728 x 90

خشم بازنشستگان و دست پایین نظام

سخن روز
سخن روز

از صبح ۲۹فروردین، بازنشستگان محروم و خشمگین، در شهرهای مختلف میهن اشغال شده به خیابان‌ها آمدند و باز هم تنها راه رهایی از ستم و غارت آخوندی را فریاد زدند: «فقط کف خیابون، به‌دست میاد حقمون!».

این دوازدهمین دور اعتراضات پیوسته و سراسری بازنشستگان ستمدیده طی کمتر از ۴ماه گذشته است. آنها با تأکید بر تسلیم نشدن به حاکمیت سیاه آخوندی می‌خروشیدند «بازنشسته می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد» و خطاب به دزدسالاران حاکم شعار می‌دادند «دستان ما خالیه، وضع شما عالیه»، «هزینه‌ها دلاریه حقوق ما ریالیه» و «غارتگران حیا کنید، مملکت رو رها کنید». مردم خشمگین تمامی باندهای چپاولگر حکومتی را خطاب قرار داده و می‌خروشیدند: «مرگ بر ستمگر» و «دولت خیانت می‌کند، مجلس حمایت می‌کند».

اعتراض سراسری امروز بازنشستگان، که حلقه‌ای دیگر از قیام سراسری این قشر غارت‌شده است، در حالی در تهران و سایر شهرهای میهن برگزار شد که دستگاههای امنیتی و سرکوب خامنه‌ای، اقدامات گسترده‌یی برای جلوگیری از آن به‌عمل آوردند. اما تهدید، ارعاب، وعده‌های تو خالی؛ و به‌طور مشخص بهانه قرار دادن روز ارتش تحت‌امر ولایت فقیه (۲۹فروردین) و تهدید بازنشستگان که در این روز نباید تجمعی برگزار کنید؛ دیگر اثر نکرد و مردم عاصی و جان به‌لب رسیده اعتنایی به بلوف‌ها و تهدیدهای دستگاههای سرکوب رژیم نکردند و به خیابان‌ها آمدند.

وضعیتی که نشان می‌دهد خامنه‌ای در تنگنایی خطرناک سردرگم است. می‌داند اگر با سرکوب عریان مانع برگزاری اعتراضات سراسری شود، مسیر تعمیق و رادیکالیسم بیشتر اعتراضات را هموار می‌کند، چرا که به اعتراف روزنامه‌های رژیم «این روزها مردم همانند آتش زیر خاکستر هستند» و دزدی و سرکوب و فساد «مردم را بیش از گذشته خشمگین کرده» و پیآمد هر سرکوبی هم «چه بسا... روی هم انباشته شود و واکنش‌های نامربوطی رخ بدهد» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۲۹فروردین)، واکنش‌هایی که «ممکن است از ناکجا آباد سر در آورد» (روزنامهٔ حکومتی شرق-۲۸فروردین).

اگر هم خلیفهٔ ارتجاع هم‌چنان دندان روی جگر بگذارد، با استمرار و گسترش اعتراضات و گرفتن آتش قیام به سایر اقشار به‌جان آمده چه کند؟ چرا که «صبر و حوصله مردم اندازه و سقفی دارد» (روزنامهٔ حکومتی آرمان-۲۹فروردین) و «امکان هر اعتراضی در جامعه وجود دارد» (جهان صنعت-۲۹فروردین) و «اوضاعِ امروز» جامعه انفجاری «به قدری قمر در عقرب شده که بدنٍ» مقامات نظام «با صحبت از آن کهیر می‌زند!» (روزنامهٔ حکومتی مستقل-۲۹فروردین).

این بن‌بست خامنه‌ای در شرایطی است که ایران بیش از هر زمان در طول ۴۲سال گذشته، آمادهٔ انقلاب و یک دگرگونی بزرگ است. بحث فوران کردن یا فوران نکردن آتش‌فشان قیام جامعه‌یی به‌ستوه آمده نیست، تنها بحث زمان آن است. آن هم زمانی که به‌گواهی تمامی‌نمودها و قانونمندی‌ها، دور نیست و نزدیک‌تر از هر زمان دیگر است. آن‌قدر که خود مقامات، کارگزاران و رسانه‌های حکومتی اعتراف می‌کنند پایان کارشان فرا رسیده و «کشتیِ این دستگاه (نظام ولایت) به گل نشسته و ناخدایش» یعنی ولی‌فقیه «باور ندارد (یا نمی‌خواهد باور کند) که مسافرانش» که همان مهره‌ها، پاسداران و بسیجی‌های نظام هستند «در ته کشتی یکی یکی دارند غرق می‌شوند و نهایتاً» طوفان انقلاب مردم «همه، حتی ناخدا را در این دریای پرتلاطم به داخل آب می‌اندازد» (مستقل-۲۹فروردین).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f3099925-63d3-47e1-8448-d5e8b22543aa"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات