خشم مردم، تهدید امنیت نظام
در روزنامه‌های حکومتی امروز (چهارشنبه ۱۵مرداد) طیفی از خبرهای ناکارآمدی اقتصادی و بن‌بست سرکوب همراه با وحشت از قیام مردم دیده می‌شود. فصل‌مشترک بحرانهای مطرح شده، خشم مردم و امنیت نظام است.
ستاره صبح به‌نقل از یک معاون وزارت بدنام اطلاعات نوشته است: «مسأله فساد به‌شدت امنیت ملی را تهدید می‌کند و برای ما مهم‌ترین عامل درون سرزمینی که امنیت اقتصادی را تهدید می‌کند؛ فساد اقتصادی است».
وحشت از خشم و نارضایتی مردم، موضوع هشدار یک کارشناس حکومتی در روزنامه آفتاب یزد است که گفته: «مسئولان به‌صورت مداوم برای مردم پروتکل می‌نویسند بدون این‌که یک پروتکل برای خودشان تهیه و تنظیم کنند! خیلی مشخص است که مسئولان در وزارت بهداشت خودشان هم نمی‌دانند که می‌خواهند چه کاری انجام بدهند! جالب اینجاست که هیچ‌یک از پروتکل‌هایی هم که ارائه می‌دهند قابلیت اجرا ندارد!» و در ادامه افزوده است: «برآورد قیمت‌ها نشان می‌دهد در حال حاضر بین ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار تومن برای هر خانواده‌ای هزینه می‌شود تا ماسک تهیه کنند! مردم از کجا بیاورند؟ خیلی‌ها به‌دلیل کرونا بیکار شده‌اند! خیلی‌ها جان و مالشان را از دست داده‌اند و این شرایط خیلی‌ها را عصبانی‌تر کرده است».
تداوم فساد در عین قحط‌الرجالی در نظام
از دود و دمهای روزنامه‌های باند ولی‌فقیه که بگذریم، روزنامه‌های محافل مغلوب در دعوای باندی به تداوم دزدی زیر پوشهای مختلف توسط «نخبگان مجعول» و «سفلگان میان مایه» که همان نیروهای جوان حزب‌اللهی دست‌ساز نظام هستند اذعان کرده‌اند.
اعتماد از پشت صحنه خیز مجلس برای فیلتر برخی شبکه‌های اجتماعی خبر داده و نوشته: «فیلترینگ نام درستی برای اقدامی که می‌خواهند انجام دهند، نیست، بلکه نام درست آن، توزیع و عرضه و فروش فیلترشکن و افزایش حجم ترافیک و کسب سود بیشتر برای اپراتورها است. در حقیقت این یک طرح اقتصادی است و نه طرح سیاسی یا فرهنگی. واقعیت آن طرحی اقتصادی با هدف کسب درآمد بیشتر است».
ابتکار هم نوشته است: «روبنای ایدئولوژیک که می‌تواند پوشش بسیار مناسبی برای تمام ضعفهای ساختاری باشد، سبب می‌شود تا «سفلگان میان‌مایه» جذب شوند. این مولود منحوس، مکانیزمی است که طی آن «فساد فردی» به «فساد سیستماتیک» تبدیل می‌شود. نتیجه آن است که سپهر سیاست (نظام) بیش از همیشه به جولانگاه عده‌یی میان‌مایه جاه‌طلب تبدیل شده و این نخبگان مجعول هستند که در این میدان یکه‌تازی می‌کنند».
تسلیم و خفت شرط احتمالی بقا!
آرمان از باند مغلوب در مورد رابطه نظام و آمریکا نوشته: «مسأله ایران» در حوزه سیاست دو حزبی ایالات‌متحده قرار دارد و هر دو حزب علاوه بر نگرانی از برنامه اتمی و موشکی جمهوری اسلامی، استراتژی آن را در خاورمیانه مغایر منافع اساسی کشورشان در این منطقه می‌دانند».
بعد از این مقدمه افزوده است: «اگر ارکان قدرت رسمی در (نظام)، به‌طور خصوصی به این نتیجه رسیده باشند که ادامه منازعه با آمریکا بیش از این مقدور و ممکن نیست و باید راهی برای تشنج‌زدایی بین دو کشور پیدا کرد، پیروزی بایدن می‌تواند این فرصت را در اختیار آنها قرار دهد تا با حفظ سطحی از حیثیت سیاسی، وارد دور تازه‌یی از رابطه با آمریکا شوند».
آرمان در مطب طنزش هم با عنوان «لطفاً مذاکره کنیم» ادعاهای علمی نظام را به سخره گرفته و نوشته: «پیشنهاد می‌کنیم مدیران ارشد ناسا را با رعایت پروتکل‌های بهداشتی جهت بازدید و مذاکره به کشور دعوت کنیم. تا دیر نشده باید مدل‌هایی را که در (نظام) یافت می‌شوند و با چانه‌شان نفس کشیده و با نیش زنبور، متعلقات شتر و روغن بنفشه درمان می‌شوند، به کارشناسان ناسا نشان دهیم و به آنها کمک کنیم که در جست‌وجوی موجودات بیگانه و عجیب غریب در سیارات دیگر نبوده و هزینه بی‌خودی برای ایلان ماسک و شرکا نتراشند».
