728 x 90

در مسیر تعیین‌تکلیف ناگزیر

سخن روز
سخن روز

در آستانهٔ برگزاری نشست شورای حکام آژانس که کمتر از یک هفتهٔ دیگر آغاز می‌شود، گروسی مدیرکل آژانس درخواست کرده برای پاسخ گرفتن دربارهٔ موارد ابهام در پرونده اتمی رژیم به‌ایران سفر کند، اما رژیم تاکنون به‌این درخواست پاسخ نداده است. خطیب‌زاده سخنگوی وزارت‌خارجه رژیم در نشست خبری خود (دوشنبه ۱۵شهریور) در پاسخ به‌سؤالی در این باره، با نگرانی از سفر محتمل گروسی به تهران، آن را «استفاده سیاسی از یک بستر فنی توصیف کرد». پاسخی که بیانگر هراس رژیم از پیامدهای این سفر است؛ چرا که جوابی برای سؤالها و ابهامهای مدیرکل آژانس که بیش از دو دهه است مطرح می‌باشد، ندارد. اگر رژیم نتواند به‌سؤالات مدیرکل آژانس پاسخ قانع‌کننده‌یی بدهد، که نخواهد توانست، به‌احتمال بسیار زیاد، شورای حکام آژانس قطعنامه‌یی صادر خواهد کرد که زمینه‌ساز ارجاع پرونده رژیم به‌شورای امنیت می‌شود که برای رژیم یک فاجعهٔ تمام‌عیار خواهد بود. این رویداد از طرف دیگر تیر خلاصی به‌مذاکرات احیای برجام در وین محسوب می‌شود که دو ماه است در حالت کما قرار دارد.

رئیسی جلاد در نمایش تلویزیونی (۱۳شهریور) خود تلاش کرد با دوگانه‌گویی معمول، هم‌چنان جامعهٔ بین‌المللی را در مورد موضع نهایی رژیم در رابطه با مذاکرات وین در ابهام نگه‌دارد. وی از طرفی گفت: «موضوع گفتگو در دستور کار است، دنبال خواهد شد منتها نه گفتگو برای گفتگو نه مذاکره برای مذاکره، مذاکره نتیجه محور، یعنی دنبالش این باشد که تحریم‌ها رفع بشود». به‌این ترتیب رژیم هم‌چنان در این خیال است که بدون پرداخت بها، تحریم‌ها برداشته شود و شرایط به‌وضعیت ۵سال پیش که برجام امضا شد، برگردد؛ سودای خامی که حتی در درون رژیم هم مدافع جدی ندارد. زیرا هر کس می‌داند که شرایط ۵سال پیش، به‌دلیل تغییر همهٔ شرایط و تعادل‌قوای سیاسی هرگز قابل برگشت نیست.

 

این تغییر شرایط به‌طور اساسی در دو مؤلفه رخ داده است؛ یکی در عرصهٔ سیاست خارجی و دیگری در موقعیت اقتصادی و اجتماعی رژیم. در عرصهٔ خارجی شکست سیاست مماشات و آشکار شدن این واقعیت که امتیازاتی که در برجام به‌رژیم داده شده، نه تنها موجب فاصله گرفتن آن از سودای اتمیش نشده، بلکه رژیم را جریتر و در تلاش برای به‌دست آوردن بمب اتمی حریص‌تر کرده است. در نتیجه آمریکا و سه کشور اروپایی را در ممانعت رژیم برای دستیابی به‌سلاح هسته‌یی مصمم‌تر نموده است. این موضع را در بیانیهٔ (۱۵شهریور) وزارت‌خارجه فرانسه می‌توان دید. در این بیانیه تصریح شده است: «رژیم ایران باید فوراً با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری کندو به‌سؤالات در مورد مواد هسته‌یی اعلام نشده پاسخ بدهد». این بیانیه با قید این نکته با اظهار تأسف فرانسه و شرکای برجام (که شامل روسیه و چین نیز می‌شود) و آمریکا از تعلیق یکجانبهٔ تعهدات رژیم، به‌رژیم گوشزد می‌کند که شورای حکام آژانس، گزارش مدیرکل در مورد چگونگی همکاری رژیم را مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

واقعیت دیگر این است که دولتهای غربی از جهات مختلف به‌خاطر این‌که تاکنون با رژیم سازش کرده‌اند، تحت فشار قرار دارند. از جمله اولی هاینونن بازرس ارشد سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در یک یادداشت توئیتری خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که آمریکا و ۳کشور اروپایی، قطعنامهٔ شورای حکام در محکومیت پیشرفتهای هسته‌یی خطرناک و تهدیدات رژیم ایران را اجرایی کنند».

پیش از این نیز گروههایی از سناتورها و نمایندگان کنگرهٔ آمریکا به‌دولت بایدن هشدارهای مشابهی داده‌اند که موجب شد بایدن رئیس‌جمهور آمریکا تصریح کند هرگز اجازه نخواهد داد رژیم ایران به‌سلاح اتمی دست پیدا کند.

 

اما مواضع تشدید شوندهٔ بین‌المللی تنها یک جنبه از فشارهای خردکننده بر رژیم برای تعیین‌تکلیف رویکرد و سیاست خود در زمینهٔ هسته‌یی و مذاکرات برجام است. جنبهٔ دیگر خفگی اقتصادی و پیامدهای هولناک آن است که در مقایسه با عامل سیاست بین‌المللی، خطر بالفعل و عاجل‌تری محسوب می‌شود. در این رابطه روزنامهٔ حکومتی آرمان (۱۵شهریور) طی مقاله‌یی با عنوان «زمان به‌ضرر ماست» در رابطه با نشست شورای حکام آژانس و تأثیر آن بر مذاکرات وین، به‌خلیفهٔ ارتجاع هشدار می‌دهد: هر گونه اشتباه محاسباتی از جانب ما به‌ضررما خواهد شد، چرا که زمان به‌ضرر ماست و طرف‌های دیگر هیچگونه آسیبی از مسأله تأخیر زمانی نمی‌برند و تأخیر زمانی فقط باعث آسیب زدن به‌کشور ما از نظر اقتصادی و بین‌المللی شده».

 

این هشدار را روزنامهٔ حکومتی دیگر (جهان صنعت ۱۵شهریور) در مطلبی با عنوان «تأخیر در برجام با ایران و ایرانی چه خواهد کرد؟» روشن‌تر می‌کند: «تحریم تاکنون حداقل هزار میلیارد دلار به‌اقتصاد ایران ضربه زده است... غیر از واژه فاجعه چه واژه دیگری می‌توان برای آن یافت؟... برای رهایی از زنجیر تحریم‌ها و خروج از این انجماد (بن‌بست) تاریخی، فردا هم دیر است».

 

البته نه خسارت هزار میلیارد دلاری (معادل خسارات جنگ ۸ساله) و نه پیامدهای اجتماعی فاجعه‌بار آن بر «ایران و ایرانی» فی‌نفسه دغدغهٔ ولی‌فقیه پلید ارتجاع نیست. او فقط یک دغدغه دارد و آن هم حفظ حکومت خودش به‌هر قیمتی است؛ اما واقعیت این است که بمب ساعتی جامعهٔ ایران و قیام توده‌های گرسنه و به‌ستوه آمده، در حال تیک‌تاک است. آیا خامنه‌ای در وحشت از این انفجار محتوم، نهایتاً جامهای زهر پیاپی برجام۲ را سر خواهد کشید؟ یعنی با سودای بمب اتمی و پروژهٔ موشکی وداع خواهد کرد و از دخالت‌های منطقه‌یی و تغذیهٔ گروه‌های تروریستی دست خواهد کشید؟ یا با اصرار برای حفظ آنها خود را در معرض طوفان قیام آتشین مردم ایران قرار خواهد داد. همهٔ علائم حاکی از آن است که زمان تعیین‌تکلیف فرا رسیده و خامنه‌ای و گماشته‌اش رئیسی جلاد دیگر زمانی برای بازی و دفع‌الوقت ندارند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/cc6dfbc2-51c2-43e5-8487-533b6f1621d0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات