به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس از اهواز، محمد باقر نوبخت معاون روحانی و رئیس سازمان برنامه و بودجه رژیم پنجشنبه شب در جلسه شورای برنامهریزی خوزستان گفت: «در رابطه با تخصیص و پرداخت اعتبار برای پروژههای مهم استان، ما بهشدت با کمبود منابع مواجه هستیم».
وی اضافه کرد: «در شرایطی قرار میگیریم که باید توضیح دهیم، در حالی که امکان توضیح برای ما وجود ندارد و نمیتوانم به شما از میزان خزانه، از نفت و سایر مسائل، گزارش شفافی عرض کنیم و باید با دلخونین و لب خندان کشور را اداره کنیم»!
نوبخت گفت: « منابع درآمد ما از ۴۴۸هزار میلیارد به ۳۱۰هزار تقلیل پیدا کرد اما مصارف را هر چه صرفهجویی کردیم کمتر از ۳۸۶هزار میلیارد نبود؛ قرار شد که ۶۲هزار میلیارد تومان از هزینهها صرفهجویی کنیم و ۷۶هزار میلیارد تومان از منابع مختلف وارد کنیم».
اکنون کم کم دارد روشن میشود که آن صرفهجوییها و آن منابع مختلف یعنی چه؟
صرفهجویی از چه؟ منابع مختلف یعنی چه؟!
در شرایطی که بهگفته عضو شورای عالی کار رژیم «نرخ سبد معیشت از مرز هفتمیلیون تومان گذشته» (فرهیختگان ۹شهریور) و ۱۴میلیون خانوار کارگران ایران که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و همگی زیر خط فقر روزگار میگذرانند و بهنوشته روزنامه حکومتی رسالت (۹شهریور ۹۸)
«۹۰۰هزار معلم در سراسر کشور از تنزل جایگاه اجتماعی خود به واسطه عدم پرداخت حقوق و مزایای مکفی سخن میگویند... با کمبود ۶۰هزار معلم روبهرو هستیم و ۳۳درصد هزینه آموزش و پرورش را هم مردم میپردازند».
اگر جمعیت خانوار معلمان کشور را هم با همان نرخ آماری خانوادههای معمول ایرانی اعلام شده توسط مرکز آمار آخوندها حساب کنیم حدود ۳میلیون نفر نیز عائله آموزگاران کشور را هم باید به خانوارهای کارگری کشور که زیر خط فقر هستند اضافه کنیم؛
بازنشستگانی که هر روز در حال اعتراض و تظاهرات هستند را هم در نظر بگیرید و کشاورزان از هستی ساقطشده را هم به این جمع بیفزایید روشن میشود وضعیت معاش مردم ایران چگونه است!
یعنی تا همینجا هم تمام هستی مردم به باد رفته اما آخوندها باز هم دوقورتونیمشان باقیست!
سرقت نهادینه و سازمانیافته بانکها
دست خامنهای در جیب مردم
کمتر کسی خبر دارد که «درصد عظیمی از سپردههای مردم در بانکها تبدیل به وامهایی با باز پرداخت ۳۰ساله و سودهای ۱و ۲درصدی میشود و بعد از آن برای خرید لوازم و یا اتومبیل لوکس و کسب ثروتهای نجومی مدیران بانکی مورد استفاده قرار میگیرد... این مطلب را روزنامه حکومتی صدای اصلاحات روز ۹شهریور ۹۸نوشت و اضافه کرد: « سپردهها را بهطور غیرمستقیم در اختیار مدیران قرار دادهاند... یکی از روشهایی که مشکلات مختلفی را هم برای مردم و کشور ایجاد میکند و بهویژه در یک دهه اخیر مشکلات اقتصادی ما را افزایش داده است دستهای پنهان در جیب مردم میباشد.... هنوز مشخص نیست که مسئولان چه زمانی راهکارهایی به غیر از دست در جیب مردم کردن پیدا کنند اما آنطور که دیده میشود گویا این راحتترین و آسانترین کار برای تأمین مالی خود بوده و این مردم هستند که مشکلات مدیران و مسئولان را مرتفع میسازند نه بالعکس!
مدیران بهانهاند، اصل نظام منشاء فساد است
طبعا سقف این دعوا با «مدیران بانکها» بسته نمیشود چرا که مدیران بانکها تنها یکی از حلقات میانی مدیریتی این نظام هستند که خود واسطه تبادلات مالی غیرمجاز و سرقت سرمایه و سپرده مردم و واریز کردن آنها به جیب نظام و نهادهای تروریستی آن بوده و «اصل نظام» درگیر این سرقت علنی و مالاندوزی کثیف است.
در این میان آنچه که باقی میماند افشاگریهای گاهوبیگاه باندهای درونی رژیم در وانفسای درگیریهایشان بر ضد یکدیگر است که برگهای جدیدی از پشتپرده زندگی آخوندها و حجم فسادشان را به نمایش عام میگذارد.
فرزندان آخوندها و پاسداران با پول مسروقه مردم در خارجه
بخشی از جدول اسامی ژنهای خوب حکومتی ساکن خارجه!
درجدیدترین نمونه از این دست خبرها روز ۹شهریور روزنامه حکومتی رسالت نوشت: «سال گذشته کمپین «فرزندت کجاست؟» به راه افتاد، در این کمپین سعی شد، به کجا زندگی کردن خانواده و فرزندان مسئولان پرداخته شود.... مجتبی ذوالنور، نماینده مجلس هم در اظهاراتی جنجال برانگیز گفته است: «وقتی آقای اوباما در جریان بحث برجام تصمیم گرفت به آقایان حال بدهد، به ۲۵۰۰نفر از ایرانیان تابعیت اعطا کرد و برخی آقایان و مسئولان با یکدیگر مسابقه گذاشتند که فرزندانشان جزء این ۲۵۰۰نفر باشند.»
رسالت نوشت: برآورد میشود که دست کم پنج هزار تن از فرزندان و وابستگان به مقامها و مسئولان نظام در خارج از کشور تحصیل میکنند.» این روزنامه سپس جدولی از اسامی فرزندان برخی سران باند رقیب را منتشر کرده است».
مردم پولی در بساط ندارند، سیاستهایتان را تغییر دهید!
در چنین شرایطی کار به آنجا رسیده است که روزنامه حکومتی آرمان روز ۹شهریور ۹۸نوشت: «آنهایی هم که مالیات میدادند درآمدی ندارند (که مالیات بدهند)....هزینههای سیاست خارجی کشور (یعنی خرج و مخارج حزباله و حوثی و بدر و اسد و...) را کاهش دهید)!
آنچه روشن است اینکه: مردم هم با فساد و چپاولگری آخوندها درگیر هستند.
هم با سرکوبگریهای آخوندها بهشدت احساس دشمنی میکنند، هم با سیاست خارجی ننگین و جنایتکارانه آخوندها در قتلعام مردم سوریه و دستاندازیهای تروریستی به کشورهای منطقه مخالف هستند.
هم با سیاست ماجراجویانه اتمی آخوندها دشمناند و در چنین فضایی است که خامنهای از زبان رئیس سازمان برنامه و بودجهاش به تئاتر روحوضی نوبخت روی آورده و میگوید با دلی خونین و لبی خندان مشغول خدمت!؟ هستیم.
البته خوب شد که فرهیختگان خودشان بند را آب داد و گفت آخوندها چگونه سپردههای مردم را مصادره میکنند!؟ و بعد هم میگویند دلمان خون است!
بیتردید کانونهای شورشی و شوراهای مردمی این گزاره را بهتر و دقیقتر برای آخوندها معنی خواهند کرد.