پس از خروج آمریکا از برجام دولت روحانی به برجام اروپایی چسبید و از آن زمان موضوع برجام اروپایی روی میز است.
در این مدت مقامات و مهرههایی به کشورهای اروپایی سفر کردند تا بتوانند از طریق اروپا راههایی برای دور زدن تحریمهای آمریکا بیابند و از مقامات اروپایی قول مشخصی در این رابطه دریافت کنند.
بعضی از مهرههای حکومتی در عینحال که میدانند برای مقابله با تحریمهای آمریکا، این رژیم است که محتاج به کمک اروپا است، اما در یک فرار به جلو اینطور وانمود میکنند که این اروپا است که برای حفظ برجام نیازمند آن است.
بر اساس نیاز واقعی آن به حمایت اروپا و تلاش مقامات دولت روحانی برای بهدست آوردن چنین حمایتی و از طرف دیگر بر اساس اظهارات بعضی از مهرهها مبنی بر اینکه اروپا نیازمند رژیم است، از طرف مقامات و مهرههای مختلف مواضع ضدونقیضی گرفته میشود.
کمال خرازی، گماشته خامنهای در رأس نهاد موسوم به شورای راهبردی روابط خارجی، گفت: «امیدواریم بسته اروپا حقوق ایران را تضمین کند».
عباس عراقچی، معاون ظریف، گفت افزایش غنیسازی یکی از گزینههاست که در صورت تعلل اروپا روی میز است!
جواد ظریف طی حرفهای ضدونقیضی، جامعه جهانی را هم به ازسرگرفتن غنیسازی تهدید کرد و هم بر ماندن در برجام تأکید نمود.
تلویزیون شبکه یک حکومتی ۲۵شهریور ۹۷ ازقول ظریف میگوید: «آقای ظریف در گفتگو با هفتهنامه آلمانی اشپیگل با بیان اینکه توافق هستهیی یک ماجرای عاشقانه نبوده است افزود چنانچه توازن تعهدات از طریق اقدامات آمریکاییها و انفعال اروپاییها آسیب ببیند، ما نیز از خود واکنش نشان خواهیم داد. وی با تأکید بر اینکه بند ۳۶ توافق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل به ایران اجازه داده که بدون خروج از برجام سطح پایبندی خود را کاهش دهد افزود ازسرگیری غنیسازی یکی از گزینههای ایران بدون خروج از برجام است».
ظریف سپس یکباره از تمام خواستههای پیشین خود از اتحادیه اروپا که شامل بازگشت شرکتها و فروش هواپیما و گردش مالی بانکی بود کوتاه آمد و تنها خواست که نظام بتواند در سطحی معقول نفت خود را بفروشد و توان بازگرداندن عواید و درآمدهای حاصل از فروش نفت خود را به کشور داشته باشد.
روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای ۲۴شهریور ۹۷ شروط اتحادیه اروپا برای تحقق بسته اروپایی را برملا کرد و نوشت: «وزیر خارجه فرانسه، خواستار برگزاری مذاکرات الزامی(!) بر سر موضوعاتی مانند توان موشکی و قدرت منطقهیی جمهوری اسلامی ایران شده است. ژان ایو لودریان در اینباره میگوید: ایران باید به اصول بنیادین معاهده هستهیی احترام بگذارد و من فکر میکنم این کار را انجام میدهد اما با این حال ایران نمیتواند از بحث و مذاکره درباره ۳موضوع بزرگ دیگر که مایه نگرانی ماست، اجتناب کند».
از سوی دیگر سایت رادیو فرانسه خبر از طرح تحقیرآمیز دیگری از جانب اروپا داد و نوشت: «دو نشریه آلمانی، هفتهنامه "اشپیگل" و روزنامه اقتصادی "هاندلزبلات" فاش کردند که کشورهای اروپایی قصد دارند برای پرهیز از پیآمدهای تحریمهای آمریکا علیه ایران نوعی مبادلۀ پایاپای پیچیده با ایران را بهاجرا بگذارند بهطوری که این کشور نیز بتواند نفت خود را صادر و با کالا معاوضه کند».
به این ترتیب تق برجام اروپایی هم در آمد و در باتلاق برجام تنها دستاورد برای آن از برجام اروپایی بسته اروپایی است که بیشازپیش آنرا در معرض تحقیر و تمسخر جامعه جهانی و مردم ایران قرار میدهد.
برای خروج از چنین وضعیتی تنها راه خوردن زهر موشکی و زهر منطقهای است که البته این موضوع هم نمیتواند آنرا از بنبست و بحرانی که در زمینه داخلی و خارجی در آن گیرافتاده است، نجات بدهد.
به فرض اینکه این امر محقق شود و رژیم به خواست جامعه جهانی تن بدهد و از موضوع برنامه موشکی و سیاست مداخلهگرانهاش در منطقه کوتاه بیاید، با بنبست و بحران دیگری مواجه خواهد شد که پیش از این خامنهای از آن با عنوان تنازل بیپایان اسم برد.
یعنی اینکه میبایست مستمراً در زمینه سیاست خارجی و داخلی کوتاه بیاید که در چنین شرایطی طبعاً از حاکمیت ولایت فقیه جز نام ننگی چیزی در صفحه تاریخ باقی نمیماند و بهقول قیامکنندگان خامنهای باید بیزحمت از جایش بلند شود و نظامش هم گورش را گم کند.
زیرا بهطور قطع کوتاهآمدن در زمینه سیاست خارجی هیچگاه به سود آن تمام نمیشود، بلکه بهقول معروف نفع آن به جیب مردم قیامکننده میریزد که خواهان سرنگونی و براندازی آن هستند و به سرنگونی آن به دست مردم ایران کمک خواهد کرد.