مقارن با سالگرد پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، مقاومت ایران توانست به دو پیروزی مهم دست یابد.
۱ـ حکم تاریخی دادگاه آنتورپ بلژیک در مورد اسدالله اسدی و سه تروریست دیگر.
۲ـ قطعنامهٔ دو حزبی کنگرهٔ آمریکا در حمایت از قیام و مقاومت در ایران
اهمیت و جایگاه این دو پیروزی
۱ـ پیروزی مقاومت ایران در دادگاه آنتورپ، در شرایطی رقم خورد که فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران خود را به آب و آتش زد تا بتواند با پاپوش قرار دادن «مصونیت دیپلماتیک» اسدالله اسدی را از محکومیت به در ببرد.
۲ـ هنوز خبر این پیروزی در رسانه‌ها انعکاس داشت که یک قطعنامهٔ دو حزبی، در حمایت از قیام و مقاومت در کنگرهٔ آمریکا به ثبت رسید. فاصلهٔ کم زمانی این دو پیروزی، گویای آن است که زمان به زیان استبداد دینی و به نفع مردم و مقاومت ایران است.
۳ـ این دو پیروزی در شرایطی رقم خوردند که باند مغلوب نظام، کیسه دوخته بود تا با احیای سیاست سوختهٔ مماشات، برای نجات از خفگی اقتصادی چاره‌ای بیندیشد و خود را در شرایط انفجاری کنونی از خطر سرنگونی به در ببرد.
۴ـ این دو پیروزی سیاسی مبین آن است که مقاومت ایران، در پیشبرد دیپلماسی انقلابی خود، در بند تغییر شرایط سیاسی نیست و انتخابات در آمریکا یا هر کشور اروپایی دیگر روی سیاست او تأثیر نمی‌گذارد. این دیپلماسی طی سالیان جانکاه و نفسگیر، با روشنگری پاکبازانه از میان مردم و افکار عمومی آغاز شده و شخصیتها و پارلمانترهای کشورهای جهان را تحت تأثیر قرار داده است.
۵ـ باید توجه کرد که ترکیب کنگره جدید بود و به ثبت رسیدن چنین قطعنامه‌یی زمان‌بر و مستلزم یک پروسهٔ طولانی بود اما در این فاصلهٔ کوتاه به تحقق رسید؛ امری که طبعاً باعث حیرت و وحشت استبداد دینی گردید.
محورهای قابل تأمل در قطعنامهٔ کنگره
ـ قطعنامه با صراحت تمام از قیام در ایران حمایت می‌کند.
ـ قطعنامه با نام بردن از رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت، مریم رجوی بر حمایت خود از ۱۰مادهٔ ایشان تأکید می‌کند.
ـ قطعنامه خواهان یک جمهوری و نه سلطنت برای ایران است.
ـ در این قطعنامه به‌صورت توأمان دیکتاتوری مذهبی و دیکتاتوری سلطنتی نفی و از آزادی مردم ایران حمایت به‌عمل آمده است.
ـ قطعنامه نه تنها به حکم دادگاه بلژیک می‌پردازد، تروریستها را بخشی از گروه ترور بزرگتر در میان سرویس‌های ا اطلاعاتی رژیم می‌داند.
دیگر محورهای قطعنامه عبارت است از:
ـ قیام آبان۹۸ و ۱۵۰۰شهید و هزاران دستگیر شدهٔ آن قیام
ـ تظاهرات دی۹۸ در اعتراض به سرنگونی هواپیمای اکراینی.
ـ قیام دی۹۶
ـ اعدام قهرمان ملی، نوید افکاری
ـ قتل‌عام تابستان ۶۷ و دفن مخفیانهٔ اجساد قتل‌عام شدگان در گورهای دستجمعی
ـ قطعنامه خواهان پیوستن ایالات متحده به فراخوان تحقیقات در مورد قتل‌عام تابستان ۶۷ است.
ـ اخراج سفیر ایران از آلبانی یک اقدام مثبت و قدم مهم ارزیابی شده است.
ـ محکومیت اقدامات تروریستی فاشیسم دینی در گذشته و حال و از جمله اقدام ناکام بمب‌گذاری در مراسم ویلپنت پاریس.
این قطعنامه به‌روشنی مبین آن است که سیاست آلترناتیوتراشی برای میوه‌چینی و فرصت‌طلبی شکست‌خورده است. ایران آزاد آینده از سوی مقاومت ایران و آلترناتیو دموکراتیک آن نمایندگی می‌شود.
واکنش فاشیسم دینی به پیروزیهای مجاهدین
خبرگزاری بسیج دانشجویی سپاه پاسداران ۱۹بهمن۹۹ در مورد دست‌آوردهای مجاهدین در عرصهٔ دیپلماتیک؛ از جمله پیروزی در دادگاه آنتورپ می‌نویسد:
«جرم انتصابی به دیپلمات ما بمب‌گذاری در گردهمایی مجاهدین در سال۲۰۱۸ـ۱۳۹۷ است. این در حالی است که نظام ضمن رد این اتهام، تأکید کرده این توطئه‌یی توسط مجاهدین و سرویس‌های غربی برای سیاه‌نمایی علیه نظام است.
کما این‌که در پروسهٔ ۲سال و نیم که از دستگیری دیپلمات ایرانی می‌گذرد، با این‌که به‌دستور خامنه‌ای بالاترین سطوح نظام برای آزادی اسدی تلاش کردند، اما با ورود گستردهٔ مجاهدین به این پرونده، هیچ‌کدام از این اقدامات و اعادهٔ حقوق نظام، به سرانجام نرسید».
هم‌چنان کابوس پادگان اشرف!
استیصال نظام آخوندی نسبت به دیپلماسی انقلابی مجاهدین آن روی سکهٔ تلاش طاقت‌فرسای مجاهدین برای پیشبرد منافع ملی ایران در عرصهٔ سیاست خارجی مقاومت است. اعتراف دشمن، بهترین سند برای اثبات این موضوع است.
«مجاهدین با کادر‌های خود آن‌قدر خیره‌سرانه درِ اتاق نمایندگان پارلمانهای اروپایی را می‌زنند و اسناد ادعایی تروریسم را در رابطه با نظام اسلامی روی میز پارلمانتر‌ها می‌گذارند، که هیچ جایی برای حق‌ستانی جمهوری اسلامی باقی نمی‌گذارند.
مجاهدین در پناه دولتهای اروپایی، در شورای اروپا خیمه زده و هر روز دهها ملاقات با اعضای این شورا برگزار کرده و تصویری سیاه از ایران اسلامی ترسیم می‌کنند؛ به‌قول یکی از اعضای کمیسیون خارجهٔ مجلس شورای اسلامی، آنها تقریباً تمامی شورای اروپا را تبدیل به پادگان اشرف کرده‌اند» (همان منبع).
***
در پاسخ باید گفت مقاومتی که بتواند در خارج از خاک میهن خود، این‌چنین افکار عمومی و وجدانهای بشری را نسبت به سلسله جنایت‌های آخوندی برانگیزد، به یقین و به طریق اولی خواهد توانست با آتش کانون‌های شورشی و قیام سراسری مردم ایران، استبداد دینی را به زانو درآورد و ایران به گلستان آزادی و عدالت تبدیل نماید.
