یا مقلب القلوب و الابصار،
یا مدبر اللیل و النهار،
یا محول الحول و الاحوال،
حول حالنا الی احسن الحال،
یکی از نکات ظریف در دعای نغز و پرمغز سال تحویل، برجسته بودن صفت خداوند در ساحت «دگرگونکنندگی» و «انقلاب» است که در همان ابتدا با واژه «مقلب» بیان شده و جالب اینکه به شکل دیگری در صفت «تحویل» یعنی «تغییر دهندگی» و «برگردانندگی» نیز تکمیل شده است.
بنابراین چکیدهٔ این دعای کوتاه و چند جملهای را میتوان در آرزو و چشمانداز تغییری بزرگ در حد زیر و رویی و «انقلاب» در همهٔ قلبها، احساسها، ادراکها و ایدئولوژیها، در چشمان و شناختها و دیدگاهها، در اوضاع و احوال جامعه و جابهجایی قدرتها و حاکمیتها رو به سوی نیکی و یگانگی دید.
حال، از آنجا که همیشه دست خدا از آستین تودهها بیرون میآید و این انسان است که باید سررشته امور را به دست گرفته و ارابهٔ تکامل را به پیش براند، پس سزاست برای کشف مصادیق و مکانیزمهای این دگرگونکنندگی و برگردانندگی در جامعه و کشورمان، نگاهمان را از آسمان به سوی خودمان برگردانیم، بهدنبال انسانها و سازمانهایی باشیم که طبق میثاق ذاتیشان، حاملان اندیشه تغییر و پرچمداران «انقلاب» هستند. کسانی که مرعوب وضعیت موجود نمیشوند و حاضرند برای تغییر و تقلیب و تحویل از سکون مرگبار به آیندهای روشن قیمت بدهند و فدا کنند.
در این مقام است که اگر کمی سر بلند کنیم و منصفانه و بدون حب و بغض، نظری به پیرامون خود بیفکنیم پیشقراولان و پیشآهنگان در «کانونهای شورشی» را خواهیم دید که بار یک انقلاب آزادیبخش را بر دوش گذاشته و عزم جزم کردهاند که اگر کوهها بجنبند، آنها از جایشان و مواضعشان تکان نخورند، اگر دنیا را مماشات با رژیم فرا گیرد، ذرهیی در مرزبندی قاطع آنها با رژیم خللی ایجاد نشود و اگر از در و دیوار و ابر و باد و مه و خورشید و فلک، نالهٔ نمیشود و نمیتوان بلند باشد، آنها با شعار «میتوان و باید» با بدنهای خود پل بسازند و راه بگشایند. همان رزمندگان سرسخت و شبشکن که سوگند خوردهاند تا برپادارندگان «شعلههای خشم و عصیان» باشند و با کارزار نوروزی به استقبال سال جدید بروند.
«تقلیب» و «تحویل» با کانونهای شورشی
کانونهای دلاور شورشی بهمحض دریافت فرمان «کازار نوروزی» و حتی قبل از آغاز سال جدید، نبرد حماسی خود را شروع کردند و برای اثبات فرمان رهبر مقاومت در چندین جبهه قیام کردند:
با ۱۰عملیات ضداختناق در قزوین، رشت، آستارا، ساوه، سمنان، یزد، زاهدان، کرمان و آزادشهر گلستان در روز ۲۹ اسفند پرونده سال گذشته یعنی سال شکست خامنهای و اعتلای مقاومت را مهر و موم کردند.
با پراتیکهای گسترده شامل شعارنویسی و نصب پلاکارد و پخش اعلامیه شعارهای «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر»، «سال ۱۴۰۳، آتیش به بیت میرسه» و... را در دهها شهر میهن به میان مردم برده و فراگیر کردند.
بنرهای بزرگ حاوی شعارهای «با میتوان و باید، خورشید ما بر آید» و «زن، مقاومت، آزادی» را همچون مدالی بر سینهٔ پل عابر پیاده در اتوبان امام علی در تهران آویختند و نویدبخش طلوع خورشید ایرانزمین شدند.
البته که این سلسله عملیات هنوز از نتایج سحر ِ سال نو بود ولی تا همین جای کار هم آنها حق «تقلیب» و «تحویل» را به جای آورده و رسالت خود را انجام دادند. آنها با این حجم گسترده و متنوع ِپراتیک انقلابی، از ساده تا پیچیده، و از آگاهیرسان تا سرخ و آتشین تلاش دارند تا در بین همه ایرانیان و کل جامعه «انقلاب» ایجاد کنند و همه احوال و شرایط را ارتقا دهند:
از تلاشهای فردی و پراکنده بهعملیات متشکل و سازمانیافته،
از حرکتهای خودبهخودی به اقدامات آگاهانه، سنجیده و با نقشه مسیر،
از اعتراضات و شعارها و خواستههای صنفی به مبارزات سیاسی و شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «مرگ بر خامنهای»،
اینگونه و با فدای بیپایان کانونها، سال نو برای خلق قهرمان ایران بهراستی مبارک میشود.
آن «مدبر اللیل و النهار» روز و شب ایرانزمین را با پیروزی نور بر ظلمت به سرانجام رسانده و «احسن الحال» و زیباترین وطن و تابناکترین آینده را برای مردم ایران رقم میزند.
سال ۱۴۰۳ با «کارزار نوروزی» بر ایران و ایرانی مبارک باد.