توافق برجام در تیرماه سال ۱۳۹۴ میان رژیم ایران و قدرتهای جهانی برای محدود کردن برنامه هستهای رژیم امضا شد و در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید.
بر اساس این توافق قرار شد تمامی تحریمهای هستهای علیه حکومت آخوندی لغو شود، اما با خروج آمریکا از برجام در ۱۸اردیبهشت ۹۷ تحریمهای هستهای آمریکا مجداد اعمال شد و این کشور اضافه بر تحریمهای هستهای تحریمهای بیشتری را هم علیه رژیم وضع کرد.
از زمانیکه آمریکا از برجام خارج شد تاکنون، دعوا بر سر جنازه برجام میان دو باند به بحران درونی رژیم دامن زده است و این بحران بهخصوص در روزهای اخیر شدت بیشتری گرفته است.
دعوا بر سر جنازه برجام در ۳زمینه باندهای درونی رژیم را به جان هم انداخته است: اول شکست برجام و بازگشت تحریمهای آمریکا و دوم عملی نشدن وعده اتحادیه اروپا در زمینه ایجاد سازوکار ویژه برای جلوگیری از تأثیر تحریمها بر روی رژیم و سوم مسأله FATF که باند روحانی آن را الزام عملی شدن سازوکار اروپایی معرفی میکند.
سایت الف وابسته به احمد توکلی، مهرهٔ خامنهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حمله باندی به روحانی و برجام وجهی از این بحران درونی را برجسته کرد و نوشت: «رئیسجمهوری کشور و کلیددار این روزهای پاستور، اول به برجام امیدبسته بود و حال به FATF، مانند برخی نمایندگان حامیاش خروج ترامپ از برجام را هم بر گردن منتقدان توافق هستهای میاندازد و همچنان به برجام امید دارد؛ آنهم در شرایطی که نتیجه اقتصاد برجامی و مشکلات معیشتی مردم قابل مشاهده است».(سایت الف ۲۱آذر ۹۷)
روزنامهٔ رسالت وابسته به باند خامنهای هم در موضعگیری علیه باند روحانی به قفلشدگی نظام اشاره کرده و نوشت: «روحانی نمیخواهد پای میز حساب و کتاب حاضر شود و هزینه برجام را در گزارشهای رسمی نه محرمانه نهادهای نظارتی به نظاره بنشیند. در برجام دعوا و سخن اصلی در اصل گفتگو و توافق نبود. سخن این بود که شما تعهد میدهید و به آن عمل میکنید و هزینه برای کشور ایجاد میکنید اما دشمن به تعهد عمل نمیکند و شما حاضر نیستید عمل به تعهدات را متوقف کنید».(رسالت ۲۱آذر ۹۷)
در زمینه شکست برجام و عملی نشدن سازوکار اروپایی نیز عناصر دلواپسان دولت روحانی را زیر ضرب گرفتهاند.
در این رابطه رحیم پورازغدی، گماشته خامنهای در نهاد موسوم به شورای عالی انقلاب فرهنگی، در روز ۲۱آذر با اشاره به اینکه اقتصاد برجامی قرار بود ظرف ۲ماه مشکل آب مردم را حل کند، گفت: «این هنر برجام و FATF است که آمریکا بدون جنگ اهداف خود را پیش ببرد». وی سپس با حمله به باند روحانی افزود: «آقایان پس از این همه مسائل امروز رسوا شدهاند و میبینیم آمریکاییها چگونه زیر تعهدات خود زدهاند البته حالا میگویند اروپاییها خوب هستند. آیا اروپا جز وراجی موضعی در مقابل ما داشته است».(سایت حکومتی موسوم به دانشجویان ۲۱آذر ۹۷)
متقابلاً باند روحانی هم حملههای سنگینی علیه دلواپسان کردهاند. روز ۱۹آذر آخوند حسن روحانی به صحنه آمد و مخالفان FATF را به باد حمله گرفت.
در پی حمله روحانی به دلواپسان و دفاع او از FATF، محمد صدر، مقام سابق وزارتخارجهٔ و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، با حمله به دلواپسان و منتقدان برجام گفت: «اگر برجام نبود و سیستم زمان احمدینژاد ادامه پیدا کرده بود، اقتصاد ایران مشخص نبود که به کجا میرسید، ما صدور نفت و درآمد ارزی نداشتیم و وقتی صدور نفت نداشته باشیم طبیعتاً وارداتی هم که کمککار تولید داخل هست، وجود نداشت».(سایت انتخاب ۲۱آذر ۹۷)
نکتهٔ متناقض در اظهارات این مهرهٔ باند روحانی این است که در حال حاضر نیز حکومت آخوندی در محاصرهٔ نفتی قرار دارد و به پول همان مقدار کمی هم که نفت میفروشد دسترسی ندارد، اما او مدعی است که اکنون درآمد دارد!
ملاحظه میشود که حاکمیت آخوندی چگونه در مخمصه برجامی گیر کرده است، که بهزعم آخوند حسن روحانی و باندش قرار بود، حلالمسائل مشکلات و معضلات آن باشد و آن را از مخمصه و خفگی اقتصادی بیرون بیاورد.
البته در همان زمان نیز پیشبینی میشد که برجام نه تنها حلالمسائل مشکلات حاکمیت نیست، بلکه بهمثابه جامزهری است که اثرات زهرآگین آن به مرور زمان بر پیکر فرتوت آن ظاهر میشود.
اکنون با مشکلات و معضلاتی که برجام گریبانگیر آن کرده و بهقول معروف بهمثابه « قوز بالا قوز» برای آن شده است، این آثار زهرآگین به عیان مشاهده میشود.
مخمصه برجام برای رژیم آنچنان است که پیش از این یکی از اقتصاددانان از باند خامنهای با حمله به روحانی و باند همسوی او گفت: «مگر میشود ایران تا به این اندازه ذلیل شده باشد که با ماندن و یا رفتن برجام و بازگشت تحریمها کارش به اینجا برسد؟»، غافل از اینکه در مقطع قبول برجام نیز از روی «ذلت» تن به جامزهر آن داد که اکنون به یک مخصمه برای آن تبدیل شده است.
مخمصهای که قطعاً وعدههای اروپاییها نیز نمیتواند نظام آخوندی را از آن خارج کند و اثرات آن محدود به تبادل کالا در مقابل کالا و یا نفت در مقابل غذ است.
قطعا «ذلتی» که حاکمیت آخوندی در صحنه بینالمللی به آن گرفتار شده است، ناشی از ذلت بزرگتری است که در داخل گرفتار آن شده است. ذلتی که قیامها و اعتراضات مردمی و فعالیتهای کانونهای شورشی در داخل کشور دچار آن کرده است.
ذلتی که در ادامه مسیر خود به سرنگونی نظام به دست مردم و کانونهای شورشی و با حمایت مقاومت سازمانیافته منجر خواهد شد.