728 x 90

«دفاع مشروع»؛ کانون هراس خامنه‌ای و شرکاء!

دفاع مشروع...
دفاع مشروع...

خامنه‌ای؛ به‌عنوان دشمن اصلی مردم ایران، از چه چیزی بیش از همه نگران است و می‌ترسد؟!

شاید پرسش ساده‌ای به نظر برسد؛ اما از قضا این یک پرسش اساسی است؛ پرسشی که چگونگی پاسخی که به آن داده می‌شود، می‌تواند تمامی نگرش‌ها و در پی آن کنش-واکنش‌های جبهه‌ٔ متحد مردمی را دگرگون کند.

این پرسش حتی آن‌قدر اهمیت دارد که هرازگاهی در میانه‌ٔ جنگ و درگیری با دشمن ضدبشری باید به آن مراجعه نمود و مانند قطب‌نما تمامی مسیر را با آن تنظیم کرد!

 

منابع ترس!

در یک پاسخ سردستی اولیه چند منبع نگرانی یا «تهدید» را می‌توان نام برد؛ اما از نقش اپوزیسیون و شبه‌اپوزیسیونهای دست‌ساز (با هدف لجن‌پراکنی و تلاش برای کاهش تأثیر اپوزیسیون واقعی) که بگذریم، در نهایت از هر مسیری به «کف خیابان» می‌رسیم و حضور مردم؛ اما آیا هر جنس از حضور در خیابان ضرورتاً برای افعی ولایت «هراس» واقعی به منزله «تهدید سرنگونی» ایجاد می‌کند؟!

از قیامهای سال۷۳ و ۷۴ قزوین و اسلامشهر تا ۷۸ کوی دانشگاه تهران و تظاهرات عظیم و بلندمدت ۸۸ تا قیام دی ۹۶ و آبان ۹۸ گذشتیم و پیش از شهریور ۱۴۰۱ خیزش‌های اعتراضی متعددی در شهرهای مختلف ایران داشته‌ایم و تردیدی نیست که همه‌ٔ این قیام‌ها در خود با زنجیری پنهانی به تاریخ طولانی مبارزات آزادیخواهانه‌ٔ مردم ایران متصل می‌شوند.

بیشتر بخوانید

اکنون که در بلندای امروزی تاریخ ایستاده‌ایم، نگاهی به آن قیام‌ها می‌تواند پاسخ‌های قابل تاملی پیش رویمان بگذارد!

 

متخصصین امنیت نظام چه می‌گویند؟!

علی ربیعی طی مقاله‌یی در روزنامهٔ حکومتی اعتماد نوشت: «صداها و فریادهای بلند در خیابان‌ها و دانشگاهها و بوق‌های اعتراضی ماشین‌ها ترسی ندارد!»

بسیار خوب! تا اینجا روشن است که کسی که تظاهرات میلیونی «سکوت» را در طول چندین ماه اعتراض سال۸۸ دیده و از سر گذرانده، درباره‌ٔ این ادعای خود خیلی مبالغه نمی‌کند. پس باید از خود این مزدور حکومتی شنید که چه چیزی واقعاً برای نظام خطرناک است؟!

مهره‌ٔ امنیتی نظام در این‌باره می‌نویسد: «من از صداگذاریها، خشونت‌افزایی، کوکتل مولوتوف به دست دادنها و تئوری‌سازی‌ها با نام“ دفاع مشروع ”نگرانم».

آیا چیزی برای افزودن به این گزاره هست که موضوع را روشن‌تر و صریح‌تر و رساتر بیان کند؟!

 

در باب اهمیت!

باید توجه کرد که علی ربیعی فردی شناخته شده در حوزه‌ٔ «امنیت» حکومت است. وی از تصدی ۷ ساله‌ٔ منصبی در وزارت اطلاعات تا ۱۲سال حضور در شورای عالی امنیت ملی رژیم آخوندی و نقش پررنگ‌اش در پرونده قتل‌های زنجیره‌یی، همواره در ساختار امنیتی نظام حضور داشته است. پس از آن هم در جلوی پرده قدرت به مدت ۵سال در کرسی وزارت آخوند روحانی نشست و حتی پس از استیضاح هم در کنار شیخ بنفش حاضر بود. روشن است که سخنان چنین عضوی از اندام امنیتی نظام، باید عمیق و دقیق مورد بررسی و مداقه قرار بگیرد.

جان سخن همین‌جاست که هیچ تجمع، هیچ اعتراض، هیچ هشتگ و هیچ تظاهراتی، بدون عنصر رادیکال و بدون شعار محوری که اصل نظام را هدف قرار بدهد، هرگز برای حکومتی که ۴۳سال سابقه‌ٔ سرکوب عریان و وحشیانه را دارد، منشاء اثر و منشاء نگرانی نیست و نخواهد بود!

وقتی دشمن خود با زبان خود به کانون هراس اصلی‌اش اشاره می‌کند، دیگر پرداختن به هر موضوع انحرافی تنها نوک تیز نیزه‌ٔ مبارزه را کند خواهد کرد.

ربیعی بدون نام بردن از سازمان مجاهدین و مقاومت ایران، از «گروه‌هایی که جز تفنگ و اسلحه زبان دیگری نمی‌شناسند» بر خود می‌لرزد و زوزه سر می‌دهد؛ واقعیت هم این است که به تجربه‌ٔ مقاومت ۴۴ساله مجاهدین و تلاش ۴۱ساله برای «سرنگونی» نظام پلید آخوندی، تنها شعار محوری که توان به زیر کشیدن ولایت منحوس آخوندها و سوزاندن وحوش سپاه و بسیج حکومتی را دارد، همانا «آتش جواب آتش» است و بس!

«حق دفاع مشروع» مردم ایران در اعلامیه‌ٔ جهانی حقوق‌بشر هم به‌رسمیت شناخته شده و اکنون زمان عملی کردن این حق برای مردمی است که می‌توانند و باید سرنوشت خودشان را به دست خودشان رقم بزنند. چنین باد!

بیشتر بخوانید

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b2bd0113-ef0b-43fa-abd0-9b9cd38e4fa2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات