728 x 90

دو «بروکسل» در یک روز

تظاهرات ایرانیان آزاده در بروکسل ـ ۲۹اسفند ۱۴۰۱
تظاهرات ایرانیان آزاده در بروکسل ـ ۲۹اسفند ۱۴۰۱

«بروکسل»، پایتخت بلژیک است. دو نهاد اصلی اتحادیهٔ اروپا و مجمع اتحادیهٔ اروپا و نیز سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در این شهر واقع شده‌اند. وزرای امور خارجهٔ اتحادیهٔ اروپا در روز دوشنبه ۲۹اسفند برابر با ۲۰مارس در این شهر اروپایی گرد آمدند تا چند موضوع را مورد بررسی قرار دهند: «جنگ اوکراین و حمایت از آن، بررسی وضعیت در تونس و نیز بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران و افغانستان»

در رابطه با ایران، موضوع مورد بحث آنان در نهایت وضع یک بستهٔ تحریمی جدید در ارتباط با نقض حقوق‌بشر بود.

 

موضوع اصلی مناقشه

خبرگزاری فرانسه ۲۹اسفند با اشاره به تظاهرات هزاران تن از ایرانیان آزاده مقابل ساختمان محل نشست وزرا نوشت:

«تصمیم تحریم‌ها در نشست وزرای خارجه و دفاع در بروکسل در حالی اتخاذ شد که هزاران تبعیدی ایرانی در خارج [ساختمان محل نشست وزرا] در حمایت از قیام علیه دولت تهران تظاهرات کردند.

معترضان که از حامیان گروه اپوزیسیون تبعیدی شورای ملی مقاومت هستند، خواستار قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سیاه گروه‌های تروریستی شدند».

بله! در حالی که ۲۷ وزیر خارجهٔ کشورهای اروپایی در پشت درهای بسته جمع شده بودند تا با حفظ سیاست کج‌دار و مریز مماشات، تحریم‌های قطره‌چکانی علیه فاشیسم دینی وضع کنند، بروکسل دیگری در خیابان‌ها این شهر شکل گرفته بود. گردهمایی ایرانیان آزاده در زیر پرچم مقاومت ایران. آنها با قوت تمام شعار می‌دادند:

«از زاهدان تا تهران جانم فدای ایران»، «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر»، «آزادی می‌آید با می‌توان و باید»، «سپاهی‌ها، ساواکی‌ها دیگر تمومه ماجرا»، «مسعود رهبر ماست، پیروزی از آن ماست».

در یک بروکسل، وزرای خارجهٔ کشورهای اروپایی با نادیده گرفتن قطعنامهٔ پارلمان اروپا مبنی بر لیست‌گذاری سپاه پاسداران، یک بستهٔ تحریمی حول نقض حقوق‌بشر را روی میز گذاشته بودند، در حالی که در بروکسل دیگر ایرانیان آزاده به‌گونه‌یی مصر، خواهان لیست‌گذاری سپاه پاسداران از سوی اجلاس وزرای خارجهٔ کشورهای اروپایی بودند. این تمام داستان بروکسل در ۲۹اسفند ۱۴۰۱ بود؛ روزی که در شامگاه آن قرار بود سال قدیم در گاهشمار خورشیدی، جای به سال نو بسپارد. ایرانیان دور از وطن به‌جای گردآمدن بر سر سفرهٔ سنتی هفت‌سین و برگزاری مراسم دید و بازدید با عزیزان‌شان، گوشهٔ خیابانهای غربت را برای فریاد زدن انتخاب کرده بودند.

راستی چه ضرورتی آنها را این‌چنین از خود بی‌قرار کرده بود که رنج سفر از گوشه و کنار اروپا را درست در آخرین روز سال بر خود هموار کنند و به فراخوان مقاومت برای تظاهرات پاسخ دهند. آنها می‌دانستند اگر در این لحظات تعیین‌کننده حضور پر قدرت خود را اعلام نکنند، سیاست مماشات، خواست پارلمان اروپا مبنی بر لیست‌گذاری سپاه پاسداران را دور خواهد زد. لیست‌گذاری سپاه پاسداران جدی‌ترین گامی است که کشورهای اروپایی برای خلع‌ید از فاشیسم دینی باید بردارند اما آن را به‌دلیل معاملات پشت‌پرده و اشتراک منافع با کانون قدرت و فاشیسم در ایران به تعویق می‌اندازند و دور می‌زنند.

 

تنها صدای در پژواک

در طی این سالیان تنها و تنها شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران خواهان لیست‌گذاری سپاه پاسداران بوده و آن را به‌طور جد پی گرفته‌اند. مسعود رجوی، رهبری این مقاومت در ۲۲بهمن ۱۳۷۷ نخستین کسی بود که سپاه پاسداران را ارگان محوری اعمال قهر و سرکوب نظامی‌نامید و ۱۹فروردین ۱۳۹۸ خواهان لیست‌گذاری و درهم کوبیدن آن شد. این خواسته در پیام ۲۵مرداد ۱۳۹۹ با کلید واژهٔ «انحلال سپاه پاسداران» مورد تأکید قرار گرفت.

مقاومت ایران با اشراف کامل به نقش کلیدی سپاه پاسداران در حفظ فاشیسم دینی، می‌داند که اگر کشورهای اروپایی این گام جدی را برندارند، هیچ اقدام مؤثری در مقابله با آن انجام نداده‌اند. این درست مثل آن است که آنها مدعی مبارزه با فاشیسم هیتلری باشند ولی حاضر نباشند سازمانهای مخوف حفظ کنندهٔ آن مانند «گشتاپو» و «وافن اس‌اس» را مورد تحریم قرار دهند.

هر تحریمی علیه فاشیسم دینی در صورتی کارساز خواهد بود که لیست‌گذاری سپاه پاسداران را هدف قرار دهد. لیست‌گذاری و انحلال سپاه پاسداران، به‌معنای هدف‌گرفتن تمامیت فاشیسمی است که ایران را به اشغال خود درآورده است.

در پیام ۲۹اسفند ۱۴۰۱ مسعود رجوی این واقعیت به‌درستی مورد تأکید قرار گرفته است:

«حرف مردم ایران به سران و شورای وزیران اتحادیه اروپا و به استرالیا و کانادا این است که تحریم‌های نوبه‌ای و قطره‌ای، خوب است اما مطلقاً کافی و وافی به مقصود نیست و نمی‌تواند جای لیست‌گذاری گشتاپوی فاشیسم دینی را بگیرد. ملت ایران به مسکن راضی نیست».

 

دو بروکسل با دو هدف متفاوت

آری در نیمروز ۲۹اسفند ۱۴۰۱برابر با ۲۰مارس ۲۰۲۳، دو بروکسل در بلژیک در برابر هم صف‌آرایی کرده بودند. در بروکسل پشت درهای بسته، تمام سیاست‌ها بر حفظ مماشات با فاشیسم دینی دور می‌زد ولی در بروکسل واقعی و در کف خیابانهای آن، هموطنانی که قلب‌شان با ایران و منافع آن می‌تپید ـ هم‌صدا با مقاومت ایران ـ براندازی فاشیسم دینی را می‌خروشیدند.

این فرق اساسی بین دو بروکسل است:

در یک بروکسل، به‌قول آقای پائولو کازاکا «یک معاملهٔ شرم‌آور برای آزادی اسدی انجام می‌دهند که تمام قوانین جامعهٔ دموکراتیک اروپا را به‌خطر می‌اندازد». اما در بروکسل دیگر مقاومت ایران «کلید آزادی ایران و یک جهان بهتر» را در دستان خود به اهتزاز درآورده است.

در یک بروکسل «بزدلی بزرگترین متحد خیانت و جنایت است» (کازاکا) در دیگر شجاعت همدوش شرافت به نبرد با فاشیسم و زد و بند با آن برخاسته است.

ابراز حمایت وجدانهای بیدار بین‌المللی بخش قابل توجهی از این کارزار را تشکیل می‌داد. آنها کسانی بودند که به‌قول سناتور رابرت توریسلی خود را «داوطلب» و عضو ارتش آزادیبخش می‌خوانند:

«من مثل شما یک داوطلب هستم. برای ارتش آزادیبخش ایران و ما متعهدیم که ایران به شکوفایی و آزادی برسد و این همه ما را با هم متحد می‌کند».

آنها می‌دانند به‌دلیل طرفداری از حقیقت و ایستادن در سمت درست تاریخ، ممکن است برخی امتیازها و مناصب خود را از دست بدهند ولی به‌قول خانم لطیفه آیت بالا، نمایندهٔ پارلمان بروکسل، ایستادن در کنار مردم و مقاومت ایران را «تعهد» خود می‌دانند.

آنها می‌دانند که اگر امروز در برابر دیپلوماسی ترور و باج‌گیری صادره از سوی فاشیسم دینی نایستند، باید منتظر عرض‌اندام فاشیسم دیگری بدتر از فاشیسم هیتلری در کشورهای خود باشند. آری، سخن از جایگزینی یک حکومت با حکومت دیگر نیست. سخن از مبارزه برای آزادی و دموکراسی است. این مبارزه‌یی است که هر اروپایی مانند هر ایرانی به آن افتخار می‌کند:

«ما خطاب به دوستان اروپایی‌مان می‌گوییم بیایید در سمت درست درست تاریخ قرار بگیرید. در کنار مردم ایران، در کنار مردم ایران قرار بگیرید تا بتوانید فردا به آن افتخار کنید.

رهبران کشورهای جهان باید به‌طور نیرومندی در برابر این رژیم بایستند و سفارتهای رژیم را تعطیل کنند

آینده در دستان شماست.

اگر به برنامهٔ ۱۰ماده‌ای خانم رجوی ایمان دارید. این برنامهٔ یک ایران دموکراتیک است. اگر به این اصول اعتقاد دارید به آن بپیوندید. ما به شما خوش‌آمد می‌گوییم.

در حالی که پیروزی نزدیک است، ما فقط برای این مبارزه نمی‌کنیم که یک حکومت را جایگزین حکومت دیگر کنیم. ما برای آزادی مبارزه می‌کنیم» (رابرت توریسلی).

مردم جهان و در رأس آنها مردم ایران این دو بروکسل را در کارزار ساعت‌های پایانی آخرین روز سال۱۴۰۱ به چشم دیدند و آنها را شنیدند.

***

این کارزار بی‌گمان در طلیعهٔ سال خجستهٔ ۱۴۰۲ ادامه خواهد یافت. ایرانیان آزاده در شعارهای خود متعهد شدند که ایران را در سال جدید از خامنه‌ای و گشتاپوی جنایتکار آن پس بگیرند.

«هزار و چهارصد و دو/ پس می‌گیریم ایران‌و»

تجربه خونبار مبارزه با فاشیسم در جنگ جهانی دوم نشان می‌دهد که صدای کر کنندهٔ بمب‌افکن‌ها، فرمانهای آمرانه در سکوت اردوگاههای مرگ و جنجالهای تصمیم‌گیری در پشت درهای بسته، هرگز از صدای خلق‌های آزادیخواه رساتر و نافذتر نبوده است. در پایان کسانی پیروز می‌شوند که در سمت درست تاریخ ایستاده باشند.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/822adccc-2f40-4c8c-9af7-d2c66d6b4089"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات