728 x 90

رسیدن معیشت کارگران به مرحله مرگ و زندگی

اختلاف طبقاتی تحت رژیم ملاها
اختلاف طبقاتی تحت رژیم ملاها

«کارگران برای زنده ماندن تلاش می‌کنند» این توصیفی از وضعیت زندگی میلیون‌ها کارگر است. بیان الکنی از زبان نهادهای دست‌ساز نظام ولایت فقیه که جایگزین صدای کارگران و زحمتکشانی شده‌اند که در کارخانه‌های غصب‌شده، فریاد می‌زنند این‌گونه زیستن حق ما نبود.

در شرایطی که بنا به اعتراف کارگزاران رژیم آخوندی حقوق کارگران در شرایط فعلی کفاف مخارج ده روز هم نمی‌شود، یکی از انجمنهای صنفی مدعی حقوق کارگران، در فشار ناشی از پتانسیل اعتراضی کارگران عریضه‌ای با عنوان «شرایط معیشتی کارگران به مرحله مرگ و زندگی رسیده است» خطاب به مجلس ارتجاع نوشته است.

اما مجلسی که بی‌خبر از وضعیت دشوار کارگران سرگرم توزیع وجوه ۲۰۰میلیونی جهت اجاره مسکن نمایندگان خود و تقسیم اتومبیل‌های رنگارنگ صدها میلیونی متعلق به شرکت‌های خودروسازی بین آنهاست، مگر فرصت می‌کند به صداهای مزاحم کارگران گوش دهد.

آرزوی یک روز بیشتر زنده ماندن

عریضهٔ مذکور خاطرنشان کرده که به لطف دولت آخوند روحانی زندگی کارگران و زحمتکشان به نقطهٔ تلاش برای زنده ماندن رسیده و از دشت سبز «بسوز و بساز» به بیابان «مرگ و زندگی» فرو افتادند.

اعتراف به این‌که «جمعیت بیش از ۱۴میلیون نفری کارگران در لبه تیغ زندگی می‌کنند و به فکر این هستند که تلاش کنند فقط یک روز زنده بمانند». (تسنیم۲ مهر۹۹) وجدان هر انسان را می‌آزارد و خشم و نفرت علیه این جانیان را بر می‌انگیزد.

امروز برهمگان روشن است که خودداری رژیم از افزایش حقوق کارگران به بهانه بالا رفتن تورم ربطی به حقوق ناچیز کارگران ندارد. علت تأمین کسری بودجه و سایر هزینه‌های بی‌حساب رژیم و مربوط به حجم غول‌آسای نقدینگی و رشد پایه‌های پولی است.

کارگران چگونه با ۲ و نیم میلیون تومان زندگی کنند؟

میزان دستمزد کارگران که به زحمت به ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان می‌رسد، دریافتی حدود ۸۰درصد کارگران ایران را تشکیل می‌دهد. زیرا با غالب شدن قراردادهای موقت در استخدام کارگران و مقررات‌زدایی از روابط کار، تقریباً ۸۰درصد کارگران شاغل به خیل کارگران سادهٔ حداقل‌بگیر پیوسته‌اند و دریافتی آنها همین مبلغ ناچیزی است که در شورای عالی کار رژیم ضدکارگری مصوب شده است. تازه هزاران نفر از کارگران از دریافت به موقع همین حقوق ناچیز هم محروم هستند و باید برای گرفتن حق خود با کارفرما بجنگند و یا پیه اخراج را به تن خویش بمالند.

سقوط قدرت خرید به چه معناست؟

سالانه میان کارگران و کارفرمایان و دولتی‌ها بر سر افزایش مقدار ناچیز حقوق و مزایا بحث و دعوا صورت می‌گیرد. اما پس از کشمکش فراوان مانند امسال که نهایتاً ۲۶درصد به حقوق کارگران افزوده شد، تورم و گرانی اجناس همه این امتیاز های کوچک را از کف کارگران ربوده و آنها را فقیرتر به عقب برمی‌گرداند. امروز یک کارگر با دستمزدی که می‌گیرد، توان خریدی به‌مراتب کمتری از سال قبل دارد و کمتر می‌تواند هزینه‌های زندگی خود را تأمین کند.

در بهمن سال گذشته نهاد رسمی تعیین میزان دستمزد اعلام کرد سبد معیشت کارگران حداقلی خانوار ۴میلیون و ۹۴۰هزار تومان است. اما در همان زمان نیز محاسبات مستقل، خط فقر را بین ۸ تا ۹میلیون تومان ارزیابی می‌کردند. ولی هیچ نهاد دولتی از این اختلاف وحشتناک مقر نیآمد که دستمزد حداقلی بسیار پایین‌تر از خط فقر، دستمزدی بسیار ظالمانه است.

«الان که پنج ماه از سال گذشته، قدرت خرید واقعی کارگران بسیار کمتر از سال قبل یعنی سال۹۸ است؛ یعنی اگر معادله تورم-دستمزد را بچینیم، درمی‌یابیم که دستمزد بسیار عقب‌تر از تورم ایستاده است؛ سقوط قدرت خرید کارگران نشان می‌دهد که افزایش هزینه‌های زندگی، افزایش ۲۶درصدی مزد را کاملاً بلااثر کرده است؛ امروز یک کارگر با دستمزدی که می‌گیرد، توان خریدی به‌مراتب کمتر از سال قبل دارد و کمتر می‌تواند هزینه‌های زندگی خود را تأمین کند». (ایلنا. ۲۹مرداد۹۹)

افزایش ۳۴درصدی هزینه خانوار در شهریور

وضعیت معیشتی دلخراش کارگران و سایر تهیدستان دیگر منحصر به این طبقه محروم نیست بلکه به مدد افکار ارتجاعی و غارتگرانه‌ٔ رژیم آخوندی، به سایر طبقات متوسط جامعه نیز سرایت کرده است. این ادعا را آخرین گزارش مرکز آمار از وضعیت شاخص تورم در شهریورماه سال جاری اثبات می‌کند.

«نرخ تورم نقطه به نقطه (نسبت به ماه مشابه سال قبل) به ۳۴.۴درصد رسیده است که بیانگر افزایش چهار درصدی نسبت به مردادماه است. تورم ماهانه نیز که نشان‌دهنده میزان رشد قیمت‌ها در فاصله یک ماه است افزایش داشته و با رشد ۰.۱درصدی به ۳.۶درصد رسیده تا تورم شاخصها در شهریورماه افزایش داشته باشد». (ایسنا۳. مهر۹۹)

علی اصلانی عضو کانون شورای کار رژیم گفت: «در حال حاضر هزینه سبد معیشتی یک خانواده سه نفره کارگری به هفت میلیون و ۶۰۰هزار تومان و در شهرهای بزرگ به ۹میلیون تومان رسیده است. این ارقام با دستمزد دو میلیون و ۶۰۰هزار تومانی کارگران هیچ همخوانی ندارد». (روزنامه حکومتی مردم‌سالاری۳مهر۹۹)

هزینه خانوارهای ایرانی در شهریورماه امسال نسبت به همین ماه در سال گذشته به‌طور متوسط بیش از ۳۴درصد افزایش داشته‌است.در این میان رشد قیمتها در گروه لبنیات و حمل و نقل قابل توجه است. افزایش تورم در گروه «خوراکی‌ها، آشامیدنیها و دخانیات» معنایی جز این ندارد که «شیر، پنیر و تخم مرغ» قیمت‌شان چنان بالا رفته است که میلیونها نفر از عهدهٔ تأمین آنها بر نمی‌آیند. در گزارش مرکز آمار به‌صراحت آمده است بیشترین افزایش قیمت مربوط به کالاهایی هم‌چون تخم مرغ، خامه، شیر پاستوریزه و پنیر است. در این گروه تورم ماهانه به ۶.۸درصد رسیده که بالاترین حد تورم در بین کالاهای خوراکی به‌شمار می‌رود. تاآنجا که قیمت یک شانه تخم‌مرغ به بیش از ۳۰هزار تومان رسیده است. یک بسته کره صدگرمی هم ۱۴هزار تومان شد. یعنی این‌که یارانه یک ماهه اختصاص به همین دوقلم کالای ضروری یافت!.

دولت آخوند روحانی و شرکای او در میان کارگزاران نظام مدتها به‌خاطر اختصاص ارز ۴۲۰۰تومانی برای تهیه کالاهای اساسی دست و پا می‌زدند اما پس از این‌که معلوم شد این راهی است که به کسب ثروتهای افسانه‌ای دوستان قدیمی و رفقای جبهه و جنگ منتهی می‌شود، اکنون با حذف ارز دولتی از اغلب کالاها از جمله برنج و کره در ماههای اخیر و واردات آنها با نرخ نیمایی، تهیه این اجناس را حتی برای اقشار متوسط رو به بالای مشکل کرده است.

۶۰ میلیون نفر زیر خط فقر قرار دارند

بسیاری از مردم ایران دیگر از پس هزینه درمان بیماری مرگ‌زای کرونا بر نمی‌آیند. وقتی از خستگی یک روز جنگی در برابر کرونا به خواب می‌روند، می‌ترسند فردا قیمت اجناس گرانتر شود. این یک ترس واقعی است. ترس از فقر روزافزون، ترس از بیکاری که پایانی ندارد. ترس از اجاره‌خانه عقب‌افتاده و ترس از فرستادن بچه‌ها به کانون کرونا در مدارس. ترس‌های دلهره‌آوری که امروز گوشه‌ای از آن بر زبان کارشناسان حکومتی نیز جاری شده است. از جمله ابراهیم رزاقی می‌گوید:

«اکنون مهم‌ترین تهدید ایران فقر شدید، بیکاری گسترده، عدم توانایی بسیاری از مردم در پرداخت کرایه خانه و پول‌دارتر شدن پول‌دارهاست. واقعیت این است که در حال حاضر ۳۰میلیون بیکار وجود دارد و ۶۰میلیون نفر زیر خط فقر قرار دارند. وضعیت اقتصادی کشور در شرایط بسیار بدی قرار دارد». (آذربایجان. ۳مهر۹۹)

گوشت که هیچ پنیر هم نمی‌توانند بخرند!

از اعضای نهادهای رسمی که خود را بازتاب‌دهنده خواسته‌های کارگران می‌دانند، شنیده‌ایم که این طبقه در پایین‌ترین وضعیت معیشتی قرار گرفته است.

«در طول ۴۰سال گذشته در هیچ دوره‌ای اختلاف میان هزینه و دستمزد کارگران تا این حد زیاد نشده بود. حقوق آنان حتی کفاف ۱۰روز زندگی را هم نمی‌دهد. در مورد گوشت، مرغ و ماهی حرفی نمی‌توان زد وقتی بسیاری از خانوار کارگری در خرید پنیر و کره و تخم‌مرغ که از ضروریات زندگی است هم با مشکل مواجه هستند. پنیری که تا خرداد ماه هر کیلو ۴۰هزار تومان بود الآن به هر کیلو ۸۰هزار تومان رسیده است». (ایسنا. ۲مهر۹۹)

آری؛ هدف خمینی بنیانگذار این نظام جنایت و چپاول، از روز اول نه ارتقاء معیشت کارگران و زحمتکشان و یا حتی توسعه و پیشرفت ملی، بلکه کسب سلطه بر جان و مال و آبروی مردم و تثبیت رژیم آخوندی بود. تا این نظام جهل و جنون بر سر کار باقی است کارگران و رنجبران در فقر و فاقه به سر خواهند برد.

به همین علت است که مردم و جوانان شورشگر کمر همت بسته‌اند که تمامیت این نظام جهل و غارت را به زباله‌دان تاریخ بفرستند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ce433271-0474-41aa-9065-dac4ec97f770"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات