در شرایطی که بهقول سردمداران رژیم در برابر تشدید فشارهای خارجی، رژیم ناگزیر از همسو کردن مردم با خود است، اما ناکارآمدی و بیراهحلی رژیم از یکسو و انباشت بحرانهای لاعلاج اجتماعی، شرایط را بیشازپیش علیه نظام بهصورت انفجاری درآورده است.
اذعان به بیراهحلی در برابر انبوه بحرانهای اجتماعی که به اقشار ضعیف فشار وارد میکند، این روزها زیاد از زبان کارگزاران نظام شنیده میشود. از جمله تاج الدین عضو مجلس ارتجاع روز ۲۷خرداد اذعان کرد: «داشتم فکر میکردم از پشت این تریبون برای جوانان چه بگویم؟ جوانانی که بهرغم آن که ۴۰درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند اما بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران ۲۵و سه دهم درصدشان در سال ۹۶بیکار بودند...داشتم فکر میکردم از پشت این تریبون برای زنان چه بگویم؟ زنانی که ۵۰درصد این جامعه هستند اما سهم شان در احراز پستهای کلان مدیریتی کشور هنوز به ۳۰درصد تعیین شده در شورایعالی اداری نهاد ریاستجمهوری نرسیده است...داشتم فکر میکردم از پشت این تریبون برای مردم چه بگویم چه بگوئیم که تابهحال گفته نشده؟ کدام درد را بر زبان بیاوریم که تابهحال بر زبان آورده نشده و دوای این همه درد چیست؟».
این عضو مجلس ارتجاع همچنین با اشاره به فشار فزاینده به کارگرانی که هزینه ماهانه زندگی آنها با حداقل دستمزد فرسنگها فاصله دارد، بدون ارائه هر گونه راهحلی فقط نسبت به عواقب کشمکشهای سهم خواهانه باندی هشدار داد. محمود بهمنی رئیس کل اسبق بانک مرکزی و عضو فعلی مجلس ارتجاع هم همان روز بدون ارائه راهحل به فقر فراگیر و چپاول گسترده در نظام اذعان کرد و گفت: «اکنون اقشار متوسط و ضعیف جامعه روزبهروز ضعیفتر و سودجویان و رانتخواران و دلالان و فعالان اقتصادی زیر زمینی که خود را فراسوی قانون تصور میکنند جریتر و ثروتمندتر شدهاند.....با این همه منابع و ذخایر کشور رتبه سوم در نفت رتبه دوم در گاز رتبه اول در مجموع و یک درصد جمعیت دنیا هفت درصد منابع ذخایر ملی....) ما امروز حدود ۷۰۰میلیارد دلار ذخایر معدنیمان هست شایسته نیست اقشار متوسط و ضعیف جامعه در رنج و مشقت روزگار سپری کنند و تعدادی مفسد سودجو که شرایط آن را ما فراهم کردهایم توانسته باشند زندگی مردم را به مخاطره بیندازند...».
کمال الدین پیر موذن عضو پیشین مجلس ارتجاع هم در روز۲۷خرداد به نظام هشدار داد و گفت: «فساد، تبعیض و افزایش فاصله طبقاتی بنیان انقلاب و نظام را با خطر مواجه کرده است». وی بهعنوان نمونه گوشهیی از فساد نهادینه در نظام را رو کرد و گفت: «من خودم در هیات مدیره صندوق بازنشستگی کشوری بودم و دیدم که چگونه آقازادهها در شرکتهای مختلف زیرمجموعه از ویژهخواریهای نجومی برخوردار بودند». وی با اشاره به فاصلهٔ فزاینده طبقاتی بین اقشار محروم و نظام آخوندی هشدار داد:« هر چقدر فاصله دولت و حاکمیت با مردم بیشتر شود آن چیزی که آسیب بیشتری خواهد دید منافع نظام است».
وحشت از شکاف بین مردم و نظام مختص فاصلهٔ عمیق طبقاتی نیست، بلکه نبودن آزادیهای اولیه و سیاستهای سرکوبگرانه رژیم آخوندی یکی از موضوعات هشدار باندهای شریک حاکمیت به نظام است. روزنامهٔ حکومتی همدلی در روز ۲۷خرداد با اشاره به تشدید انزوای جهانی و منطقهیی رژیم به سران حکومتی گوشزد کرد: «بهطور حتم کسی منکر تاثیر تحریم بر معیشت مردم نیست» و با بیان اینکه «باید شرایط داخلی را مهیای تقویت وحدت و انسجام کرد» به نظام هشدار داد:« دوقطبی کردن جامعه، رودر رو قرار دادن مردم به بهانههای مختلف، سختگیریهای بیمورد در مسائل اجتماعی از جمله حجاب، موسیقی و...، رفتارهای مغرضانه و انحصارطلبانه در حوزه رسانه و تشکلهای سیاسی و کوبیدن بر طبل اختلاف همچون آتشی بر خرمن انسجام فعلی در داخل است».
وحشت از آتش بر خرمن تعادل لرزان نظام دغدغه دیگر کارشناسان حکومتی هم هست. علیزاده طباطبایی یک کارگزار حکومتی همسو با باند روحانی، نسبت به شکست سیاستهای سرکوبگرانهٔ رژیم هشدار داد و درباره بررسی علت افزایش قانونشکنی یا ناهنجاری در جامعه گفت:« با یک مسأله اجتماعی مانند بدحجابی نمیتوان برخورد فیزیکی یا قضایی کرد». وی در توضیح علت بنبست سرکوب به مقاومت مردم اشاره کرد و گفت: «برخورد بد با موضوعاتی همچون بدحجابی باعث میشود ابزاری به دست مخالفان بدهیم».