728 x 90

زابل زیر باران خاک

زابل زیر باران خاک
زابل زیر باران خاک

فلات بی‌پناه 

بی پناه و بی‌دفاع ماندن مردم ایران در مقابل تهدیدهای زیست‌محیطی، یکی از پیامدهای حاکمیت آخوندی شده است. این تهدیدها گاه با زندگی روزانه مردم عجین می‌شوند که آسیب‌های روحی و روانی و اجتماعی به‌بار می‌آورند. نمونه‌یی بارز از این وضعیت اسفبار و دردناک در مورد گرد و غبار شهر زابل است: «داستان این روزهای منطقه سیستان بسیار غم‌انگیزتر است؛ زیرا مردم این منطقه این روزها علاوه بر این‌که باید با خشکسالی ۲۰ساله و بیکاری ناشی از آن دست و پنجه نرم کنند، هر روز با هجوم توفان و ریزگردهای بی‌رحم آن نیز مواجه هستند». (خبرگزاری حکومتی مهر، ۲۲مرداد ۹۷). در این رابطه، عناوین زیر بسیار گویا و قابل‌توجه می‌باشند:

«غلظت گرد و غبار در زابل به ۳۷برابر حد مجاز رسید». (سایت انتخاب، ۴مرداد ۹۷)

«توفان سیستان موضوعی تکراری برای مسؤلان و دردی همیشگی برای مردم». (خبرگزاری مهر، ۲۲مرداد ۹۷)

«امسال سیستانی‌ها فقط ۴۹ روز سالم داشتند»! (همان منبع)

«غلظت ذرات معلق در هوای زابل ۶۳ درصد حد مجاز». (همان منبع)

 

گزارش مرگ زندگی 

این عناوین، گزارش مرگ زندگی را در استان سیستان تصویر می‌کنند. این عناوین گویای سطح کارآمدی و مدیریت نظام آخوندی هستند. نظامی که دست‌اندرکاران و مسؤلینش «توفان سیستان موضوعی تکراری» برایشان است. آن‌قدر تکراری که دیگر رغبتی به توجه کردن و رسیدگی ندارند. آن‌قدر تکراری که بدل به امری عادی گشته است. به‌راستی که مرگ تمام نشانه‌های زندگی در ناجمهوری آخوندی، یک عادت رایج می‌باشد.

حاصل این وضعیت، همانی شده است که در تمامی زمینه‌ها مردم ایران بی‌پناه و بی‌دفاع مانده‌اند. مردمی که در برابر توفان گرانی، توفان بیکاری، توفان فقر، توفان گرد و غبار و توفان آسیب‌های اجتماعی هیچ پشت و پناه و حامی و سرمایه‌یی ندارند؛ چرا که تمام سرمایه مملکت خرج حکومت کردن و حکومت‌کنندگان شده است و می‌شود.

 

حاکمیت غارتگر و مهره‌های بی‌لیاقت حکومتی؟ 

قابل توجه است که بخشی عمده‌یی از گرد و غبار ایجاد شده در برخی شهرهای ایران ناشی از خشک شدن دریاچه‌ها و رودخانه‌ها است که محصول استفاده بی‌رویه از آبهای سرزمینی و ساخت بی‌حساب و کتاب سدها توسط نهادهایی مثل سپاه جهل و جنایت می‌باشد، امری که در تاریخ ایران بی‌سابقه بوده است. آنچه اما نمک بر این زخم مردم می‌پاشد، بی‌خیالی و توجه و رسیدگی نکردن عناصر فاسد دولتی و نیروهای وابسته به نهادهای قدرت طی سالیان متمادی است. در همین رابطه خبرگزاری مهر در ۲۲مرداد ۹۷گزارش کرده است که: «موضوع توفان سیستان برای مردم این منطقه به‌هیچ عنوان موضوع جدیدی نیست زیرا به‌دلیل ۲دهه خشکسالی در این منطقه و خشک شدن بستر تالاب بین‌المللی هامون و همچنین رودخانه هیرمند، ۲۰سال است که کانونهای گرد و غبار در این منطقه ایجاد و تشدید شده است؛ اما موضوعی که برای مردمان این دیار ناراحت‌کننده است عدم توجه کافی مسؤلان است، زیرا طی این سالها وعده‌های متعددی از سوی مسئولان مختلف برای کم کردن بخشی از مشکلات مردم مطرح شده اما متأسفانه به هیچ‌کدام عمل نشده است».

در اعتراف دیگری یکی از کارشناسان هواشناسی رژیم در سیستان و بلوچستان روند رو به رشد غلظت ذرات معلق را توضیح می‌دهد. امری که به‌دلیل بی‌دردی و نالایقی مهره‌های حکومتی، به مرور زمان تشدید شده تا به مرحله فعلی رسیده است. این کارشناس که رضا آزادمنش نام دارد، این روند رو به رشد را این‌طور شرح می‌دهد: «حد مجاز و استاندارد ذرات معلق در هوا ۱۵۰میکروگرم بر متر‌مکعب است. غلظت این ذرات معلق در هوای منظقه سیستان به ۵۶۷۳میکرو گرم بر متر‌مکعب رسیده است». (سایت انتخاب به‌نقل از ایرنا، ۴مرداد ۹۷)

زابل زیر باران خاک

زابل زیر باران خاک

 

مرز پرگهر در کام اژدها 

واقعیت این است که فلات ایران یکی از زیباترین جغرافیای طبیعی ـ حتی در مناطق کویری ـ را دارا بوده است. این زیبایی وقتی سلطه اژدهای هفت سر فساد، غارت، تجاوز، چپاول، سرکوب، ریا و قدرت‌پرستی ولایت فقیهی بر آن تحمیل شد، رو به خرابی و ویرانی رفت و آسیب‌های هولناک زیست‌محیطی مثل سرطان به هستی‌اش سرایت کرده‌اند. حالا با وضعیتی که نالایقی و ناکارآمدی مدیریت نظام آخوندی بار آورده است، مدیر کل محیط‌زیست استان سیستان و بلوچستان، هم یادی از گذشته‌های آباد این منطقه می‌کند و هم اعتراف می‌کند که وعده و وعیدهای حکومتی همه مصرف تبلیغاتی داشته و دارند: «بسیاری از مردم سیستان هنوز زمانی را که این منطقه یکی از آبادترین مناطق ایران بود، به‌یاد دارند؛ اما متأسفانه امروز به‌دلیل کم‌آبی و خشک شدن بستر تالاب هامون، به آلوده‌ترین شهر جهان تبدیل شده است و جلسات و وعده‌های مسؤلان نیز ظاهراً نتیجه‌بخش نیست». (خبرگزاری مهر، ۲۲مرداد ۹۷)

 

راه کار اساسی تا به آبادی رسیدن

حالا از مرارت و رنج جانکاه مردم سیستان گرفته تا مردم تمام ایران، دست روی هر معضل و مصیبت و آسیب‌های زیست‌محیطی و اجتماعی که گذاشته می‌شود، علت آن به‌طور مستقیم راه به حاکمیت فاسدآخوندی می‌برد. حاکمیتی که عزم آن داشته و دارد تا حرث و نسل ایران‌زمین را به‌پای حفظ قدرت و سیطرهٔ اهریمنی‌اش بریزد. پس از ۴۰سال تجربه مردم ایران در زیر سلطه این حاکمیت، راه کار اساسی برای تمام مسائل صنفی، زیست‌محیطی، اجتماعی و سیاسی در این دیار و مرز و بوم، همانا خلع قدرت و حاکمیت از آن است و بس تا با استقرار حاکمیت مردم و دموکراسی و آزادی، دوباره جلوه‌های زیبای جغرافیای مرز پرگهر به فلات پهناور ایران و به مردم ایران بازگردد...

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/087c8c91-70ab-4554-98e3-8e94b614c341"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات