این روزها علائم فاز پایانی نظام ولایت رو در بسیاری موارد به‌راحتی می‌شود دید. ازجمله این‌که هر واقعه‌یی و حتی سوانح و تصادفات هم مثل بنزین بر آتش این مخاصمات عمل می‌کند. اما قابل توجه این است که در میانهٴ این جنگ هر دو طرف انگشت اخطار خودشان را به طرف دشمن اصلی نظام می‌گیرند و به همدیگر هشدار می‌دهند که سرنگونی نزدیک است.
روزنامه حکومتی وطن امروز از باند خامنه‌ای در روز 2اسفند با حمله به باند رقیب نوشته است: «...تلاشی سازمان یافته و هماهنگ برای انکار نقش طرف خارجی و ضد انقلاب در به خشونت کشاندن اعتراضها آغاز شده، همزمان، بخش‌های اقتصادی نظرسنجی‌ها را ندیدند» و سپس این‌گونه آه و ناله کرده است که «ولی شعار فلان فریب خورده (مجاهدین) در بهمان شهرستان علیه نظام را شاهدی مستحکم از این گرفتند که پس اعتراضات نه به دولت، بلکه به اصل نظام و نه اقتصادی، بلکه مثلاًًًً به نبود آزادی بیان و عدم برگزاری رفراندوم در ایران بوده است!
این نکته بسیار حیاتی است که توجه کنیم دشمن با می‌دانداری گروه‌هایی مانند (مجاهدین خلق) درصدد وارد کردن ایران به دورانی از خشونت بی‌پایان است».
مهدی محمدی عضو تیم مذاکره‌کننده پاسدار جلیلی و نویسنده مطلب قبلی در روز اول اسفند در سایت تلگرامی خود نوشته بود: «مسأله اصلی در ناآرامی‌های دیشب تهران دراویش نیستند. این یک آدرس غلط است. اساساً دراویش هرگز در ایران یک "مسأله" نبوده‌اند. مسأله از یک سو اراده واضح و رصد شده ضد انقلاب به‌ویژه (مجاهدین) است برای ایجاد خشونت پی‌درپی و مزمن در کشور و حرکت به سمت پروژه تخریب ایران؛..... نهادی که در کشور مسئول و متولی پرونده (مجاهدین) است باید رویه فعلی خود را به‌طور اساسی تغییر بدهد».
سایت پاسدار محسن رضایی هم در روز اول اسفند به‌نقل از آخوند احمد خاتمی نوشته است:
«در اغتشاشات اخیر هدف اغتشاشگران ضربه زدن به دین و نظام اسلامی بود اغتشاشگری که آدم کشت و غارت‌گری کرد، حکمش در فقه به‌عنوان محارب، اعدام است. در حالی که دشمن به‌طور صریح اعلام می‌کند هدف ما نابودی نظام اسلامی است نباید این هدف دشمن را نادیده گرفت. اینها که گفتند "نه غزه نه لبنان" با دین بازی کردند. در اغتشاشات اخیر هدف آنها دین بود و به 20حوزه علمیه در کشور حمله کرده و بی‌احترامی کردند. به 15دفتر امام جمعه در کشور هجمه بردند و امام جمعه‌ای به من گفت دفتر من را سنگباران کردند. اغتشاشگران یک دو هزارم ملت ایران هم نبودند و تعدادی از آنها رابطه مستقیم با مجاهدین داشتند».
«ستاد حقوق‌بشر» رژیم در بحبوحة فشارهای جهانی به‌خاطر قتل کاووس سید امامی در زندان برای گریز از پاسخگویی به مجامع جهانی باز هم از همان زوزه‌هایی کشید که فقط میزان «سوزش» نظام را نشان می‌دهد. بیانیه «ستاد حقوق‌بشر» آخوندی با سوز و گداز از «فضا سازیهای وسیع و خصمانه» در خصوص به‌اصطلاح خود کشی کاووس سید امامی نوشت «آقای ' اریک سولهایم' معاون دبیرکل سازمان ملل و رئیس نهاد محیط‌زیست این سازمان (یونپ- UNEP) ضمن اظهار نگرانی از این حادثه اشاره می‌نماید که فعالیت در حوزه محیط‌زیست بخشی از حقوق‌بشر است» سپس «دبیرکل سازمان ملل و همکاران ایشان» را به‌صورت بی‌قافیه‌یی مورد خطاب قرار داد که «در سال‌های اخیر کسانی که در عضویت سازمانهای تروریستی بسیار خطرناکی مانند (مجاهدین)، بوده‌اند و مرتکب جنایات متعددی علیه شهروندان بیگناه ایرانی شده‌اند و مساجد و حسینیه‌ها را که مملو از عبادت کنندگان بوده است منفجر نموده‌اند و در گزارشهای رسمی آن سازمان به‌عنوان مدافعان حقوق‌بشر مورد حمایت قرار گرفته‌اند!»(روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی- 28بهمن).
اوج این ابراز وحشت ها هنگامی است که تقریباً یک هفته بعد از گفتگوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت با رسانه‌های چاپ عربستان، می‌بینیم زوزه‌های رسانه‌های رژیم هم‌چنان از این واقعه ادامه دارد: «(مریم رجوی) از کشورهای اروپایی و آمریکا خواست تا به نظام ایران امتیاز ندهند. رجوی همچنین مدعی شد: باید برای توقف دخالتهای تهران در امور داخلی کشورهای منطقه در کنار ریاض صف‌بندی کرد. وی در ادامه با اذعان به نقش (سازمان مجاهدین خلق) در آشوبهای اخیر ایران گفت: ما خواهان یک نظام لائیک هستیم. پایگاههای مجاهدین خلق و مراکز شورش وابسته به آنها نقش بزرگی در شورشهای اخیر در ایران ایفا کردند»(ارگان باند فاشیستی مؤتلفه –رسالت- 28بهمن).
البته به دامن از کفدادگان باید گفت این هنوز از نتایج سحر است. باش تا....
