728 x 90

سالگرد انتشار نشریه مجاهد؛ پیک آزادی و مشتاق سحر در شب غدار

سالگرد انتشار نشریه مجاهد
سالگرد انتشار نشریه مجاهد

صبح اول مرداد ۱۳۵۸ ناگهان در باجه‌ روزنامه‌ فروشی‌های تهران و سراسر ایران، نشریه‌یی ظهور کرد که لگو و آرم هنری قابل‌توجهی بالای صفحهٔ اولش نقش بسته بود: «نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران».

نشریه‌یی که تا شماره ۱۲۸ آن، توانسته بود به دورترین روستاهای ایران برود و بالاترین رقم تیراژ و انتشار را در تاریخ مطبوعات ایران از آن خود نماید: ۶۰۰هزار نسخه در روز.

 

نشریه مجاهد ـ رسالت قلم در هوای دلپذیر 

سال ۱۳۵۷ با پیروزی مردم بر سلطنت ۵۷ساله پهلوی به‌پایان رسیده بود. فصلی تازه شروع شد. برگی از تاریخ ایران ورق خورد. از مبارزات و قیام‌ها و رنج‌ها و خون‌های مردم، ارزش‌هایی در قالب ادبیات نوینی سربرمی‌آوردند که بر سر زبان مردم زمزمه می‌شدند: «هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید». آن دلپذیریِ هوا و بردمیدن گل‌‌ها، نیاز و تمنا و حس و عشق عمومی ایران برای رسیدن به سپیده‌دمان آزادی بود؛ و آن همه حس و عشق عمومی، به ماهی چندان وفا نکرد و نماند که:

«می‌رفت امید آزادی ما تا به فلک

افسوس که شیخ آمد و بر باد بداد».

و این‌گونه بود که «آزادی» بدل به مبرم‌ترین نیاز جامعه ایران گشت. و آزادی، والاترین ارزشی بود که باید «نسل انقلاب» به تئوری و شناخت علمی و تاریخی آن مسلح می‌گشت.

آغاز سال ۱۳۵۸ را برگ‌های وزانی از عناوین کتاب‌ها و روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها و مجلات رنگارنگ همراهی می‌کردند. استعدادهای سرکوب‌شده و نهفته و فشرده‌شده سال‌های استبداد، در ظهوری گسترده و همه‌جانبه، چهره جامعه‌ ایران را متنوع جلوه می‌داد؛ اما این موجی بود که هنوز به دیواره استبداد نعلینی برنخورده و تجربه نیازموده بود تا اصالت خویش را بارز کند.

 

نشریه مجاهد ـ پرتوهای مهر آزادی 

بازار کتاب و روزنامه و نشریه، بسیار پررونق بود. این‌ها همان آثار مهر بی‌دریغ آزادی بودند. صدها عنوان و اسم و تیتر در مطبوعات ایران ظهور کردند. نسل برآمده از انقلاب هم تشنه فراگیری و جذب دانش و شناخت بود. گستره و حیطه دانش و شناخت هم بسیار فراگیر شده بود؛ دامنه‌یی که اسلام، مارکسیسم، مائوئیسم، مکتب‌های سیاسی، تاریخ، فلسفه، اقتصاد، جامعه‌شناسی، هنر و... را دربرمی‌گرفت. این موج تشنه آگاهی‌ و پیشرفت و چالش‌برانگیز، ظرفیتی طلب می‌کرد که خمینی تصورش را نمی‌کرد روزگاری در معرض آزمایش آن قرار گیرد. این موج، ظرفیتی تاریخی منطبق بر دموکراسی و آزادی می‌طلبید که نه در سابقه خمینی بود، نه در جوهر و توان ایدئولوژی او و نه در برنامه و هدفی که او از قبل برای آن حساب‌ها باز کرده بود. این شد که از همان بهار سال ۱۳۵۸ خمینی شروع به سنگ‌اندازی بر سر راه اعتلا و پیشرفت فرهنگ مترقی و پیشرو بر گرد محبوب آزادی کرد.

گروه‌های سیاسی مختلفی هم با منش و مرام و ایدئولوژی و برنامه‌های گوناگون‌شان دست به کار انتشار روزنامه و نشریه و مجله زدند. این فضا که همواره چالشی پیش روی حاکمیت خمینی بود همراه با شکل‌گیری جریان چماقداری و کتاب‌سوزانی‌ها و نشریه پاره کردن‌ها، بهار سال ۱۳۵۸ را به تابستان رساند.

 

نشریه مجاهد ـ پنجره‌یی نو در عمارت مطبوعات ایران

در اول مرداد ۱۳۵۸ ناگهان در باجه‌ روزنامه‌‌فروشی‌های تهران و سراسر ایران، نشریه‌یی ظهور کرد که لگو و آرم هنری قابل‌توجهی بالای صفحهٔ اولش نقش بسته بود: «نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران». از آن روز به بعد، علاوه بر باجه‌های روزنامه‌فروشی، دختران و پسران جوانی را هم در پیاده‌روها یا چهارراه‌ها می‌دیدی که همین نشریه را بر سر دست گرفته و عنوان و ارگانش را فریاد می‌زدند. چندی نپایید که دیگر سراسر شهر را پر از دختران و پسرانی می‌دیدی که همراه با این نشریه، کتاب‌های گوناگون مجاهدین خلق را هم تبلیغ می‌کردند و می‌فروختند. این‌گونه شد که پنجره‌یی دیگر در عمارت مطبوعات ایران گشوده شد. پنجره‌یی که افق‌های بسیاری را رو به شناخت سیاسی و علمی و تاریخی آزادی نمایان کرد.

 

ویژه‌گی‌های نشریه مجاهد 

نشریه مجاهد سیر و تحول گوناگون و جالبی داشت. این سیر و تحول هم از پیشرفت قطب‌بندی سیاسی بین مجاهدین خلق و خمینی تأثیر می‌پذیرفت. به همین دلیل هم بین همه نشریات دیگر ـ بدون کم‌کردن از ارزش و جایگاه نشریاتی که همواره در دفاع از آزادی فعالیت و روشن‌گری می‌کردند ـ ویژه‌گی و وجوه خاصی داشت. کسب این ویژه‌گی و وجوه خاص، یک روند و تحول را از مرداد ۵۸ تا خرداد ۶۰ شامل می‌شود. تلاش می‌شود این روند و تحول و دلایل سیاسی و اجتماعی و ژورنالیستی آن را در سالگرد انتشار اولین شماره نشریه مجاهد بررسی کنیم.

سرمقاله اولین شماره نشریه مجاهد عنوانی چنین داشت: «در رسالت قلم». مقاله را مسعود رجوی با نثری ساده و صمیمی که معلوم بود مفهوم آزادی را در یک سیر تجربی ـ و نه فقط تئوریک و ایده‌آلیستی ـ تشریح می‌کند، نوشته بود. این مقاله گویی تعهد و سوگند و الزام نشریه مجاهد و مجاهدین خلق در برابر مردم و نسل برآمده از انقلاب را بیان می‌نمود.

یکی از ویژه‌گی‌های بارز نشریه مجاهد از همان شماره‌های نخستین، نقش آگاهی‌بخشی به نسل جوان با ادبیاتی جذاب و پیشرو بود. گویی مجاهدین تجربیات سالیان مبارزاتی‌شان از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۸ را در قالب مقاله‌های کوتاه و بلند، برای نسل تشنه به تاریخ گذشته و پیوند آن به شرایط فعلی جامعه، تشریح می‌کنند.

ویژه‌گی دیگر نشریه مجاهد پیوند آن با نسل جوان و شورمند و تحول‌خواه و نوگرا بود. نسلی که پاسخ نیازهای سیاسی و اجتماعی‌اش را در این نشریه می‌یافت. این قدرت جاذبه در نشریه مجاهد ناشی از ضدارتجاعی بودن آن و نیز انطباق تئوری‌های مجاهدین با مباحث تکامل علمی جهان بود. این مقاله‌ها در نشریه مجاهد همواره آورده می‌شد و خوانندگان زیادی هم داشت.

مهمترین و اصلی‌ترین ویژه‌گی نشریه مجاهد، تأکید مدوام بر نیاز مبرم جامعه ایران به آزادی بود. هیچ شماره‌یی از نشریه مجاهد از مرداد ۵۸ تا پایان خرداد ۶۰ یافت نمی‌شود که در آن همواره در قالب مقاله‌یی، مصاحبه‌یی و شعری از حق آزادی برای عموم مردم و گروه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علمی دفاع نشده باشد. این مطالب در نشریه مجاهد ناشی از یک سیاستی مردمی و انقلابی بود که مجاهدین خلق آن را راه درمان تمام زخم‌ها و بلاها و مشکلات ایران در تاریخ صدساله‌اش تشخیص داده بودند. از آنجا که این تشخیص به‌طور دقیق منطبق با واقعیت‌های تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران و از قضا همان سال ۵۸ و حاکمیت خمینی هم بود، نشریه مجاهد پس از ۲-۳ماه، یک‌باره جای ویژه‌یی میان مطبوعات آن روز ایران باز کرد. این مطالب نشریه مجاهد باعث شد که صورت‌مسأله آزادی، اصلی‌ترین موضوع بحث و مواضع بین مجاهدین و برخی گروه‌های همراهشان با حاکمیت شود.

در واقع نشریه مجاهد روی اصلی‌ترین تضاد حل‌ناشده و حلقه مفقوده در تاریخ ایران انگشت تأکید می‌گذاشت و آن را تشریح می‌کرد. از این‌رو مطالبش باب طبع نسل جوانی بود که با قیام سال ۵۷ پا به عرصه‌ مسائل سیاسی و اجتماعی گذاشته بود.

یکی از وجوه ممیزه نشریه مجاهد که پس از چند شماره، بیشتر و بیشتر مشاهده می‌شد و جنبهٔ‌ آموزشی داشت، دادن شناخت علمی و قانونمند به خواننده از طریق مقاله‌های ویژه بود. این مقاله‌ها اگر چه کوتاه بودند، اما تصویری از تفاوت پایه‌یی ایدئولوژی مجاهدین را با خمینی و افکار ارتجاعی آخوندیسم نشان می‌داد.

 

نشریه مجاهد ـ کانون آموزش و آگاهی 

پس از چندی مطالب نشریه غیر از اخبار و تحلیل‌های روز، موضوع‌بندی شدند. این موضوعات مختلف به‌صورت نوشته‌هایی ادامه‌دار و آموزنده از پاییز ۵۸ تا اواخر زمستان ۵۹ چاپ می‌شدند. نکته مهم در این نوشته‌ها، زبان شیوا و ادبیات مترقی بود که یک محتوای تاریخی یا اجتماعی و یا فلسفی و ایدئولوژیک را پرجاذبه می‌کرد. مقاله‌هایی مثل «زن در مسیر رهایی»، «مردم‌گرایی توحیدی، مردم‌گرایی مبتذل»، «درس‌هایی از نهج‌البلاغه»، «ارتجاع چیست، مرتجع کیست؟»، «پیرامون دریافت‌های خرده‌بورژوازی سنتی از اسلام» و...

 

خویشاوندان نشریه مجاهد 

در این میان باید از ۳نشریه دیگر هم یاد کنیم که زیرمجموعه‌ها و همراهان نشریه مجاهد بودند. در اواخر تابستان سال ۵۸ هفته‌نامه‌یی با نام «بازوی انقلاب» وارد عرصه مطبوعات شد. این نشریه به اخبار و تحلیل‌ها و مقاله‌های کارگری می‌پرداخت. نثر بسیار ساده و گیرا و عامه‌پسندی هم داشت. چندی بعد هم هفته‌نامه دیگری با نام «فریاد گودنشین» سر برآورد. این نشریه هم با نثری ساده و همه‌فهم به اخبار و گزارشات و مقاله‌های طبقاتی و مشکلات گودهای جنوب تهران می‌پرداخت.

در اواخر تابستان سال ۵۹ یا بعد از شروع سال تحصیلی ۵۹ بود که هفته‌نامه‌یی در قطع کوچک و با کاغذی سفید که خط ریزی هم داشت، در دست هواداران مجاهدین و یا کتاب‌‌فروشی‌های سیار آنها در حواشی پیاده‌روها دیده می‌شد. اسمش «نسل انقلاب» و نشریه اتحادیه دانش‌آموزان هوادار مجاهدین خلق بود. در این نشریه، مطالبی آموزنده در زمینه‌های سیاسی، تاریخی و نیز مقاله‌هایی درباره انقلاب‌های جهان چاپ می‌شد. این نشریه تا مدتی به‌طور محدود توانست نبود نشریه مجاهد را جبران کند.

(باید یادآوری شود که مجاهدین از روز ۴تیر سال ۵۹ به‌دنبال سخنرانی خمینی که دق‌دلی‌اش بر سر مجاهدین و میتینگ بزرگ امجدیه را خالی کرده بود، دیگر ساختمان و ستاد و تجمع علنی و نیز فعالیت مطبوعاتی علنی مثل سابق نداشتند؛ اما از اواسط تابستان همان سال کم‌کم در پیاده‌روها و نقاط مشخصی از شهرها، کتاب‌فروشی یا پخش اعلامیه و فروش نوار به راه انداختند. دورانی که هر روز با چماقداران و قمه‌کشان و گاهی هم هفت‌تیرکشان کمیته‌ها و سپاه پاسداران درگیری و ماجراها داشتند...)

 

نشریه مجاهد ـ قطبی مقابل نشریات جبهه متحد ارتجاع 

در جریان کودتای ضدفرهنگی که خمینی اواخر فروردین ۵۹ در دانشگاه‌های سراسر کشور راه انداخت، نشریه مجاهد در دفاع از مستقل بودن دانشگاه و حرمت محیط علم و دانش و نیز سنگر آزادی و آگاهی، گزارشات و مقاله‌های بسیاری نوشت. در این گزارشات و خبرها و مقاله‌ها، جریان پشت‌پرده این کودتا را هم افشا کرد و آن را میدان‌دادن به چماقداری رسمی و مقدمه‌یی برای سرکوب بیشتر آزادی‌‌ها معرفی کرد.

نشریه مجاهد از اوایل اردیبهشت ۵۹ از هفته‌نامه به روزنامه تبدیل شد. تعداد صفحات آن کمتر و قطع آن بزرگ‌تر شد. در ادامهٔ این تغییرات که نشریه را زود‌به‌زود به همه‌جای ایران می‌برد، هم جنب‌وجوش دختران و پسران میلیشیا که آن را تکثیر می‌کردند بیشتر شده بود و هم جریان چماقداری و قمه‌کشی و روزنامه‌سوزانی و گاهی هم قتل هواداران مجاهدین بالا گرفته بود.

این‌گونه شد که نشریه مجاهد تا پایان خرداد سال ۵۹ بدل به قطبی مقابل روزنامه‌های ارتجاع حاکم گشت. این نشریه بین دانش‌آموزان، دانشجویان، کارگران، کارمندان و طیفی از هنرمندان و روشنفکران ایران به‌سرعت جا باز کرد و مرجعی برای اخبار و آگاهی و شناخت مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران آن روز شد. این نشریه بسان پیکی از آزادی و آگاهی شد که هر روز در سراسر شهرها بر دستهایی بالا می‌رفت و فریاد می‌شد: «نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران»!

از ۴تیر سال ۵۹ تا اواخر آبان همان سال، نشریه مجاهد چاپ نشد. نشریات بازوی انقلاب و فریاد گودنشین تا مدتی این کمبود را جبران می‌کردند که آنها هم چندی بعد پیدایشان نشد. اما تا به آن‌روز طی یک سال، کاری که باید نشریه مجاهد در قطب‌بندی سیاسی بین آزادی و ارتجاع می‌کرد، به‌خوبی انجام داده بود. جا‌انداختن ضرورت آزادی و الویت آن نسبت به هر موضوع انحرافی دیگری در جامعه ایران ـ که خمینی و حزب توده پشت آن بودند ـ‌ رسالتی بود که نشریه مجاهد از پس آن برآمده بود. به‌جاست با شناخت مسائل مبتلابه جامعه‌ امروز ایران، یادآوری کنیم که هنوز که هنوز است، مبرم‌ترین و اصلی‌ترین صورت‌مسأله بین مردم ایران با ارتجاع قرون‌وسطایی حاکم، آزادی است و بس.

 

نشریه مجاهد ـ دوباره اخگر روشنابخش 

خمینی که در اندیشه ارتجاعی خود به‌دنبال گسترش حاکمیتش به کشورهای اسلامی بود، در این رابطه مقدمتاً عراق را هدف گرفت. بنابراین از همان ابتدای سال ۵۸ مدام ارتش عراق را فرامی‌خواند که علیه حکومت عراق شورش کند. مدام مردم عراق را دعوت به مخالفت و تظاهرات علیه دولت حاکم می‌کرد. بنا بر اعتراف سفیر وقت دولت ایران در عراق(دعایی)، بسته‌های سلاح و مهمات به‌طور مخفیانه به عراق صادر می‌شدند و... و در ۲۹شهریور ۵۹ جنگ رژیم آخوندی و دولت عراق با تحریکات چندین ماهه و ادامه‌دار شخص خمینی، شروع شد. مجاهدین خلق یک بیانیه مفصل نوشته و منتشر کردند. در این بیانیه ضمن تأکید بر استقلال و تمامیت ارضی ایران، تصریح کردند که این جنگ اجتناب‌پذیر بود. این بیانیه آغازی بر فعالیت دوباره نشریه مجاهد شد.

اواسط آبان بود که نشریه مجاهد در قطع کوچک‌تر، در دست برخی شهروندان دیده شد. پیدا بود که نیمه‌مخفی است. ادبیاتش هم، همان جذابیت گیرای گذشته را داشت؛ ضمن این‌که با توجه به افشاشدن چهره واقعی ارتجاع حاکم، دیگر آن محدودیت قبلی، بر سر افشای جریان ضدآزادی حاکم نداشت و کاملاً آدرس اصلی سرکوبگری و جریان‌های پشت‌پرده را افشا می‌کرد و با صراحت می‌نوشت که مسألهٔ‌ اصلی با حاکمیت، آزادی و حقوق اساسی ناشی از انقلاب بهمن است و بس؛ با ورود دور جدید نشریه مجاهد، فضای سیاسی ایران هم تغییر کرد. گویی سمت و سویی داشت شکل می‌گرفت تا ۲جریان اصلی در ایران آن روز، تعیین‌تکلیف شوند: آزادی و ضدآزادی.

نشریه مجاهد در دور جدیدش ضمن دفاع از حق آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و دشمنان این ارزش‌ها، افشاگری‌های مستندی از درون حاکمیت ارائه می‌کرد که نشان می‌داد تمام سرکوبگری‌ها علیه گروهها و شخصیت‌های انقلابی، پیشرو، مترقی و ملی زیر سر حکومت و با تأیید و سکوت خمینی و دستگاه قضاییه‌اش صورت می‌گیرند. جالب بود که حاکمیت آخوندها هیچ سندی علیه این افشاگری‌ها نمی‌توانست رو کند.

دوباره یک‌سری مقاله‌های آموزشی و ادامه‌دار در نشریه مجاهد چاپ می‌شد؛ یکی از این‌‌ها پرداختن به شخصیت تاریخی و نقش مصدق طی چندین مقاله بود. در این سلسله مقاله‌ها با دست بازتر و راحت‌تر به ریشه‌های جهل و ارتجاع و خیانت و نقش آنان و استعمارگران در تاریخ ایران اشاره می‌کرد.

یک موضوع مهم که نشریه مجاهد در آذر ۵۹ به آن پرداخت، سلسله مقاله‌هایی در افشای نقش «دانشجویان پیرو خط امام»‌ در شکل‌گیری سرکوب آزادی‌خواهان بود. این مقاله داستان پشت‌پرده گروگانگیری سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸ را افشا کرد. آن موقع خمینی توانست بسیاری را با این مردم‌فریبی به دام بیاندازد. بعدها هم میرحسین موسوی اعتراف کرد که اشغال سفارت آمریکا با هدف خنثی کردن نقش گروه‌های مخالف و اپوزیسیون نظام صورت گرفت.

 

نشریه مجاهد ـ زنده باد آزادی 

مجاهدین از همان ابتدای پیروزی انقلاب تلاش‌شان بر حفظ آزادی‌ها به‌عنوان اصلی‌ترین دستاورد انقلاب ضدسلطنتی متمرکز بود و مشخصاً بزرگترین تهدید برای آن را ارتجاع حاکم می‌دانستند و تمام تلاش خود را روی نبرد با این جریان ضدآزادی متمرکز کردند. در مقابل، جریانی قرار داشت که تهدید را نه ارتجاع حاکم، بلکه امپریالیزم و لیبرالهای داخلی می‌دانستند لذا بی‌پرده با خمینی و حاکمیت ارتجاعی‌اش، جبهه متحد ارتجاع را تشکیل می‌دادند و عملاً آب به آسیاب ارتجاع حاکم در سرکوب آزادی‌ها می‌ریختند.

در عرصه نظری رویارویی این ۲جبهه در فضای سیاسی آن روز ایران تحت عنوان بحث «لیبرال – ارتجاع» به‌طور گسترده مطرح بود.

نشریه مجاهد و طیفی از روشنفکران و نویسندگان با صراحت از اولویت آزادی دفاع می‌کردند و آن را حلقه مفقوده تاریخ صدساله و معاصر ایران معرفی نموده و در وصفش مقاله‌ها می‌نوشتند و مصاحبه‌ها منتشر می‌کردند. شاخص‌ترین عناصر تشکیل‌دهنده جبهه متحد ارتجاع عبارت بودند از حزب جمهوری اسلامی، حزب توده، سازمان اکثریت(دنباله حزب توده) و سازمان به‌اصطلاح مجاهدین انقلاب اسلامی.

در آن دوران به‌راستی نشریه مجاهد نقشی تاریخی و ملی و میهنی ایفا می‌کرد. در آن فضای مشوش و دود و غبار ایجادشده که یک حاکمیت ارتجاعی با تمام امکاناتش پشت تبلیغ و جا انداختنش بود، اگر نشریه مجاهد منتشر نمی‌شد، بی‌شک آن جریان ضدآزادی، هم در تئوری و هم در عمل پیشی گرفته بود و شاید نسل جوان برآمده از انقلاب، بدون یک پشتوانه قدرتمند و پیشرو و مهم، دچار تردید و فریب‌خوردگی و سرخوردگی و یأس و شکست می‌شد.

 

نشریه مجاهد ـ چراغی به دستم / چراغی در برابرم / من به جنگ سیاهی می‌روم

در همین فضای جوشان جدال بر سر «لیبرال ـ ارتجاع» که از اواخر پاییز ۵۹ تا ۳۰خرداد ۶۰ ادامه داشت. در اواسط بهمن ۵۹ در شماره ۱۰۸ نشریه مجاهد، عکسی از مسعود رجوی را کنار تیتری از اولین مصاحبه با وی درج نمود. اصلاً خود عکس مسعود که از میتینگ امجدیه تا آن موقع دیده نشده بود، شور و شوقی ایجاد کرد. آن شماره نشریه ۲روز هم نشد که نایاب گشت.

نشریه مجاهد سلسله مصاحبه‌هایی را بر سر مبرم‌ترین مسائل روز ایران با مسعود رجوی شروع کرد. این مصاحبه‌ها تا ۲۷اسفند همان سال در چند شماره نشریه به چاپ رسید. مصاحبه‌هایی بود که هم برخی خاطره‌های ناگفته در ۱/۵سال گذشته را بیان کرد، هم بحث داغ «لیبرال ـ ارتجاع»‌ را تعیین‌تکلیف نمود، هم جبههٔ متحد ارتجاع را با ویژه‌گی‌ها و رگ و ریشه تاریخی‌شان باز و تشریح کرد. مجموعه‌یی از آموزش‌های تاریخی، سیاسی، تاکتیکی و استراتژیکی آن روز جامعه ایران بود که نشریه مجاهد در اختیار مشتاقان آزادی گذاشت. پیرامون این سلسله مصاحبه‌ها بسیاری نقد و نظرها از موافق و مخالف نوشته شد. با آثار بسیار مهم این مصاحبه‌ها بود که نشریه مجاهد پا به فصل جوشان بهار سال ۱۳۶۰ گذاشت.

ویژه‌گی بارز بهار سال ۶۰ شتاب‌گرفتن تحولات سیاسی بر سر تعیین‌تکلیف تضادهای درونی حاکمیت بود. نشریه مجاهد در افشای زدوبندهای پشت پرده برای یک‌پایه کردن حاکمیت و تثبت اختناق، هر هفته و هر روز اسناد و گزارشاتی را منعکس می‌نمود.

 

نشریه مجاهد ـ گسترش دامنه قلم برای دفاع از آزادی 

صحنه سیاسی ایران عرصه مبارزه جبهه‌ٔ آزادی با «جبهه متحد ارتجاع» شده بود. در جبهه آزادی، نشریه مجاهد از اواخر فروردین ۶۰ صفحات جدیدی را به نشریه اضافه کرد: «صفحه شورا». از آن پس هر شماره نشریه مجاهد ۸صفحه را به مقاله‌های نویسندگان غیرمجاهد اختصاص می‌داد. این نوآوری بسیار مورد استقبال واقع شد و در هر شماره، نام نویسندگان و چهره‌های جدید مشاهده می‌شد. محتوای مقاله‌ها و مصاحبه‌های نشریه مجاهد در این روزها و هفته‌های پرتلاطم، تأکید بر نگهبانی از آزادی و فراخوان به همبستگی نیروها و شخصیت‌های مترقی و ملی برای دفاع از آن بود. صفحات شورا توانسته بود اتحاد و همبستگی پیرامون دفاع از آزادی را قوی‌تر کرده و تعادل‌قوا را علیه ارتجاع سرکوبگر حاکم سمت و سو بدهد. این صفحات توانست دامنه جبهه آزادی را گسترش دهد و قلم‌های خفیه و سرکوب‌شده را گرد هم آورد.

 

نشریه مجاهد ـ خون‌چکان بر شاخساران بهار 

در این هفته‌ها روزی نبود که اعضا و هواداران مجاهدین در سراسر ایران مورد هجوم چماقداران و کمیته‌چی‌ها و پاسداران قرار نگیرند. هر روز خبرها و گزارش‌هایی از مجروح شدن و به‌قتل رسیدن آنها در نشریه مجاهد و یا برخی روزنامه‌های رسمی انتشار می‌یافت. در ادامهٔ همین وضعیت بگیروببند بود که نشریه مجاهد در یکی از شماره‌های اوایل خرداد، نامه‌یی با ۱۳امضا از طرف شاعران و نویسندگان نامی ایران را خطاب به مسعود رجوی چاپ کرد. اینان هم سالگرد ۴خرداد را گرامی داشته بودند و هم فشارها و سرکوبگری‌های باندهای تحت‌امر حاکمیت علیه آزادی‌ها را محکوم کردند.

در اوایل هفته سوم خرداد بود که نشریه مجاهد در تیتر سرمقاله‌اش عنوانی درشت درج شده بود: «تحریم انقلابی روزنامه‌های حکومتی». از فردای آن روز، روزنامه جمهوری اسلامی که مروج دست‌اول و پشتیبان تبلیغاتی سرکوب و چماقداری بود، دسته‌دسته روی پیشخوان روزنامه‌فروشی‌ها تلنبار می‌شد!

از هفته سوم خرداد به بعد، فروش و توزیع و تکثیر نشریه مجاهد به‌سان یک عملیات سنگین و سخت و همراه با جنگ و گریز بود. یافتن نشریه مجاهد دیگر کاری کارستان و بعید به‌نظر می‌رسید. پیک آزادی و آگاهی با آخرین سطر‌ها و صفحات خون‌چکان خودش هم برای ترویج آزادی، تلاش و نبرد می‌کرد. به‌راستی که در آن فضای هجوم چماقدارن و پاسداران که هر روز دهها مجاهد را دستگیر و زندانی می‌کردند، تولید و صفحه‌بندی و چاپ و انتشار نشریه مجاهد، توأم با ریسک از دست دادن جان بود؛ با این حال نشریه تا شماره ۱۲۸ در ۴تیر ۶۰ انتشار یافت...

 

نشریه مجاهد ـ مشتاق سحر از شب غدار نترسد

این‌گونه بود و شد که نشریه مجاهد توانست با ۶۰۰هزار نسخه در روز، رکورد پرتیراژترین نشریه را در تاریخ مطبوعات ایران از آن خود کند. از اول مرداد ۵۸ تا ۴تیر ۶۰ مشتاق سحر بود و از شب غدار نترسید و توانست ضرورت آزادی را از یک طرف و تضاد ارتجاع قرون‌وسطایی را از طرف دیگر، در ضمیر و ذهن نسل انقلاب و مشتاق رهایی و آزادی، بدل به شناخت و آگاهی تاریخی کند.

انتشار نشریه مجاهد با همان لگو و آرم اولیه‌اش از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۸ در مقاطعی در خارج از ایران ادامه یافت که کماکان هسته اصلی و مضمون و محتوای مطالبش، تمرکز بر تضاد اصلی یعنی حاکمیت ارتجاع آخوندی و تأکید بر تحقق آزادی و حاکمیت ملی مردم ایران با سرنگونی نظام ولایت فقیه بوده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/47345683-0f1e-4b17-b0e0-2bb3ae123abd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات