728 x 90

سراب اروپا و تشدید انزوای سیاسی و فشارهای اقتصادی

سخن روز
سخن روز

سراب اروپا و تشدید انزوای سیاسی و فشارهای اقتصادی

خبرهایی که این روزها در رسانه‌های داخلی و خارجی منعکس می شود تماما حاکی از تشدید محکومیت رژیم از سوی مقامهای امریکا و تأکید بر فشار بیشتر توسط نمایندگان برجستة سنا و کنگرة آمریکا است؛ در حالی که مقامهای اتحادیة اروپا مرتبا صحبت از حمایت از رژیم ایران و کمک اقتصادی به آن برای حفظ برجام می‌‌کنند.

از سوی دیگر اما اظهارات رئیس بانک سرمایه‌گذاری اروپا را می شنویم که روز پنجشنبه ۲۸ تیر ۹۷ جای مهمی در خبرها پیدا کرد، خبری که سمت و سوی دیگری را نشان میدهد.

حرفهای رئیس بانک سرمایه‌گذاری اروپا مبنی بر نفی هر گونه سرمایه‌گذاری در ایران کاملاً در تناقض با مواضع و اظهارات مقامهای اروپایی بود؛ از حرف‌های او چه نتیجه‌یی باید گرفت؟

 

شکاف در اروپا

 در اروپا یک شکاف آشکار بین تمایلات و خواسته‌های سیاسی دولتها و اتحادیة اروپا، با منافع اقتصادی شرکتها و بنگاههای مالی و اقتصادی وجود دارد، و نکته اصلی آنجاست که این بنگاهها در زمینة اقصادی تحت هژمونی دولتها و دستگاه سیاسی کشور متبوعشان نیستند. این واقعیت را بارها خود مقامات اروپایی از جمله خانم مرکل صدر اعظم المان نیز اذعان کرده‌اند. در این مورد هم همین قضیه صادق است و عمل می‌کند. مثلا رئیس بانک سرمایه‌گذاری اروپا که بازوی اقتصادی اتحادیه اروپاست می‌گوید:

« ما از این می‌ترسیم که همکاری‌ با ایران، توانایی این بانک برای دسترسی به سرمایه در بازارهای ایالات متحده را به خطر بیندازد و پیامدهای گسترده‌ای برای دادوستدهای آن داشته باشد... هیچ بانک اروپایی وجود ندارد که در حال حاضر بتواند در ایران و با ایران کار کند... و اگر این بانک در ایران فعال شود، الگوی کسب و کار این بانک به خطر می‌افتد».

 

سیاستهای آمریکایی!

مدیر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا چندی پیش اعلام کرد که دور جدید تحریم‌های شدید علیه ایران از ۱۳ مرداد، و بخش بعدی آن از ۱۳ آبان اجرا می‌شود و تلاش خواهد شد که صادرات نفت ایران به صفر برسد.

در نشست هلسینکی هم، رئیس جمهور آمریکا تأکید کرد که تمرکز ما بر روی رژیم است و ما فشار را آن قدر بر رژیم ایران افزایش می‌دهیم که رژیم پای مذاکره بیاید!

اد رویس رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا: ما باید به مبارزه علیه حمایت رژیم ایران از تروریسم در سراسر جهان ادامه دهیم

سناتور جمهوریخواه مارکو روبیو: « امروز ما قربانیان بمبگذاری هولناک آمیا در بوئنوس آیرس توسط حزب‌الله یک سازمان تروریستی مورد حمایت ایران را بیاد می‌آوریم که منجر به کشته شدن ۸۵ نفر و جراحت صدها نفر گردید.»

 

بازتاب این وضعیت در رژیم چیست؟

رژیم در این رابطه دچار یک تناقض درونی است.

 از یک طرف منافع رژیم اقتضا می‌کند که برای حفظ خودش که اوجب واجبات است، دست به تروریسم بزند که نمونة بارز آن همین توطئة تروریستی علیه مجاهدین و گردهمایی بزرگ مقاومت ایران بود. حرکتی که رژیم به رغم آن که به خطرات و ریسک آن واقف بود، اما از آنجا که مسألة بود و نبودش مطرح است و نمی‌تواند در برابر مجاهدین و مقاومت ایران که بی‌وقفه در حال پیشروی هستند و موجودیتش را به خطر انداخته، دست روی دست بگذارد و از تنها حربة خود یعنی تروریسم استفاده نکند و به همین ترتیب تلاش می‌کند که به هر قیمت در سوریه بماند.

از طرف دیگر، این رویکرد و این سیاست، منافع اقتصادی‌اش را به خطر ‌می‌اندازد. شما اگر به رسانه‌های دو باند نگاه کنید میتوانید این تصادم منافع را به روشنی ببینید. تصادم منافعی که هر طرف هم استدلالهای خودش را برای توجیه آن دارد.

از یک طرف مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیوستن به کنوانسیون «اف ای تی اف» را رد می‌کند که اگر چه بیشتر مصرف داخلی دارد اما گویای یک رویکرد است. همان رویکردی که منافع خود را در تروریسم جستجو میکند و میخواهد دست باز در تروریسم داشته باشد و آن را در اولویت قرار میدهد.

 در حالی که باند دیگر میگوید:

« مخالفت با پیوستن به پیمان‌های مرتبط با مبارزه با تروریسم و شفافیت مالی از پالرمو گرفته تا AFTF، کمک اروپا در راستای همکاری با ایران را نقش بر آب خواهد کرد که در این صورت به نظر می‌رسد‌ باید در جست‌و‌جوی کلیدی دیگر بود.». (مقاله جهان صنعت) 

 

بازتاب رسانه‌ای مواضع متناقض رژیم

از این سو کیهان می‌نویسد:

« دولت تدبیر باید بداند آمریکا نه بر اساس حقایق با شما مذاکره کرد و نه بر اساس حقایق زیر میز مذاکره و برجام زد، اما دولت تدبیر براساس واقعیت‌ها و حقایق موجود باید از یک طرف در سیاست خارجی با نگاه به شرق هرچه سریع‌تر خود را از دام برجام و اردوگاه غرب رها کند تا بتواند «حفظ عزت ملت عزیز ایران»را در دستور کار خود قرار دهد و از سوی دیگر در سیاست اقتصادی با نگاه به درون، هرچه سریع‌تر خود را از دام نفوذی‌ها رها کند».

از سوی دیگر علی خرم در آرمان ۲۸تیر استدلال می‌کند که بر مبنای منافع اقتصادی، روسیه به آسانی ما را می‌فروشد و می‌نویسد:‌

« روسیه به قصد پرکردن جیب خود از کارت‌های گوناگون ایران در صحنه سیاسی نظیر سوریه، یمن، عراق و لبنان و در صحنه اقتصادی نظیر نفت، تجارت، صنعت، سرمایه گذاری و دیگر موارد برای تاخت زدن با کارت‌های در دست غرب سعی می‌نماید خود را متولی و قیم نزد ترامپ و غرب معرفی نماید و سخن از سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری روسیه در صنعت نفت ایران می‌رانند در حالی که هنوز به تهران نرسیده، سخنانشان از سوی وزیر انرژی روسیه تکذیب می‌شود و یا روسیه پیش قدم می‌شود و به عربستان پیشنهاد افزایش تولید دو میلیون بشکه نفت برای اخراج ایران از بازار صادرات نفت جهان می‌نماید. روز گذشته هم رئیس دفتر رئیس جمهور ایران اظهار می‌دارد دونالد ترامپ هشت بار درخواست ملاقات با دکتر روحانی نموده است. ایشان روشن نساخته چرا در آن هنگام چنین موضوعی را اعلام ننموده و نحوه تماس چگونه بوده است؟ بر فرض که دونالد ترامپ هشت بار درخواست ملاقات نموده باشد، اینکه نشانه قدرت و هنر ما نیست بلکه موضع طرف مقابل را می‌رساند».

 

اینجا شاهین ترازو به کدام سمت خواهد چرخید؟

طبعا همان واقعیت‌هایی که اروپا را ناگزیر از حل تناقض به نفع  یگانهسازی مواضعش با آمریکا سوق می دهد، همان واقعیت‌ها اینجا در ایران هم عمل خواهد کرد و رژیم را ناگزیر خواهد نمود که سرانجام مواضعش را یکدست کند، چرا که قانون عام حاکم بر جهان اینان هم همان قانون حاکم بر جهان ماورای بحار یعنی «اصالت سود» است که در عبارت «پراگماتیسم» خلاصه شده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/65b73d08-ef4a-4d3c-905c-74c3284f3ce9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات