شوک و تکانی که قیام دی ماه مردم ایران بر رژیم وارد آورد، باعث شده است تا سردمداران، مهره‌ها و رسانه‌های رژیم هر روز علتی را برای وقوع آن عنوان کنند.
البته هر باندی تلاش می‌کند علت را در باند رقیب پیدا می‌کنند که البته این خود بیانگر سردرگمی رژیم و تشدید بیش‌از‌پیش تضادهای درونی نظام است.
در زمینه علت بروز این قیام آخوندهادی خامنه‌ای برادر ولی‌فقیه ارتجاع می‌گوید: «یکی از مسئولان در مصاحبه‌یی گفته است که متأسفانه فساد سیستماتیک شده و اگر با آن مقابله نشود نظام را ساقط می‌کند. این را یک مسئول گفته و یک ضد انقلاب نگفته است. معنی فساد سیستماتیک در نظام سیاسی این است که خود دستگاههای مسئول مبارزه با فساد به درجات قابل توجهی همان آلودگی را دارند هر دو جناح گرفتار این مسأله هستند. مبارزه دو جناح به ظاهر برای این است که به خدمت برسند ولی وقتی به قدرت می‌رسند معلوم می‌شود برای پر کردن جیب خودشان آمده‌اند»..(سایت حکومتی جماران 30بهمن 96)
سایت حکومتی دانشجو 30بهمن 96 ریشه اعتراضات مردم و قیام را مشکلات اقتصادی و معیشتی می‌داند و آخوند حسن روحانی را متهم می‌کند که علت قیام را نه اقتصادی بلکه سیاسی می‌داند: «رئیس‌جمهور هر چند که در تلاش است ریشه اعتراضات را سیاسی نشان دهد تا عملکرد خودش و مجموعش تحت‌امرش زیر سؤال نرود اما مردم خودشان وضعیت امروز اقتصادی کشور را می‌بینند».
آخوند طباطبایی از حامیان حکومت روحانی علت خیزش مردم را عملکرد مسئولان رژیم می‌داند و به آنها توصیه می‌کند که «به گونه‌یی عمل نکنند که روزی مردم بگویند این جمهوری اسلامی نباشد. باید مراقب باشیم آنچه خطا کردیم، اشتباه کردیم، بد عمل کردیم و رفتار غلط داشتیم ضربه به اسلام نزند چون اگر اسلام ضربه خورد دیگر خسارت است.به هر حال من در همه جا بسیار خطر می‌بینم».(خبرگزاری حکومتی ایسنا 1اسفند96)
پزشکیان نایب رئیس مجلس ارتجاع نیز عملکرد تمامیت حکومت آخوندی را باعث این وضعیت می‌داند: «نمی‌شود کسی را متهم کرد و دیگری خود را کنار بکشد چون راحت‌ترین کار این است که بگوییم دیگران مقصر هستند در حالی که همه ما در به وجود آمدن وضع کنونی مقصریم»..(خبرگزاری فارس 30بهمن 96)
واضح است که این اظهارات آیینه تمام نمایی از سردرگمی حاکمیت آخوندی زیر ضرب قیام است.
اما نکته مهم این است که با وجود این‌که باندهای درونی رژیم حرفهای مختلفی می‌زنند، اما واقعیت این است وقتی که مجموعه آنها بررسی می‌شود، مشخص می‌شود اعترافاتی که به ناگزیر شده است، به‌نحوی بیان بخشی از واقعیت است.
اعتراف به فساد نهادینه سیاسی و اقتصادی، چپاول و غارت، سرکوب و عملکرد ضدمردمی رژیم، و... از این جمله‌اند.
البته قیام مردم ایران خیلی رسا اعلام کرد که کلیت نظام ولایت فاسد و غارتگرند، اصلاح‌طلب و اصول گرا ندارد و تمام شده است ماجرا و همه آخوندها و اعوان و انصار باید مملکت را رها کنند. بنابراین قیام مردم ایران کلیت این نظام را هدف قرار داده است واقعیتی که در اعتراف نایب رئیس مجلس ارتجاع(پزشکیان) بیرون زده است، آنجا که می‌گوید: «همه ما در به وجود آمدن وضع کنونی مقصریم».
