728 x 90

سفره‌ها‌یی که از گرسنگی سبز می‌شوند

گرانی کالاها
گرانی کالاها

روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها می‌گذرند. هیاهوی خبرها مثل فوج پروازی از بالای شهرها عبور می‌کنند و دنباله‌شان را پایانی نیست. کرونا هم به این فوج می‌پیوندد و کنار گرانی و فقر و بیکاری، ایران را درمی‌نوردد. این فوج‌های خبرها را رسانه‌ها و سایتها می‌نویسند و تفسیر می‌کنند و اعداد و ارقام بالارونده از کوه قیمتها و پایین‌رونده از سقوط زندگی را ثبت می‌کنند. گویی گردش کاری میان این همه آمد و شد هست تا چنین وضعیتی ادامه داشته باشد.

میان این همه روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها، آنچه تغییری نمی‌کند و واضعان و آمران و عاملان چنین وضعیتی نمی‌خواهند تغییرش دهند، وضعیت زندگی مردمان است.

 

این وضعیت البته گاه‌گاهی بنا بر تغییر فصول ـ مثل رسیدن نوروز، رسیدن سال تحصیلی ـ و یا مناسبتی ـ مثل شب یلدا یا ماه رمضان ـ بیش‌از‌پیش مورد توجه قرار می‌گیرد؛ اما این توجهات هم فقط جنبهٔ خبری و گزارش دارند و چند روز بعد آتشش خاموش می‌شود و مردم می‌مانند و کوه متورم‌شوندهٔ قیمتها و فوج سیاه خبرهای سختی زیستن.

در این شوم‌بازار رقم زده به‌دست مشتی دزد اشغالگر، رسانه‌های حکومتی در جمهوری اسلامی تبدیل به لق‌لق زبان و تکرار ابتذال یک حاکمیت شده‌اند. شماره‌های این سال رسانه‌های حکومتی را با شماره‌های پارسال‌شان مطابقت دهید، عین همین عبارتها و هیاهوها را ردیف در ردیف خواهید دید؛ فقط اعداد و ارقام امسال با پارسال زمین تا آسمان تفاوت کرده‌اند؛ که یعنی نمودار تباهی و فساد و حاصلشان گرانی و بیکاری و فقر بیش و بیش‌تر شده است.

 

حدود یک سال و چهار ماه از توزیع و انتشار کرونا توسط جمهوری اسلامی آخوندی در ایران می‌گذرد. در این مدت چه شغل‌ها که تعطیل و چه درآمدها که قطع شده‌اند و چه خانواده‌ها که محتاج حداقل معیشت‌اند؛ اما نظام آخوندها با بی‌شرمی آمار رسمی می‌دهد که ۶۰درصد مردم ایران نیاز به یارانه دارند! چنین خبرها و آمار و ارقام‌هایی در آستانهٔ نوروز و سال تحصیلی و یلدا و ماه رمضان شدت بیشتری می‌گیرند. رسانه‌های حکومتی هم سوژه می‌یابند تا همان حرف‌ها و گزارشات سال قبلشان را با چند عدد و رقم جدید، تکرار و به‌روز کنند. در این میانه چیزی که هیچ تغییر و بهبودی نمی‌یابد، باز هم وضعیت اقتصادی و معیشت مردم است.

 

ماه رمضان امسال هم سوژهٔ چند عدد و رقم افزوده شده بر قیمت سال‌های قبل گشته است. یک داستان تکراری که اگر آن را به شیپوری تشبیه کنیم، بانگ آن بر گوش کر مقاماتی که واضع و آمر و عامل چنین وضعیتی هستند، هیچ اثر نکرده و نمی‌کند.

 

روزنامه حکومتی ابتکار در شماره ۲۶فروردین ۱۴۰۰ به اعداد و ارقامی اشاره می‌کند که همان فوج‌های سیاهی هستند که از خانه و سفرهٔ مردم عبور می‌کنند و هیچ حاصلی جز گرانی بیشتر و خط فقر بالاتر ندارند. ماه رمضان هم یکی دیگر از سوژه‌های «افزایش هزینهٔ خانوارها و سفره‌های تورم‌زدهٔ افطار» با گرانی بیشتر و محروم شدن مردم از برخی کالاها و اقلام حیاتی شده است:

«ماه رمضان آغاز شده و گرانی اقلام مورد استفاده بیش از گذشته به چشم می‌آید و افزایش قیمتها در برابر کاهش درآمدها، خانوارها را بیش‌از‌پیش نگران کرده است. این روزها شاهد پرواز قیمت کالاهای اساسی هستیم، کالاهایی که نقش مهم و اساسی در سبد خرید خانوار داشته و حذف آنها می‌تواند سلامت آنها را تهدید کند».

 

در حالی که خط فقر در نظام آخوندی رشد تصاعدی دارد و بسیاری خانوارها را به‌طور خاص در دوران کرونا، زمین‌گیر کرده است، گرانی سرسام‌آور مواد پروتئینی هم بلای مضاعف بر جان و سفرهٔ مردم شده است. از این جمله‌اند گوشت قرمز و مرغ. همین روزنامهٔ حکومتی در گزارش گرانی مایحتاج ماه رمضان مردم، می‌نویسد:

«گوشت قرمز یکی از کالاهای اساسی است که افزایش قیمت آن سبب شده است تا این کالا از سبد مصرف دهک پایین و حتی متوسط جامعه حذف شود. بر اساس نرخ‌نامه میادین میوه و تره‌بار قیمت هر کیلو ران تازه گوساله ۱۲۱هزار تومان، است. از طرفی پروتئین پرمصرف خانواده‌ها مرغ است که این کالا با کمبود و افزایش قیمت مواجه شده است، به‌طوری که قیمت مصوب آن هر کیلو ۲۴۹۰۰تومان است در حالی که در بازار با قیمت‌های بالاتری به فروش می‌رسد».

 

سر گردنه‌نشینان تعیین‌کنندهٔ قیمت‌های نجومی برای اقلام حیاتی زندگی مردم ایران، حتی به رایج‌ترین غذای ایرانی یعنی برنج هم رحم نکرده و در ماه رمضان دست میلیون‌ها نفر را از تهیهٔ آن کوتاه کرده‌اند. دقت کنید:

«برنج طی یک‌سال گذشته افزایش قیمت چشمگیری را تجربه کرده است به‌گونه‌یی که ارزان‌ترین برنج خارجی موجود در بازار، برنج هندی (دانه بلند) است که به قیمت ۱۹هزار تومان به فروش می‌رسد، برنج‌های ایرانی تا ۴۰هزار تومان قیمت دارند» (همان منبع).

 

گردش کار چپاولگری در شوم‌بازار ولایت فقیهی، از اولیه‌ترین خوراکی‌های سنتی ماه رمضان هم دست برنمی‌دارد و تهیهٔ خرما و زولبیا و بامیه را هم برای مردم تبدیل به زهر کرده است:

«افزایش قیمت کالاهای اساسی در حالی است که نرخ اقلامی هم‌چون خرما، زولبیا و بامیه نیز به نسبت سال‌های گذشته با افزایش قیمت چشمگیری مواجه شده و این گرانی‌ها، پشت‌سر گذاشتن ماه رمضان را برای دهک‌های پایین و متوسط دشوار کرده است» (همان منبع).

 

این‌ها همه یک کر هماهنگ‌اند. نظام آخوندی همان‌طور که با جاری کردن انواع شکنجه و مرگ و جنایت در کوچه و بازار ایران، قصد داشته و دارد که این‌ها را در چشم و روح و روان مردم به یک عادت تبدیل کند، در زمینهٔ اقلام حیاتی زندگی نیز با روند تصاعدی قیمت‌گذاری، تلاش دارد این را هم عادی کرده و جا بیاندازد.

این باد کاشتن‌ها برای جمهوری آخوندی هم یک عادت شده است که به‌دلیل بن‌بست لاعلاج سیاسی و اقتصادی، هیچ راه گشایشی برایش نمانده است.

 

در فواران سیاستی طبقاتی‌ساز، گاهی سفره‌ها از گرسنگی سبز می‌شوند. این همان قدرت لایزال رویش ناگزیر است. بنابراین آنچه حاصل طبیعی و مکافات اتودینامیکی چنین روندی می‌باشد، توفانی است که جمهوری ولایت فقیه باید درو کند. یکی از عرصه‌های این توفان اجتماعی، نمایشگاه انتخاباتی در پایان خرداد است. این طغیان سفره‌ها و شورش خشم ایران است که به استقبال چنین آوردگاهی می‌رود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/081922ec-4a2c-479a-9222-3c48f6ccf1ea"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات