بحران فزاینده فساد در صندوقهای بازنشستگی تا آنجا وسیع و فراگیر و نهادینه شده که رسانه‌های رژیم از آن به‌عنوان بزرگترین بحران پیش روی نظام و یکی از ۳ابرچالش اقتصادی نظام ولایت فقیه نام می‌برند.
ابعاد عظیم ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی
ابعاد عظیم و باورنکردنی سونامی ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی را که با هیچ شاخص و معیار متعارفی در تاریخ اقتصاد میهن ما قابل‌تبیین نبوده و نیست می‌توان از میان انبوه اعترافات رسانه‌های حکومتی به‌خوبی دریافت آنجا که می‌گویند:
« یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشور موضوع صندوقهای بازنشستگی است. در حال حاضر دولت سالانه ۱۰۶هزار میلیارد تومان از اعتبارات خود را صرف پرداخت حقوق بازنشستگان می‌کند در صورتی که باید این مبلغ از منابع صندوقهای بازنشستگی پرداخت شود. در حال حاضر نسبت استاندارد ۲۵نفر بازنشسته به یک نفر شاغل به حدود ۵.۵ به یک رسیده است و اگر این نسبت به ۳.۵ به یک برسد صندوقهای بازنشستگی دچار ورشکستگی خواهند شد که در حال حاضر در حال حرکت به سمت آن هستیم».(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۶شهریور ۹۷)
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی سلامت نیوز ۶مرداد ۹۷ تحت عنوان «ورشکستگی ۱۸صندوق بازنشستگی» ضمن اعتراف به این‌که ما امروز ۳ابرچالش در کشور داریم تابلو تیره و تار صندوقهای بازنشستگی در سال آینده را به‌نقل از یکی از اعضای مجلس ارتجاع این چنین به تصویر کشیده است: «برخی پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند در سال ۱۳۹۸ صندوقهای بازنشستگی با حدود ۵۰هزار میلیارد تومان کسری بودجه روبه‌رو خواهند شد و به همین دلیل، دولت ۳مسأله مهم در ۵سال آینده را بحران آب، محیط‌زیست و صندوقهای بازنشستگی عنوان کرده است. گزارشها نشان می‌دهد دولت امسال ناچار است حدود ۴۰هزار میلیارد تومان به صندوقهای بازنشستگی بابت کسری بودجه آنها کمک کند؛ رقمی که تقریباً معادل یارانه نقدی است که دولت در طول سال می‌پردازد. علاوه بر این برآورد می‌شود سالانه بین ۱۵ تا ۲۰درصد این کمک‌ها افزایش یابد وگرنه این صندوقها قادر نخواهند بود حقوق مستمری‌بگیران را پرداخت کنند و وظائف خود را انجام دهند».
پیش از این نیز سایت حکومتی ترابرنیوز ۲۶خرداد ۹۷ ضمن اعتراف به این‌که «بحران ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی در حال حاضر یکی از چالشهای اساسی اقتصاد ایران» اعتراف کرده بود: «تمامی صندوقهای بازنشستگی کشور با مشکلات ساختاری، مالی و مدیریتی روبه‌رو هستند. حتی بعضی از این صندوقها، به آخر خط رسیده‌اند. ۷۶درصد مستمری‌های صندوق بازنشستگی کشوری را دولت پرداخت می‌کند. به بیانی از هر ۱۰۰نفر که تحت پوشش صندوق هستند، ۷۶نفر مستمری خود را از دولت دریافت کرده‌اند اگر دولت از منابع بودجه، کسری صندوق را تأمین نکند، ورشکسته است. ورشکستگی این صندوق به‌معنای بلاتکلیفی ۱میلیون و ۲۶۸هزار نفر بازنشسته است. صندوق تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، ۶۷۰هزار بازنشسته دارد و ۹۸درصد مستمری پرداختی خود را با کمک دولت تسویه کرده است. صندوق کارکنان فولاد ورشکسته شده است. این صندوق نزدیک به ۸۵هزار بازنشسته مستمری‌بگیر دارد که با دخالت وزارت رفاه در حال تسویه مستمری‌های بازنشستگان خود با تأخیری ۲ماهه است. در بقیه صندوقها، وضع کمابیش به همین منوال است. اگر روال کنونی ادامه یابد بدون تردید کار به جاهای باریکی خواهد رسید. در ۴دهه گذشته ۲۸تصمیم مانند بازنشستگی پیش از موعد، اجرای قانون خدمات کشوری و… بدون در نظر گرفتن هزینه اجرا اتخاذ شده که حدود ۴۳۰هزار میلیارد تومان هزینه به صندوقهای بازنشستگی تحمیل کرده‌اند که عملاً آنها را در مسیری قرار داده که به وضعیت امروز منتهی می‌شد».
وضعیت افلاس و درهم‌شگستگی صندوقهای بازنشستگی تا آنجا بحرانی و خطرناک شده است که حتی سران رژیم فاسد آخوندی نمی‌توانند وحشت و هراس خود را نسبت به آن پنهان و یا کتمان کنند و آخوند شیاد روحانی مجبور به اعتراف می‌شود که: « هیچ‌یک از صندوقها قادر نیستند به تعهدات خود عمل کنند.» این در حالی است که مرکز پژوهش‌های مجلس ارتجاع پیش از این اعلام کرده است که بحران در صندوق تأمین اجتماعی می‌تواند در آینده زمینه ناآرامی‌های اجتماعی و اقتصادی را ایجاد کند».(سایت حکومتی فرارو ۲۸دیماه ۹۶)
دزدیهای کلان باندهای غارتگر رژیم از صندوقهای بازنشستگی
یکی از دلائل ورشکستگی صندوقهای بارنشستگی دزدیهای کلان ایادی حکومتی از این صندوق‌هاست. بررسی چند نمونه از اعترافات باندهای غارت و جنایت آخوندی که تا امروز گوشه‌هایی از آن در رسانه‌های رژیم به بیرون درز کرده موید این نظر است.
سایت حکومتی ساجد خبر ۳۰مرداد ۹۷ تحت عنوان کشف اختلاس ۶۷میلیاردی در سازمان بازنشستگی شهرداری به نقل از به‌اصطلاح مدیرعامل شرکت عمرانی کارکنان شهرداری این چنین اعتراف می‌کند: «باید بیایید و ببینید که در ۱۴سال گذشته چه اختلاس‌ها و پرونده‌های عجیبی وجود دارد. امروز شهرداری تهران ۵۴هزار میلیارد تومان بدهکار است و هیچ‌کس هم جرات گفتن آن را ندارد... در این شرایط ما آمدیم که حقوق بازنشستگان را سر و سامان دهیم اما به‌یکباره با وضعیت بسیار اسفباری از دزدی و بخوربخور مواجه شدیم».
در یک نمونه دیگر خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت ۲۰فروردین ۹۷ با اعتراف به این‌که در تمام اجزاء صندوق ذخیره فرهنگیان فساد سیستمی وجود دارد به ابعاد عظیم دزدی و اختلاس صورت‌گرفته که بدون کمترین شائبه و تردید بزرگترین غارتگری و فساد مالی در تاریخ میهن دربندمان می‌باشد این چنین اعتراف می‌کند: «متأسفانه پس از بررسی‌های انجام‌شده مشخص شد فساد کلان مالی در این صندوق اتفاق افتاده است که این نشان می‌دهد تخلف مالی در شرکتهای اقماری و هولدینگ‌های این صندوق نهادینه شده است؛ تأسیس برخی از شرکتها فقط با هدف انجام تخلفات مالی بوده است».
این منبع حکومتی در ادامه مجبور می‌شود ضمن پرده‌برداری از باندهای مافیایی قدرت در حکومت آخوندی اضافه کند: «بانک سرمایه به افرادی که به صندوق ذخیره فرهنگیان هیچ ارتباطی نداشتند وام داده است به‌طور مثال به یک کارتن‌خواب مبلغی بیشتر از ۱۰۰میلیارد تومان وام پرداخت شده است؛ پشت این قضیه افراد با نفوذی بودند که با حساب‌سازی این مبلغ را برای خود برداشته‌اند و فقط از اسم این فرد استفاده کرده‌اند».
پیش از این نیز ارگان سپاه تروریستی قدس در ادامه سهم‌خواهی باندهای غارتگر حکومتی تحت عنوان ۳فساد اقتصادی میلیاردی در صندوق بازنشستگی پرده دیگری از غارت و چپاول باندهای مافیایی حکومت را این‌گونه برملا کرده بود: «یکی از آنها رقم ۱۲۰میلیون دلاری است که مربوط به یکی از پتروشیمی‌های مجموعه است که به صندوق بازگردانده نشده است. مورد بعد زمینی به مساحت حدود ۲۰هزار متر است که ۱۵۰میلیارد تومان قیمت دارد اما تنها مبلغ ۳۲میلیارد تومان به فروش رسیده است. مورد سوم زمینی در شمال شهر تهران است که به یک‌پنجم قیمت معمول به یک فرد مسئول اجاره داده شده بود... این زمین با اجاره ۴۰میلیون تومانی به فرد مذکور سپرده شده بود در صورتی که حداقل ۴۰۰میلیون تومان هزینه اجاره در این منطقه است».
ملاحظه می‌شود وضعیت بحرانی امروز صندوقهای بازنشستگی از یک طرف ناشی از دزدی و چپاول‌هایی است که طی ۴دهه گذشته تحت انحاء مختلف در این صندوق صورت گرفته است و از طرف دیگر به برداشت‌های غیرقانونی دیکتاتوری غارت و چپاول آخوندی از این صندوقها بازمی‌گردد که رسانه‌های رژیم از آن به عنوان حیاط خلوت رژیم نام می‌برند.
سایت حکومتی فرارو ۲۸دیماه ۹۶ در این باره این چنین اعتراف می‌کند: «هر دولتی آمده است صندوقهای بازنشستگی را به حیات خلوت خود تبدیل کرده است. مدیرانی را در ریاست صندوقها و شرکتهای زیرمجموعه آنها منصوب کرده‌اند که عمدتا بده‌بستان‌های سیاسی داشته‌اند. پاسخگو هم نبوده‌اند و حقوق‌های کلانی هم گرفته اند و رفته‌اند».
در یک نمونه دیگر روزنامه همشهری ۲۱اسفند ۹۶ در این باره توضیح می‌دهد که: «یکی از بزرگترین بدهکاران به تأمین اجتماعی، خود دولت است. این بدهی بابت حق بیمه‌هایی است که خود دولت پذیرفته. برآوردها نشان می‌دهد که تا پایان ۱۳۹۶ دولت بالغ بر ۱۴۰هزار میلیارد تومان به تأمین اجتماعی بدهکار خواهد بود».
سایت حکومتی شعار سال ۱۷شهریور ۹۷ ضمن اعتراف به این‌که میزان بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی ۱۶۰هزار میلیارد تومان می‌باشد به نقل از یکی از کارگزاران حکومتی اضافه می‌کند: «این پول مربوط به کارگران کوره‌پزخانه، فرزندان یتیم، کارگران و بازنشستگانی است که اکنون سفره‌هایشان خالی است به همین دلیل اجازه دخل و تصرف آن را هیچ‌کس ندارد و باید از دست‌اندازی به منابع سازمان که حق مسلم بیمه‌شدگان است پرهیز شود. جامعه بزرگ بازنشستگان و مستمری‌بگیران سازمان تامین اجتماعی با بیش از ۳میلیون ۲۰۰هزار نفر که با احتساب خانواده‌هایشان به ۷میلیون نفر می‌رسند، تحت پوشش این سازمان هستند».
وضعیت مشقت‌بار زندگی بازنشستگان
این سایت حکومتی در توصیف شرایط مشقت‌بار زندگی بازنشستگان در حاکمیت غارت و چپاول آخوندها آورده است: «روزگار سختی را داریم و با توجه به نوسانات نرخ ارز و گرانی اجناس، حقوق بازنشستگان ۳۰درصد هزینه‌هایشان را پوشش می‌دهد و هم‌اکنون بیش از ۶۰درصد بازنشستگان حداقل‌بگیر هستند. گرانی اجناس امان بازنشستگان را بریده و اقلام خوراکی مثل گوشت، لبنیات و... از سبد خوراکی آنها حذف شده است و بیشتر بازنشستگان به خاطر تامین زندگی خود به انواع کارها از جمله رانندگی آژانس، مسافرکشی، فروشندگی و دستفروشی روی آورده‌اند. چه کسی می‌تواند با یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان زندگی کند».
در چنین شرایط فاجعه‌آور و دردناکی است که بار دیگر روز چهارشنبه ۲۱شهریور بازنشستگان و پیش‌کسوتان پرستاری و پیراپزشکی و بهداشت و بازنشستگان کشاورزی و بانکی و فرهنگیان و... با در دست داشتن بنرهایی که روی آن نوشته شده بود آنچه را از ما گرفته‌اید، پس بدهید چگونه می‌شود در یک‌سوم زیر خط فقر زندگی کرد؟ در مقابل سازمان برنامه و بودجه رژیم در تهران با سردادن شعارهایی مانند خط فقر ۵میلیون حقوق ما ۲میلیون و یا حقوق ما ریالیه هزینه‌ها دلاریه خشم و اعتراض خود را نسبت به دیکتاتوری غارت و چپاول ولایت فقیه نشان دادند.
