728 x 90

سیلاب اختلاف طبقاتی تا کجا می‌رود؟

اعتراض بازنشستگان
اعتراض بازنشستگان

«نان» برکت زندگی و سرآمد مایحتاج آدمی است. اما تصور این‌که «نان» می‌تواند حلقه‌ای بر گلوی آدمی بشود و زندگی را به تنگنای بود و نبود بکشاند، تنها در ناجمهوری ولایت فقیهی تجربه شدنی و ممکن شده است. تصور این‌که «نان» سفره را تسکین نمی‌دهد که دارد نفس زندگی را بند می‌آورد، از وقوع پلشتیِ محیرالعقول در سرزمین عجایب خبر می‌دهد.

چنین وضعیتی را نظام آخوندها به‌طور عام برای مردم ایران و این روزها به‌طور خاص برای بازنشستگان تأمین اجتماعی ایجاد کرده‌اند. این روزها ایران پر از فریاد پیاپی دادخواهی بازنشستگان برای تأمین نان و حداقل حقوق شده است. تصور این‌که زنان و مردانی که عمری به این مملکت خدمت کرده‌اند و در دوران بازنشستگی دچار فقر و بی‌نانی شوند، در هیچ ذهن و ضمیر انسانی قابل تفسیر نیست و در وجدان نمی‌گنجد.

 

با وجود این همه بانگ و فریاد و استمرار روزانهٔ تظاهرات و اعتراض برای دفاع از عزت و کرامت شخصی و خانوادگی، کارگزاران نظام آخوندی اما طبق سیاست رایج‌شان، این داستان را کش می‌دهند و بی‌جواب می‌گذارند تا بازنشستگان را خسته و درمانده کنند که شاید ناامید شوند، کوتاه بیایند و به بی‌فایدگی برسند.

سماجت و پایداری و استمرار اعتراض بازنشستگان گویای این واقعیت تلخ است که آثار رنج زندگی و سختی‌های تأمین معیشت تا کجا پیش رفته است که در چنین سن و سالی عاصی شده‌اند و به میدان مقابله و اعتراض با ظلمت شیخی و صدارت تباهی آمده‌اند.

 

نکتهٔ قابل تأمل در بی‌شرمی ضداخلاقی و ستم فوق تصور توسط جمهوری اسلامی این است که رنج تلخ تأمین معیشت و نگه‌داشتن کف زندگی را به آخرین لایه یا مدار سنی کشانده است. یعنی به حرمت پیش‌کسوتان سنی یک جامعه هم توسط نظام ولایت فقیه توهین و تعدی شده و می‌شود. باید توجه داشت که رنج تأمین کف زندگی به کجا رسیده که دیگر خطر شیوع کرونا را هم برنمی‌تابند و در خیابان‌ها و مقابل مجلس آخوندی تجمع و فریاد می‌کنند.

در خبرهای امروز ۱۷اسفند بود که نیروهای سرکوب‌گر نظام آخوندی با بی‌شرمی و درنده‌خویی به جمعی از بازنشستگان تأمین اجتماعی در استانهای مختلف هجوم برده، آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و چند نفر را هم بازداشت کرده‌اند.

 

همان‌طور که اشاره شد، وقتی «نان» که برکت زندگی است، در جمهوری اسلامی تبدیل به حلقه‌ای بر گلوی مردم و عاملی برای فشار و تنگنا می‌شود، آیا عجیب است که شاخص فلاکت در ایران آخوندزده و اشغال شده به ۷۰درصد در سال۹۹ برسد؟ سیر شتابان و صعودی رشد سطح فلاکت از سال۹۶ که ۱۹.۸درصد بوده و سال۹۹ به ۷۰درصد رسیده، گویای چیست؟ آیا شتاب صعود فلاکت، نشانی شتاب سقوط دادن قدر و شأن و منزلت انسانیت توسط حاکمیت ولایت فقیه نیست؟ آیا این صعود فلاکت، آن روی سکهٔ به جان آمدن و به خیابان سرازیر شدن بازنشستگان شریف نیست؟

به‌راستی چه چیزی دارد به خیابانهای ایران سرازیر می‌شود؟ اکنون رشد و صعود فلاکت، بحران معیشت آخرین مدار سنی یک جامعه و از برکت انداختن نان، به سیلاب طبقاتی و اجتماعی ایران می‌پیوندند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8c9f7fd6-b8cc-4ee4-8ac0-85c54fa7a268"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات