728 x 90

«شریف» می‌ماند آن که با استبداد می‌جنگد

شریف می‌ماند...
شریف می‌ماند...

دانشگاه شریف تهران، دانشگاهی است که حاکمان مستبد مؤسس و میراث خوارش توجه ویژه‌یی به آن داشته و دارند. نه به‌خاطر حضور فرزندان نخبه و نابغه مردم ایران در این دانشگاه، بلکه به‌عنوان یک ویترین بیرونی برای تبلیغ و اجرای طرح و برنامه‌های حکومت.

تلاش پر خرج و مخارج سلاطین در این ۶۰ساله البته ناکام ماند و درختی در آن بارور شد که متولیانش هیچ دل خوشی از ثمره و میوه‌های آن ندارند. دانشگاهی که می‌خواست هماوردی با MIT آمریکا کند، در محیطی پر اختناق و استبدادی، نخبگانش را با این سؤال مواجه کرد که مگر با سرکوب و بی‌عدالتی، امکان رشد و توسعه و اصلا فرصت حیات آبرومندانه میسر است؟ در آن فضای سرد استبداد، گرمای قلب «مجید شریف واقفی» پاسخی جز نبرد با دیکتاتوری نیافت. او در پیکار با ساواک و خیانت اپورتونیستها، نبوغ و دانش و توانمندی خویش را برای رهایی خلق در زنجیرش به‌کار گرفت. آن‌قدر مرز سرخ ایستادگی به هر قیمت درخشان گردید که به افتخارش، نام دانشگاه، «شریف» شد. هم‌پیمانان و رهروان آن مرد دلیر، زنانی چون «مریم» بودند که «زندگی» را برای تحقق «آزادی» به میدان نبرد با دیکتاتوری ارزانی داشتند...

اگرچه استبداد خون‌ریز خمینی با نام «شریف» بر سردر دانشگاه، صدها دانشجو و استاد هوادار راه و آرمان «مجید» را به خاک و خون کشید و با ضد انقلاب فرهنگی هزاران نخبه این میهن را راهی زندان اوین و دربدر شهرهای عالم کرد... اما دانشگاه «شریف» به استبداد قهاری که برای علم و دانش، ذره‌ای هم ارزش قائل نبود، نشان داد راه «مجید» همواره پیمودنی است و یک «نه» بزرگ به گوش ارتجاع پرتاب کرد. بهای این مبارزه با ستمگران غارتگری که هم‌چون اشغالگران مغول، آمده بودند تا بکشند و اسیر کنند و چپاول نمایند، اعدام و شکنجه و ناپدیدسازیهای قهری صدها و هزاران نفره بود...

 

امروز هم «شریف» ایستاده است

گذر سالیان مبارزه با استبداد مذهبی در دل جنبش دانشجویی در این خاک غرق در خون، نخبگان و فرهیختگان جوان را پر تجربه‌تر و کارآزموده‌تر کرده است. اینان دهه خونین شصت را گذرانده‌اند. از قتل‌عامها عبور کرده‌اند و کارنامه اصلاح‌طلبان قلابی در پیگیری قتلهای زنجیره‌ای و فاجعه کوی دانشگاه را لمس کرده‌اند. مماشات ارباب بی‌مروت حاکم بر دهکده جهانی را چون زهر چشیده‌اند. پوپولیسم و چنگ انداختن به سرمایه‌های زیر زمینی را به عینه دیده‌اند. بمب و موشک‌سازی و پرورش نیروهای نیابتی را در هیکل قاسم سلیمانی شناسایی کرده‌اند... و اکنون جلاد ۶۷ را در منصب ریاست اجرایی عمود خیمه ارتجاع مشاهده کرده‌اند.

زمانه اما زمانه قیام و سرنگونی دجال است. قتل ناجوانمردانه مهسای مظلوم و دیگر مهساها و آتش نبرد را شعله‌ورتر ساخت. روز ۱۰مهر دانشگاه شریف گوشه‌ای از خشم و خروش دانشجویان شوریده را دید. پس از تظاهرات و تجمع اعتراضی دانشجویان، نیروهای لباس‌شخصی و انتظامی و سپاه، آنان را به سمت پارکینگ و درب انرژی دانشگاه، رانده و با شلیک ساچمه و گاز اشک‌آور به سمت آنان، توحش و قساوت آموزش دیدهٔ خود را به نمایش گذاشتند.

اما وحشت رژیم آخوندی و مهره‌های سرکوبگرش تماشایی‌تر بود. رسانه‌های حکومتی به‌ناگزیر بخشی از رویاروییها را گزارش کردند.

 

حکایت نقض قانون در «شریف»

«در پی ناآرامی‌‎ها و اعتراضاتی که دانشجویان شریف به‌دلیل دستگیری هم‌کلاسی‌های خود داشتند، فضا به سمتی رفت که نیروهای «لباس شخصی» برای کنترل وضعیت وارد فضای دانشگاه شدند و با شلیک گاز اشک‌آور و گلوله‌های ساچمه‌ای و پلاستیکی قصد کنترل وضعیت را داشتند و تعدادی از دانشجویان را بازداشت کردند.» (آرمان۱۲مهر۱۴۰۱)

وزیر علوم دولت رئیسی آمد و تهدید کرد اما دانشجویان پاسخش را دادند: مگر پس از فاجعه کوی دانشگاه در ۷۸ قرار نبود نیروهای سرکوبگر وارد دانشگاه نشوند؟ عضو سابق مجلس گفت: «باید بگوییم که حرمت دانشگاه و دانشجو در این برخوردها شکسته شد و دیگر نمی‌توانیم به قبل از این حادثه بازگردیم. باید بگوییم که این عمل برخلاف قانون اساسی است مگر در شرایط خاص، که به‌نظر نمی‌آید چنین اتفاقی رخ داده باشد» (همان)

 

قیام دانشجویان ادامه دارد

هم اکنون رژیم آخوندی مستاصل از خروش جوانان آگاه و دلیر این میهن، قصد دارد با زمینه‌سازیهای رسانه‌ای، و سواستفاده از اسارت نخبگان و مدال آوران المپیادی، سرکوب را گسترش داده تا شاید بتواند آتش قیام را خاموش سازد. یک روزنامهٔ حکومتی می‌نویسد:

«علی یونسی و امیرحسین مرادی که در سال‌های قبل در برخی المپیادهای علمی مدال کسب کرده بودند، با هوشیاری عوامل امنیتی دستگیر شدند، اما دنباله‌های جریان نفوذ در دانشگاه هم‌چنان فعالند و در بزنگاههای سیاسی با ایجاد بلوا می‌کوشند دانشگاه را به محلی برای تهییج افکار دانشجویان عمدتاً بیگانه با مسائل سیاسی رادیکال تبدیل کنند» (اعتمادآنلاین۱۲مهر۱۴۰۱)

اما باید گفت دیر خیلی دیر شده است. عمر رژیم آخوندی به پایان رسیده است و قیام دانشجویان و دانش‌آموزان و دیگر فرزندان دلیر خلق سر بازایستادن ندارد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3d6a8a44-5345-4f42-8561-f2639ffd4d82"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات