پس از ضربشصتی که قیام و مردم قیامآفرین در جریان قیام آبانماه ۹۸ به نظام ولایت فقیه نشان دادند، اکنون رسانهها و مهرههایی وابسته به باند روحانی و باند مغلوب رژیم، فریبکارانه سنگ دفاع از مردم، حقوق شهروندی و حق اعتراض مسالمتآمیز آنها را به سینه میزنند و به نظام توصیه میکنند تا ضمن بهرسمیت شناختن حق آنها برای اعتراضات مدنی از نوعی که مورد نظر آنها است، برای بیان این اعتراضات مکانهای مشخصی در نظر بگیرند.
این شگرد فریبکارانه آنها بهرغم حمایت صریح روحانی و آخوند شیاد محمد خاتمی از ولیفقیه ارتجاع در کشتار مردم بهخصوص جوانان شورشی در جریان قیام است.
در این رابطه روزنامه آرمان وابسته به باند روحانی مینویسد: «در حوادث اخیر از یکطرف بحث حقوق شهروندی و حقوق اساسی مردم برای تشکیل اجتماعات و راهپیماییها و در قبال آن تکلیف حاکمیت برای برقراری نظم و تمهید مقدمات و در حقیقت تهیه بستر مناسب برای اعمال این حقوق است که متأسفانه بهدلیل کمکاری یا بیتوجهی به این تکلیف مشکلاتی بهوجود آمد که ابعاد داخلی و خارجی آن چشمگیر و حتی خارج از حد تصور بود».(آرمان ۱۴آذر ۹۸)
نویسنده مقاله آرمان وانمود میکند گویا نبودن مکان مشخص برای تظاهرات و اعتراضات مردم البته از نوع دلخواه باند مغلوب رژیم، مشکل اصلی است و اگر این مشکل حل شود قیام و شورشی صورت نمیگیرد و مردم در بستری آرام و در گوشهای دنج از تهران و سایر کلانشهرها، مطالبات مدنی مد نظر باند موسوم به اصلاحطلب را با نرمش و آرامی بیان میکنند و پس از چند ساعت اعتراض و تظاهرات مدنی همه چیر به خیر و خوبی تمام میشود!
همین روزنامه در مطلب دیگری به قلم آخوند محسن غرویان، وابسته به باند روحانی، سردمداران حکومت و دولت روحانی را مورد انتقاد قرار داده که چرا برای اعتراضات مدنی مردم! مکان مشخصی در نظر نگرفته تا جایی که مردم به خیابانها ریختند و «اغتشاشگران صدمههای زیادی به کشور وارد کردند».
غرویان در زمینه «لازمه دموکراسی» از نوع آخوندی اینطور اظهار لحیه میکند: «در نظر گرفتن محلی برای اجتماعات و اعتراضات لازمه دموکراسی است و لازمه دموکراسی این است که مردم بتوانند نظر خود را اعلام کنند وقتی اعتراضاتی دارند. مثل همین اعتراضات اخیر که صدمههای زیادی به کشور وارد کرد و البته اغتشاش با اعتراض تفاوت دارد و باید مرز اینها جدا شود. بسیاری از افراد در حوادث اخیر واقعاً قصدشان اغتشاش نبود و مسأله اعتراض به افزایش قیمت بنزین بود و مشکلات اقتصادی، فقر و بیکاری که کشور با آن مواجه است. اینها باید یک جایی صدای خود را به گوش مسئولان برسانند».(آرمان ۱۴آذر ۹۸)
روزنامه ابتکار هم به «مجموعه حاکمیت شامل قوای سهگانه و نهادها و مراکز قدرت و تصمیمگیری»، توصیه میکند که: «باید نسبت به درک خواستهها و مطالبات مردم مسئولانهتر رفتار کنند و به جهت اصلاح امور اداره کشور، فضای بازتری را برای نقد تصمیمات و اقدامات گذشته و حالِ حاضر فراهم آورند و زمینه را برای شنیده شدن صدای مردم در رسانهها بهخصوص رسانه ملی فراهم سازند، چرا که حرکت کشور به سمت تکصدایی و تقسیم جامعه به طبقه تصمیمساز و طبقه فرمانبردار، نارضایتی و اعتراضات آینده را بهدنبال خواهد داشت».(ابتکار ۱۴آذر ۹۸)
این از حماقت جنایتکاران است که در لرزه سقوط و سرنگونی این توهم را میپراکنند که گویا مشکل مردم با حکومت آخوندی این است که محلی برای اعتراض ندارند و چون محلی برای اعتراض ندارند به خیابانها میریزند و «اغتشاش» میکنند!
بسیار روشن است که آنها در هراس از ادامه قیام و خیزش مردم و جوانان شورشی و در وحشت از غرق شدن کشتی نظام، چنین پیشنهادات مشعشعی را میدهند! و دلسوخته! پایمال شدن حقوق مدنی و محلی برای حق بیان مسالمتآمیز آنها شدهاند.
واقعیتی که در برابر دیدگان همه در این قیام قرار گرفت این است که کار مردم و جوانان شورشی با این حاکمیت و نهادهای سرکوب آن از این حرفها گذشته است و به نقطه بازگشتناپذیری رسیده است.
این نقطه بازگشتناپذیر در جریان قیامهای دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ مهر خورد و ثابت شد که تمامیت این رژیم جنایتکار و سرکوبگرند و تنها زبانی را که میفهمند زبان قیام و قهر است.
بنابراین شورش و قیام برای سرنگونی حکومت ولایت فقیه استمرار دارد تا روزی که به دست مردم بهخصوص جوانان شورشی و کانونهای شورشی و با حمایت مقاومت سازمانیافته مردم ایران به گور سپرده شود.
این همان سرنوشتی است که سرمقالهنویس روزنامه حکومتی جمهوری سردمداران و مراجع حکومتی در حوزههای آخوندی را نسبت به آن زنهار داد و نوشت: «بترسید از روزی که پابرهنهها به خیابانها بریزند».(جمهوری ۱۳آذر ۹۸)