روز پنجشنبه ۲۴مهر ریال باز هم سقوط کرد و هر دلار در بازار ارز تهران از مرز ۳۲هزار تومان گذشت. سکه بهار آزادی نیز به۱۴میلیون و ۶۰۰هزار تومان افزایش یافت.
پا به‌پای افزایش قیمت ارز و حتی بیش از آن قیمت سایر کالاها نیز بیش‌از‌پیش افزایش می‌یابد. جدیدترین کالایی که قیمت آن جهش کرد، مرغ بود که قیمت آن به۲۶هزار تومان در هر کیلو رسید. این قیمت در ابتدای مهر ماه ۱۸ تا ۱۹هزار تومان بود. به‌این ترتیب طی تنها ۳هفته قیمت مرغ حدود ۳۷درصد افزایش پیدا کرده است.
شتاب گرفتن روند افزایش قیمت دلار پس از پوچ در آمدن خبر تزریق روزانه ۵۰میلیون دلار و هم‌چنین بازگشت دست خالی ظریف از چین و همتی از بغداد بود و معلوم شد که این دو نزدیکترین متحدان رژیم هم حاضر نیستند با پرداخت طلب رژیم حتی به‌صورت تهاتر کالا، با آمریکا درگیر شوند. رژیم هم‌چنین شایع کرده بود که دارد با کره جنوبی در مورد پس گرفتن طلبش به‌توافق می‌رسد که آن هم پوچ از آب در آمد.
«مردم خودشان هر طور مصلحت دیدند، عمل کنند!»
رژیم در قبال افزایش مستمر قیمت دلار مطلقاً منفعل است؛ یعنی نه تنها دست به‌هیچ اقدامی در این رابطه نمی‌زند، بلکه حتی قادر نیست تبلیغات کند، وعده بدهد، های‌و‌هوی راه بیندازد که کار عوامل استکبار و صهیونیسم است، کار دلالان است و بریزد و بگیر و ببند راه بیندازد؛ زیرا اولاً آن قدر از این شیوه‌ها استفاده کرده که استفادهٔ مجدد جز فضاحت و رسوایی بیشتر نتیجه‌یی برایش ندارد. ضمن این‌که این اقدامات وضعیت را بدتر و بازار سیاه را پر رونق‌تر می‌کند.
در مورد انفعال رژیم، مصاحبهٔ همتی رئیس کل بانک مرکزی رژیم که روز ۲۴مهر در رسانه‌ها منتشر شده، بسیار گویاست. او که مدتها بود در هیچ مصاحبه‌یی حاضر نمی‌شد، زیر فشار طعنه‌ها و حمله‌ها بالاخره در حاشیه جلسهٔ هیأت دولت با خبرنگاران چند کلمه‌یی صحبت کرد. وی پس از آه و ناله از تحریم‌های آمریکا که بر اثر آن دهها میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در کشورهای مختلف مسدود شده و رژیم نمی‌تواند آن را پس بگیرد، وعده داد: «باید این را قبول کنیم که در طی سه هفته آینده این فشار‌ها زیاد خواهد شد». همتی درباره وضع ارز و بازار ارز هم روی دست همهٔ کسانی که انتظار داشتند بانک مرکزی کاری در قبال تازش دلار و فرو رفتن ریال در باتلاق نیستی کاری صورت دهد آب پاکی ریخت و گفت: «بازار ایران پرریسک‌ترین بازار است و هر چه مردم خودشان تشخیص دادند انجام بدهند... هر لحظه ممکن است اتفاقی در این بازار بیفتد». (روزنامهٔ جوان ـ ۲۴مهر)
همتی بهتر و روشن‌تر از این نمی‌توانست درماندگی مطلق رژیم را در قبال بحران ارز بیان کند.
علت انفعال
قیمت ارز یکی از شاخصهایی است که دست رژیم در تبلیغات و وارونه‌نمایی در مورد آن از سایر شاخصهای دیگر بسته‌تر است. چرا که در مورد سایر شاخصها، روحانی با مایه‌یی که در وقاحت دارد می‌تواند ادعا کند که وضع اقتصادی ما از سالهای گذشته بهتر است، می‌تواند چشمش را ببندد و بگوید تولیدات صنعتی و کشاورزی‌مان از همیشه بیشتر شده! یا در حالی که پروفسور استیو هان که در آخرین محاسبهٔ خود (در تاریخ۲۴مهر) نرخ واقعی تورم در ایران را ۱۸۱.۰۲درصد اعلام کرد، رژیم باز هم می‌تواند ادعا کند که نرخ تورم زیر ۴۰درصد است و غیره... چون مردم عادی اینها را به‌رأی‌العین نمی‌بینند، اما نرخ ارز ویترین وضعیت اقتصادی است و همه آن را با عدد و رقم مشخص می‌بینند و از میزان تغییرات آن خبر دارند و معنی آن را می‌دانند. این‌جاست که همهٔ فریبکاریها و دروغگویی‌های رژیم برملا می‌شود و مشخص می‌شود که نرخ دلار از اول امسال بیش از دو برابر شده یا به‌عبارت دیگر قدرت خرید مردم و مشخصاً حقوق‌بگیران نصف شده است. کمااین که هنگام روی کار آمدن رژیم، قیمت دلار ۱۰تومان بود، اکنون ۳۲۰۰برابر شده و به‌عبارت دیگر ارزش پول ملی ۳۲۰۰برابر افت کرده است. در حالی که در این مدت حقوق کارگران تنها ۹۰۰برابر شده که معنی آن این است که قدرت خرید کارگران یک چهارم قبل شده است. از همین محاسبهٔ ساده می‌توان دریافت که افت قدرت خرید مردم و طبقات پایین در ۷ماه گذشته با افت قدرت خرید طی تمام ۴۰سال گذشته برابری می‌کند که معنی آن به‌وضوح این است که اقتصاد به‌قعر درهٔ یک ابر تورم می‌رود و جامعه به‌سرعت به‌سوی یک گرسنگی همگانی در حرکت است.
اما آیا جامعهٔ در آستانهٔ انقلاب ایران و انبوه جوانان شورشگر این میهن نظاره‌گر سرنوشت شومی که نظام پلید ولایت برایشان رقم زده خواهند ماند یا خود سرنوشت دیگری را رقم خواهند زد؟
