728 x 90

طلیعهٔ گوهر راستین نوروز در پیام مریم رجوی

نوروز
نوروز

ایران، ایرانی و نوروز

در سال ۹۸ استبداد کریه آخوندی تلاش کرد با بر روی عمامه نشاندن کرونا، هم‌میهنمان ما را در خود فرو ببرد و به زانوی غم در بغل گرفتن وادارد. در فرهنگ ترویج عزا و مصیبت آخوندی، فقر و فلاکت، زلزله و سیل و ملخ و اینک کرونا، «موهبتی الهی» به‌شمار می‌روند و خامنه‌ای می‌خواست با کرونا، نوروز را از یاد ببرد اما مثل همیشه این ایران و نوروز بودند که بر خلیفهٔ ایران‌ستیز و دشمن عید و شادی فائق آمدند.

راستی ایرانیان در نوروز چه می‌دیده‌اند؟ و چه می‌بینند که این‌گونه شیداوار و شیفته به استقبال آن رفته و پیش از فراز آمدن آن، به غبارروبی و خانه‌تکانی می‌پردازند و هر نوع آثار کهنگی، تارعنکبوت‌گرفتگی را از سیمای زندگی می‌زدایند. خلق‌ها اگر از حاکمیت زمستان تنگ است، با حلول نوروز به سیمای بهار تبسم می‌کنند. در نوروز طبیعت، انسان و جامعه دست به دست هم می‌دهند تا چهرهٔ جهان را دگرگون کنند؛ زیرا نوروز نقطهٔ وحدت طبیعت، انسان، جامعه است.
 

فراخوان به تغییر، جوهر فلسفهٔ نوروز

نوروز نقطهٔ وحدت طبیعت، انسان و جامعه است؛ حال ببینیم این نقطه وحدت خود را در چه عنصر مشترکی نشان می‌دهد. طبیعت با فرا رسیدن اعتدال بهاری، ناگهان از کسوت زمستان بدر می‌آید، برف‌های زمستانی را گیسوانش می‌تکاند و به جای آن نگین شکوفه می‌نشاند. زمین دارایی‌های نهفته‌اش را یکجا بیرون می‌ریزد و جهان با توری باران عطرآگین، با نسیم به رقص برمی‌خیزد. این لحظهٔ مبارک، در فرهنگ ایران نوروز نام دارد. این تطور و نو شدن، نه به‌صورت تدریجی، و مکنون که به شکلی آشکار و ناگهانی رخ می‌دهد. به عبارت دیگر محصول یک « انقلاب» است. نو شدن در بهار و نوروز آن‌چنان آشکار است که می‌توان بین اسفند و فروردین خطی پررنگ کشید و آن دو را از هم متمایز کرد. نوروز با آمدنش ضرورت تغییر و نوشدن را به ما یادآوری می‌کند. هر نوروز در طینت خود فراخوانی به آزادی و عدالت در حیات انسان‌هاست. به عبارت دیگر به ما این پیغام را می‌دهد که زمستان رفتنی است و باید برخاست و بهار اجتماعی ـ انسانی را به زندگی بازآورد. به تعبیر خانم مریم رجوی: «پیروزی بهار بر زمستان، نشانه‌یی است از پیروزی محتوم آزادی بر استبداد و اختناق که شکوفایی استعدادهای انسانی را نوید می‌دهد».

 

مگر گوهر راستین‌ نوروز و عید و آغاز بهار، احیای زندگی عاری از درماندگی و اسارت نیست؟‌
مگر نیست که نوروز نوید روزگاران فرخنده‌یی است که سرنوشت حقیقی بشر است؟‌
پس ما اگر ‌چه در تمام استانهایمان در کوران نبرد با بیماری و فقر و اختناق و سرکوبیم، اما در دل همین نبرد می‌خواهیم به یک جامعه آزاد و عاری از ستم و استبداد برسیم. (مریم رجوی ـ نوروز ۹۸)

 

پیش‌بینی سال قیام، خیزش و انقلاب

گفتیم نوروز فراخوانی به آزادی و عدالت است. به یاد بیاوریم رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت، مریم رجوی یک سال پیش، نوروز ۹۸را سال «قیام، خیزش و انقلاب» نامید. اکنون می‌توان دریافت که نامگذاری، نه یک تعارف و ادعا،‌ بلکه برخاسته از فهم قوانین سرسخت تکامل اجتماعی و برجوشیده از استراتژی درست و تحلیل‌های واقعی مقاومت ایران بود. معلوم شد تقویم بهار آزادی را مقاومت‌کنندگان و پیشتازان جان برکف می‌نویسند. این بهاری است که همان‌طور که اشاره شد خودبخود و تصادفی و از سر شانس نمی‌آید. باید آن را آورد. باید برایش قیمت داد. باید ابتدا عاشق آن شد، به آن باور داشت و برای این باور تا منتهای طاقت کوشید.

مریم رجوی در ابتدای سال گفته بود:

«در آغاز سال نو می‌خواهم به مادران، پدران، خواهران و برادرانم و به دختران و پسران جوان و نوجوانم بگویم که رودرروی این جانیان پلید دست در دست هم با شور و امید به استقبال سال ۱۳۹۸سال قیام و خیزش و انقلاب بروید.

کاری کنید که همبستگی و همدردی در تار و پود جامعه مجروح ما احیا شود. همبستگی شما همان قدرت عظیمی است که آخوندها شب و روز برای متلاشی کردن یا به‌زنجیر کشیدنش تلاش می‌کنند.» از سخنرانی نوروزی مریم رجوی در نوروز ۹۸

 

 

در سال ۹۸جوانان ایران‌زمین «دست در دست هم با شور و امید به استقبال سال ۱۳۹۸سال قیام و خیزش و انقلاب رفتند» به یمن قیام‌ آبان «در شهرهای شورشی، از ماهشهر و صدرای شیراز تا بهبهان و مریوان و کرمانشاه و اسلام‌شهر و شهریار و قلعه حسن‌خان، طراوت و جوشش بهار آزادی بود که به‌حرکت درآمد». طلوع ۱۵۰۰شقایق خونین جامه، در آسمان رعدگون ایران، رعشهٔ سرنگونی پیکر نظام آخوندی را درنوردید تا آنجا که خامنه‌ای برای مقابله با امواج آتشین قیام، خون قیام‌کنندگان را بر سنگفرش خیابان‌ها جاری کرد.

«هر چند خامنه‌ای به‌ جنایت علیه بشریت رو آورد، هر چند از کشتن کودکان ۱۴ـ‌ ۱۳ساله هم ابا نکرد و با تانک و هلیکوپتر و سلاحهای سنگین و نیمه‌سنگین بسیاری شهرها را به‌خاک و خون کشید، با این‌ همه آبان آتشین؛ نشان داد که فصل قیام و خیزش برای سرنگونی رژیم استمرار دارد و طرح‌های گسترده آخوندها برای مهار آن شکست‌خورده است.» (از پیام مریم رجوی، نوروز ۹۹)

سربرآوردن یک «نیروی جنگنده» از دل قیام آتشین آبان، به خامنه‌ای فهماند که این قیام نه خاموش‌شدنی است و نه از بین‌ رفتنی. مردم به چشم دیدند که هیبت مومی دیکتاتور ذوب شدنی و فرو ریختنی است. آنان با برافروختن آتش و افکندن آن بر انگشتری خمینی و نمادهای سرکوب و سازه‌های اقتدار نظام، به جهان ثابت کردند که نظام ولایت فقیه یک غول پشمکی است؛ غولی که فقط با پروپاگاندا و تبلیغات دروغین، چشم‌ها را پر کرده است اما در مقام مصاف و هنگامی که با آن درمی‌افتی کمتر از حشره‌ای است که می‌توان آن را در بین دو انگشت فشرد و له کرد.

مقاومت ایران این فرمول راهگشا و سحرآمیز را سالیان پیش کشف کرده و در نبرد با استبداد دینی راهنمای عمل خویش قرار داده بود اما جاری ساختن آن در پهنه و پراتیک اجتماعی و تبدیل کردنش به یک منش از سوی قیام‌آفرینان سالیانی دراز می‌طلبید؛ سالیانی که مجاهدین با هفت، نه هفتاد کفش و کلاه آهنین آن را طی کردند و در هفتاد خوان پر ابتلا و آزمایش آن امتحان صلاحیت و حقانیت دادند.

 

مسعود رجوی گفته است:‌ «بهار آزادی ایران با خود ما، در خود ما و توسط خود ما محقق می‌شود و هرگز ‌رایگان به‌دست نمی‌آید. اگر بخواهیم، می‌توان و باید آن را به‌دست آورد. این آزمایش و وظیفه و مسئولیت تک‌تک ماست». (مریم رجوی ـ نوروز ۹۸)


درک سه لحظهٔ ضروری در پیشانی سال ۹۸

سال ۹۸برای فاشیسم دینی،‌ سال شکستها و ناکامی‌های پی‌در پی در عمق استراتژیک، سال باخت بزرگ در سوریه و یمن و عراق، سال شراره کشیدن قیام در لبنان و عراق بود. هلاکت قاسم سلیمانی را باید نقطه عطفی در ادامهٔ این سلسله شکست دانست.

سال ۹۸سال خفگی اقتصادی و سلسلةی از تنازل‌های بی‌پایان برای آخوندها بود تا جایی که وطن امروز (۲۸اسفند ۹۸) نوشت: «حجم بی‌اعتمادی تا اندازه‌ای بود که گروهی از شهروندان پذیرفتند سرمایه خود را به ترکیه درگیر جنگ داخلی و داعش ببرند اما در کشور نگه ندارند.»

سال ۹۸را در عین‌حال می‌توان سال بحران «بی‌اعتمادی عمومی» و نفرت انفجاری مردم از این نظام و سال شکست بی‌سابقهٔ نمایش انتخابات نامید.

رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت در پیام نوروزی خود به «سه لحظهٔ ویژه» اشاره کردند:

«سالی که گذشت، مضمون و جهت خود را در بسیاری وقایع و بسیاری لحظات و ساعات و روزها آشکار کرد. من می‌خواهم به سه لحظه ویژه اشاره کنم؛ سه لحظه ضروری که از خاطره‌ها محو نمی‌شود:

وقتی در ابتدای سال سیلاب‌های ویرانگر ایران را غرق اندوه کرد،

وقتی که قیام خونین و آتشین آبان، آن لحظه خیره‌کننده را در تاریخ ایران آفرید،

و وقتی بحران شوم بیماری کرونا همه استانهای ایران را فرا گرفت و بسا جانها و زندگی‌ها را از هم گسست.

معنای این سه لحظه به‌خصوص چیست؟ معنی‌اش این است که:

آخوندها ایران را نمی‌خواهند و ایران و ایرانی آخوندها را نمی‌خواهد.

معنی‌اش این است که آخوندها نمی‌توانند ایران را اداره کنند و بیشتر از این نمی‌توانند و نباید حکومت کنند و مردم ایران هم بیش از این، این حکومت را تحمل نمی‌کنند.» (از پیام مریم رجوی، نوروز ۹۹)

سال ۹۸به سیل شروع شد و با کرونا به پایان رسید. به این معنی در پیام خامنه‌ای نیز اشاره شده بود. در متن این صفحهٔ سیاه یکدست، قیام آبان با سرخای چشم‌نواز خود به زیبایی تمام می‌درخشد؛ مانند ظهور لاله‌ای که شنل برف را ذوب کرده و خبر از طلیعهٔ بهار می‌دهد.

در فجایعی مانند سیل، زلزله و کرونا و هزاران بلیة اجتماعی دیگر حاکمیت آخوندی اثبات کرد که نه می‌خواهد و نه می‌تواند ایران را اداره کند. ثابت شد این نظام، یک نظام اشغالگر و ضدایرانی است. مردم ایران نیز با بذل بیش از ۱۵۰۰جان شیفته به ثبت رساندند که اهریمن عمامه‌دار را نمی‌خواهند و حاضرند بهای این نخواستن را از گوهر ذیقیمت جان عزیزترین‌ها بپردازند. پس به‌قول مریم رجوی «زمان برخاستن است. زمان شورش و قیام و در‌هم‌شکستن زنجیرها و زندانهاست.»

 

بهار آزادی نه تقویمی دارد و نه خودبخود فرا می‌رسد

نوروز به ما می‌آموزد که نمی‌توان منتظر نشست تا معجزه با انگشتان رؤیایی خود بر در دق‌الباب کند. آزادی نه به دست‌آمدنی که دست‌یافتنی است. نوروز می‌گوید، محصول یک انقلاب است، نه یک روند خودبه‌خودی و انتظار کشیدنی. مگر ندیده‌یی چگونه در لحظهٔ موعود دریای شکوفه‌ها از زیر عبای برف سرک می‌کشند و سرما را با شعله‌های معطر خود می‌سوزانند و عقبه‌های شکست‌خوردهٔ آن را یکجا تا عدم‌آباد فراری می‌دهند. اگر به انتظار معجزه نشسته‌یی، معجزه در دستان توست؛ آن را باور کن!

در یک‌کلام نوروز به ما می‌آموزد که: «نوروز سیاسی و اجتماعی ملت ایران... اگر ‌چه مثل رؤیاست اما به‌دست آمدنی است؛ اگر ‌چه آرمانی است پرشکوه، اما نزدیک است و اگر ‌چه در اسارت دشمن غدار است، اما رهایی‌اش ممکن است و می‌توان و باید آن را بر تخت پیروزی نشاند.» (مریم رجوی ـ نوروز ۹۶)

 

«این برعهده خود ما مردم ایران است که در یک همیاری ملی از طریق شوراهای مردمی و مقاومت، برای حفاظت از مردم و سلامت و امنیت آنها به‌پا خیزیم. برعهده ماست که سرنوشت را به‌دست بگیریم.
این همان عید بزرگ مردم ایران است؛‌ عید آزادی و حاکمیت مردم، همان رسالتی که کانون‌های شورشی و ارتش بزرگ آزادی بر دوش گرفته‌اند». (مریم رجوی ـ نوروز ۹۸)‌

 

نوروز سیاسی ـ‌ اجتماعی ملت ایران

اکنون چهره در چهره و شانه به شانهٔ‌ نوروز طبیعت ایستاده و ضرورت ایجاد تغییر بزرگ اجتماعی ـ سیاسی در سپهر کرونا گرفته و آخوند زدهٔ میهنمان را فهم کردیم اما سؤال این است که چه باید کرد؟ چگونه می‌توان نوروز سیاسی و اجتماعی ملت ایران، این رؤیای پرشکوه را بر تخت پیروزی نشاند؟ در نگاه اول شاید این سؤال در حقیقت این خواسته مقداری رمانتیک و دور از واقعیت جلوه کند. ابعاد سهمگین و تاریک گسترش کرونا در شهرهای میهن و تعداد جان‌ باختگانی که کتمان آمار واقعی آنها به یک رویة ثابت در نظام دستاربندان تبدیل شده است، ممکن است ما را دچار مکث کند. برای رسیدن به پاسخ باید تصمیم گرفت و حرکت کرد. پاسخ این سؤال را آنانی می‌دانند که پیوسته دست در آتش کرده‌اند تا قبس‌های فروزان آن را برگیرند و تمامت زمهریر حاکم بر کشور باستانی و زوال‌ناپذیر ما را به آتش کشند. کسانی که با سبزینه‌های ایستادهٔ قامتشان نگذاشته‌اند بهار و نوروز از حافظهٔ تاریخی میهن ما زدوده شود. آزادی اگر ‌چه بهایی همتای خود می‌طلبد چه باک! ما آمادهٔ پرداخت بهای آن هستیم. نوروز سیاسی و اجتماعی ملت ایران دست‌یافتنی‌ است؛ و باید آن را محقق کرد.

اجازه دهید به‌عنوان حسن ختام باز با استناد به گفته‌ها و آموزه‌های نوروزی خانم مریم رجوی بگوییم:

«آن عمل تعیین‌کننده که از دل این شر کثیر، خیر عظیم بیرون می‌کشد، برخاستن و مبارزه و مقاومت کردن در برابر رژیم آخوندی است.

برای کرونا، برای فقر، برای اختناق و استبداد، یک راه‌حل و فقط یک راه‌حل وجود دارد و آن، سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه است.

سخنان مسعود رجوی در پیام‌های اخیر او درباره بحران کرونا، راه و راهنمای این مبارزه است:

«جنگ مردم ایران با کرونا بخشی از جنگ سرنوشت با خامنه‌ای و رژیم دجال و ضدبشری ولایت فقیه است»

«شورش در جنگ سرنوشت با کرونای ولایت»،

«در هر کوی و برزن فریاد اعتراض سر دهید. ایران فریاد شعله‌ور است. بگذارید دنیا ببیند و بشنود که مردم ایران کرونا و آخوند نمی‌خواهند»،

«حق گرفتنی است. باید برشورید و آن را از حلقوم آخوندهای ضدبشر بیرون کشید».

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4371916f-43bb-41b9-8131-d7e5abc31507"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات