بر اساس آمارهای رسمی بیش از ۲۵درصد از نقدینگی کشور در دست مؤسسات مالی غیرمجاز است.
با توجه به اینکه نقدینگی در ایران به حدود ۱۷۰۰هزار میلیارد تومان رسیده است، نزدیک به ۴۲۵هزار میلیارد تومان از اموال مردم را این مؤسسات تصاحب کردهاند، که این غارت از اموال مردم ایران در تاریخ بیسابقه است.
به اعتراف مقامات حکومتی بیش از ۵-۶میلیون ایرانی درگیر این موضوع هستند که روزانه فریادهایشان علیه غارتگری در شهرهای مختلف کشور بلند است و مردم خطاب به روحانی میگویند: «روحانی دروغگو، پولهای ما کو»، «اول مجوز میدهند، بعداً پولها را کش میبرند» و...
این فریاد هرروزه هزاران ایرانی است که اموالشان توسط نهادهای غارتگر تحت عنوان مؤسسات مالی و اعتباری بهیغما رفته است.
خبرگزاری مجلس رژیم بهنقل از محمد بیرانوند، یکی از اعضای مجلس ارتجاع از لرستان، نوشت: «چند نفر از طلبکاران مؤسسه آرمان و سایر مؤسسات در لرستان خودکشی کردهاند».(خبرگزاری مجلس ۲۲شهریور ۹۷)
با این وجود نه تنها سردمداران و مهرههای حکومتی کاری برای این مردم نمیکنند بلکه به ابعاد دزدیهایشان نیز میافزایند.
در یک کلیپ که در رسانههای اجتماعی منتشر شده است یکی از زنان مالباخته در یک تظاهرات اعتراضی جلو مجلس ارتجاع با اشاره به غارتگریهای سردمداران و مهرههای حاکمیت میگوید: «مال یتیم و صغیر و کبیر را میخورند، اینها ملت ما را غارت کردند. گنج زیر پای ما را بردند، نفتمان ما را بردند، گازمان را بردند، آبمان را بردند، همه را فروختند و دارند میخورند صدای ما در نیامد. ۴۰سال است صبوری کردیم الآن یکی دو سال است دارند جیبهای مردم را خالی میکنند باز هم صدایمان به جایی نمیرسه باید به کی بگوییم».
در سال ۵۷ ایران دارای ۳۶بانک و صندوق بود، اما بنا به گزارش رسمی در سال ۹۳ شمار این مؤسسات به ۳۱بانک دولتی و خصوصی، ۳۶لیزینگ مجاز، بیش از۴۶۰لیزینگ غیرمجاز، نزدیک به یکهزار تعاونی اعتباری مجاز و ۷هزار مؤسسه مالی و اعتباری غیرمجاز رسید.
تمام این بنگاههای مالی تحت سیطره نهادها و مهرههای حکومتی از جمله سپاه پاسداران و عوامل خامنهای است. این مؤسسات با استفاده از حمایتهای دولتی و وعدهٔ سودهای جذاب و انواع و اقسام نیرنگ اموال مردم را به غارت میبرند.
یک نمونه از دغلکاریهای عوامل رژیم در تلویزیون حکومتی ۳۰تیر ۹۷ بهنمایش گذاشته شد که در آن مجری تلویزیون میگوید: «یک مثال بزنم که نحوهٔ کلاهبرداری این مؤسسات چگونه است. میآید به شما میگوید این سیب مال توئه، بله، قیمتش چنده، میگوید یک میلیارد تومان میگوید میفروشی به من ۲میلیارد تومان».
مجری از قول طرف مقابل معامله میگوید: «من از خدایم است بله میفروشم ۲میلیارد تومان. اما زرنگی اینجا بهوجود میآید، میگوید از این ۲میلیارد ۲۰درصدش را نقد میدهم ۸۰درصدش را برایت سپردهگذاری میکنم در مؤسسه خودم یعنی بقیه پول تبدیل میشود به یک کاغذ به نام سپردهگذاری که میخواهم به او سود بدم».
مجری ادامه میدهد: «مؤسسه سیب را میفروشد به یک میلیارد تومان که قیمتش است، پول نقد میآید دستش و با این پول هر کاری میخواهد میکند».
اما این پولهایی که تلویزیون حکومتی میگوید «هرکاری میخواهند با آن پول میکنند» صرف چه چیزی میشود؟ یک نمونه در مؤسسه موسوم به ثامنالحجج است، اموال هزاران نفر را بالا کشیدهاند:
«اعطای وام ۵۰میلیاردی به آقای س. ش
اعطای ۴۳میلیارد تومان وام با سود ۴درصد به خانم ط. م
اعطای ۱۲۴میلیارد تومان به یکی از وزرای سابق
پرداخت سود نامتعارف، حقوق نامتعارف، خرید اموال نامتعارف برای یک خانواده ردهبالایی اجرایی کشور».(تلویزیون رژیم ۳۰تیر ۱۳۹۷)
باید مواردی هم به آنچه که مجری تلویزیون حکومتی اذعان کرد، اضافه کرد، یکی از این موارد ۱۰۰میلیارد تومان به سرتیپ پاسدار حمید صدرالسادات بهعنوان حقوق ۳۰سالهاش.
بانک مرکزی هم با دادن مجوز به این مؤسسات سرسپردگیش را به مافیای قدرت و ثروت در نظام آخوندی بیشتر نشان میدهد.
در یک تجمع اعتراضی مالباختگان یکی از آنها میگوید: «گفتند که این مجوز بانک مرکزی است که خود آقای سیف زیرش را امضا کرده که شما مجوز دارید میتوانید سپردهگذاری بکنید. ولی الآن ۷ماه است که اساساً هیچ سودی به ما ندادند کلاً هیچی به ما ندادند. اصل پول چی، اصل پول هیچی الآن که میخواهیم پولمان را بگیریم میگه هیچی در حالی که ما قرارداد داریم – ۳۱میلیون پول دارم میگند که ۱۵ملیون بهت میدهیم چرا»؟
اما مردم کوتاه نیامده و هر روز دست به تحصن و اعتراض زدند و با شعار «تا حق خود نگیریم ،از پا نمینشینیم» خواب خوش کارگزاران دزد حاکمیت ولایت فقیه را بههم زدند.
هفته گذشته یکی از اعضای مجلس ارتجاع گفت: «بههوش باشیم! بههوش باشیم! باندهای مافیایی پشت صحنه مؤسسات مالی، قاچاق کالا، بدهکاران بزرگ مالی، بازار شدیداً آشفته ارز و سکه و خفه کردن در استخر، ناگهان کلیت نظام را به خفهگی نکشاند».
حرفایی که جای آبادی برای حکومت آخوندی در این ۴دهه باقی نگذاشت، این اعترافات دقیقاً یادآور آخرین ماههای مجلس شاه است و حرفهایی که در زمینه سرنگونی قریبالوقوع آن رژیم میگفتند.