در روزنامههای حکومتی بیستم مهر، حرفهای امیر عبداللهیان که مدعی حل بحرانهای منطقهیی نظام شده صفحات اول را پر کرده، اما در کنار آن روزنامههای باند مغلوب با طرح برخی مطالب نشان دادهاند که نه تنها مسألهیی حل نشده بلکه اوضاع در درون نظام هم به سمت تعمیق شکاف در باندهای حاکم پیش میرود و هم فضای انفجاری جامعه رو در روی نظام از بیآیندگی نظام خبر میدهد. روزنامههای حکومتی امروز تیترهای قابل توجهی هم در مورد بحرانهای اجتماعی اقتصادی دارند. از جمله در مورد مخالفت خانوادهها با بازگشایی مدارس در شرایط تهدید پیک ششم کرونا. و همچنین به وضعیت وخیم زلزلهزدگان شرق خوزستان اعتراف کردهاند. البته یک خبر ننوشته هم همهٔ روزنامهها دارند و اون اعلام اینکه رئیسی به گلاسکو نمیره. دفعهٔ قبل که رئیسی به اجلاس عمومی سازمان ملل نرفت، روزنامهها ناگزیر به علتش که وحشت از اقدامات مقاومت ایران بود اذعان کردند. این بار کامل خبر را درز گرفتهاند تا مجبور به هیچ اعترافی نشوند.
قربانی کردن مردم به پای توسعهٔ هستهیی
اذعان به شکست سیاستهای میهن بربادهٔ اتمی و بنبست نظام در مذاکرات و فضای انفجاری جامعه، مضمون مشترک مطالب مربوط به بحرانهای درونی نظام است. «فاجعهای به پهنای ایران» عنوان مطلب روزنامه مستقل است که ضمن اشاره به بحران آب و فاجعه فرو نشست زمین در شهرهای مختلف نوشته: «آقایان باید به فاجعه پیش آمده ورود کرده و همه چیز را به پای بحث هستهیی قربانی نکنند. بدانند و آگاه باشند که از عوامل اصلی عقبماندگی بخش کشاورزی که منجر به فاجعه فوق گشته، تحریمهای کمرشکنی است که از ناحیه هستهیی متوجه ما شده که خود باعث عدم ورود تکنولوژی و شیوههای علمی کشت گشته».
«برجام که نه اصلاً زهر هلاهل» این عنوان مطلبی از نویسنده باند مغلوب زیدآبادی است در روزنامه آرمان که خطاب به باند خامنهای که برجام را جسد متعفن خواندهاند، نوشته: «برجام هر زهرماری که باشد دو آلترناتیو که بیشتر ندارد! یا لغو رسمی آن بهمنظور خداحافظی با مذاکره و ادامه برنامه تا سرحد ممکن و یا لغو آن بهمنظور مذاکره مجدد برای دستیابی به توافقی تازه که بهزعم این عده از هر حیث مطلوب باشد. باز هم بسیار خوب! اکنون که ریش و قیچی دست خودشان است. هر کدام از دو گزینهٔ فوق را که دلخواهشان است برگزینند!».
«روان جامعه آرام نیست» عنوان مطلبی است در همدلی که ضمن اشاره به افسردگیهای گسترده در اثر پیامدهای ناشی کرونا، یعنی فقر و بیکاری و گرانی، در مقابل تصمیم رژیم که میخواهد به هر قیمت محدودیتها را برداشته و مدارس را بازگشایی کند هشدار داده: «هنوز مرگومیر ما بالای دورقمی و گاهی سهرقمی است، هنوز واکسن به میزان ایمنی کافی نرسیده و زمان نیاز دارد. در بحث کرونا مدیریت هیجانی با افزایش مرگومیر، آسیب اجتماعی و اقتصادی در جامعه برابر است. همه اینها عواقب دارد». در ادامه هم بهصورت سربسته تهدید قیام را به نظام گوشزد کرده و نوشته است: «اگر در این مورد هیجانزده عمل کنید عواقبش زیاد است. اینطور نیست که دو سه درصد نرخ تورم افزایش یابد و شما بخواهید کنترل کنید، این مسأله یکسری مشکلات را ایجاد میکند که تبدیل به گرهی کور میشود که حلکردنی نیست.
بنبست، از همه سو!
ذات ناسازگار نظام آخوندی با علم دانش، و شکست سیاستهای سرکوبگرانهاش در دانشگاهها مضمون سرمقاله آرمان است با عنوان: «اندر حکایت تحول در علوم انسانی» که از جمله نوشته: «ما در این سی سال چقدر از این علوم انسانی را اسلامی کردیم؟ اگر اسلامی کرده بودیم دانشگاه این میزان با ما مخالفت نمیکرد» در ادامه افزوده «کاری هم که مجلس تصمیم گرفته همان تلاش عبث و بیهودهای است که چهل و سه سال است که به نتیجه نرسیده و چهارصد و سی سال دیگر هم به نتیجه نخواهد رسید چون علم و ذات علم مغایر با آنهاست»،
بحران دیگر بیآیندگی نظام است که همدلی با عنوان «آینده اصولگرایی را بسیار ناپایدار میببینیم» به آن پرداخته و نوشته: «امروز با توجه به نظارت استصوابی و حذف تمامعیار رقیب و قهر مردم با صندوقهای رأی، بروز اختلاف در بین اصولگرایان افزایش یافته و با توجه به عدم التزام به گفت و گو، استفاده از زور به جای برخورداری از قدرت تعامل، گویا تنش و مبارزه قهری را نسبت به یکدیگر در دستور کار قرار دادهاند».
«اعتراف ظریف» عنوان مطلبی است در جهان صنعت که ضمن اشاره به خیز نظام برای سازش برجامی به باند حاکم گوشزد کرده: «اگر برجام بد و مورد انتقاد است، پس چرا در دولت جدید تا این حد برای بازگشت آمریکا به آن تلاش میشود؟ بنابراین در صورت احتمال رسیدن به سطحی از توافق، ممکن است اصطکاکها افزایش یابد و ما شاهد زمینههای دیگری از انتقادهای شدید و نارضایتیهای ناشی از هزینههای بالایی باشیم که مردم پرداخت کردهاند».