728 x 90

قیام خوزستان، دروازه‌ای به قیام سراسری

قیام تشنگان خوزستان
قیام تشنگان خوزستان

دیکتاتور و تاریکخانهٔ اشباح او در روزهای نخستین قیام خوزستان تلاش داشت آن را نادیده بگیرد. سانسور خبری و سکوت وحشتناک رسانه‌های وابسته به حاکمیت، این قیام را کتمان می‌کردند؛ ولی وقتی متوجه شدند که این قیام قابل سرکوب‌کردن و خاموش‌شدن نیست، اکنون سیاست دیگری در پیش گرفته‌اند تا آب بر آتش قیام بپاشند و از حرکت شعله‌های آن به دیگر استانهای مستعد قیام جلوگیری کنند. نخستین علامت‌های اتخاذ این سیاست خود را در فاکت‌های زیر نشان داد:

بازنشر پیام ۲ اسفند۹۵ خامنه‌ای در اینستاگرام و سایت او:

«‌مسئولان وظیفه دارند به مشکلات خوزستان رسیدگی کنند و اگر کسی به فکر مردم باشد، نمی‌تواند در مقابل مسائل دشوار خوزستان راحت بماند و این وظیفه‌ٔ قطعی، فوری و همیشگی حکومت‌هاست که به فکر مردم باشند».

 

بگذریم از این‌که ولی‌فقیه در روزهای قبل رطب و یابس زیادی در مورد مقاومت ملتها به هم بافته و نسخه برای به‌انحراف کشاندن مراسم حج صادر کرده بود ولی جمله‌ای در مورد خوزستان بر زبان نرانده بود.

حسن روحانی: «اعتراض حق مردم خوزستان است... مردم خوزستان خواهش می‌کنم که مشکل را از طریق قانونی پیگیری کنند و نگذارند دشمن سو‌ء استفاده کند» (انتخاب. ۳۱تیر ۱۴۰۰).

شمخانی: «دستور داده شد بازداشتی‌های حوادث اخیر خوزستان که عمل مجرمانه‌ای نداشته‌اند، به‌سرعت آزاد شوند» (انتخاب. ۳۱تیر۱۴۰۰).

 

در این واکنش‌ها یک عقب‌نشینی دیده می‌شود. این عقب‌نشینی در حالی است که سیاست جاری حکومت هم‌چنان گسیل نیروی سرکوبگر به استان شورشی خوزستان و خط‌و‌نشان کشیدن برای جوانان شورشی از زبان دادستانی خوزستان و شلیک به سمت مردم بی‌دفاع است. معلوم می‌شود هراس از سرایت قیام به دیگر نقاط ایران و بیم از ورود عنصر «آتش» و مقابلهٔ مسلحانه مردم، حاکمیت را به اتخاذ چنین سیاستی وادار کرده است. علاوه بر آن خامنه‌ای و دستگاه سرکوب او از این‌که جوانان شورشی از محبوبیت مجاهدین، فعالیت کانون‌های شورشی الهام می‌گیرند، سخت به هراس افتاده‌اند.

هدایت‌الله خادمی، عضو سابق مجلس ارتجاع: «برخی سران مجاهدین از اغتشاشات اخیر اظهار رضایت کرده‌اند، مردم باید احتیاط کنند که این اعتراضات به انحراف کشیده نشده و مورد سوءاستفاده دشمنان قرار نگیرد» (خبرگزاری مهر. ۳۰تیر ۱۴۰۰).

 

البته پیشاپیش معلوم است که هدف از این سیاست، فریب قیام‌آفرینان و خرید زمان برای مهار قیام و جلوگیری از انفجار عمومی است.

حکومتی که تالاب‌های خوزستان را برای ارزان‌فروشی و حراج نفت و گاز آن خشکانده است، اینک می‌خواهد با صدقه دادن منت‌گذارانهٔ چند تانکر آب، قیام را از خیابانهای شورشی خوزستان برچیند و مردم از هستی ساقط شده را به وعده‌های نسیه و سرخرمن حواله دهد.

به‌رغم این تشبثات مزورانه و از موضع ضعف و هراس، قیام خوزستان در حال استمرار و گسترش است. آتش گشودن حکومت در شهرک طالقانی بندر ماهشهر به روی مردم بی‌دفاع و به‌خون کشاندن تظاهرات مردم الیگودرز لرستان، قیام وارد مراحل جدیدی شده است. خامنه‌ای حتی اگر برای نجات خود از سرنگونی، کرخه را آزاد کند و تمام دریچه‌های سد گتوند را نیز بگشاید، نخواهد توانست با آب آتش قیام را خاموش نماید. مردم خوزستان دریافته‌اند که حق گرفتنی است و باید در کف خیابان آن را ستاند. هر گلوله‌ای که به‌سمت قیام‌کنندگان شلیک می‌شود، قیام را رادیکال‌تر و بازگشت‌ناپذیر می‌کند. خوزستان تنها نیست، این قیام مردم ایران علیه تمامیت استبداد دینی است که از خوزستان آغاز شده است. این قیام دروازه‌ای است به سوی قیام سراسری و اکنون در پیوستن یک به یک شهرها، پرطنین‌تر می‌شود.

زوزه‌های هراس‌آلود استبداد دینی و پارس‌های خوابیدهٔ سگان زنجیری آن، آغاز پایان یک دوران است.

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/86e55651-adc4-47f1-a11b-21c404c4a872"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات