بنا بر ماهیت فاسد و عقب مانده رژیم ولایت فقیه، در عرصه علم و فرهنگ هم مانند سایر عرصهها فساد و رانتخواری و شبکههای مافیایی در این دانشگاه و آن پژوهشکده، این هیأت علمی و آن مؤسسه تا بخواهید لانه کرده است، آنچنان که در همین دوران کرونایی که جان مردم ایران در تیررس این ویروس مرگبار است، باز بوی تعفن باند بازی و مافیای تخصیص پول و امکانات، مشام هر انسانی را آزار میدهد.
فساد در وزارت بهداشت در دوران کرونایی
در این رابطه یک جنگ و نزاع خونین در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درگرفته است. ظاهر امر اختلافات وزیر و معاونان و کادر درمان و متخصصان رشتههای مرتبط با ویروسهای واگیردار در نحوه درمان و نوع مدیریت سلامت عمومی و کادرهای محقق و پژوهشگر است ولی در واقع جنگ و دعوا بر سر پول و خرج و مخارج و درآمدهایی است که از کیسه ملت به چنگ میآورند.
چگونگی و سازوکار توزیع بودجههای پژوهشی در وزارتخانهها و دستگاههای دولتی، سالهاست که صدای محققان و پژوهشگران مستقل و مؤسسات غیردولتی را درآورده است. تا جایی که رسانههای حکومتی نیز بحث ورود مافیا به حوزه پژوهش و تحقیق را مطرح میکنند.
چندی پیش سعید نمکی وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، در اوج وضعیت وخیم و فاجعهآمیز همهگیری ویروس کرونا، بخش تحقیقاتی وزارتخانهای که خود متولی آن است را زیر فشار قرار داد که چرا توجهی به مشکلات نظام سلامت کشور ندارد؟! و آن را متهم ساخت که ۹۸ % تحقیقات علوم پزشکی صرفاً به مطالعات بیحاصل بسنده میشود که دست آخر تنها مقالاتی میشود که در گوشه مجلهای منتشر میشود!
مافیای پژوهش در وزارت بهداشت
اخطار وزیر واکنش تند معاون پژوهشیاش رضا ملکزاده را بهدنبال داشت. او اظهارات نمکی ر ا در خصوص تحقیقات علوم پزشکی ناشی از عدم شناخت وی نسبت به عرصه تحقیقات و فرار رو به جلو در پذیرش مسئولیت افزایش آمار مبتلایان و مرگ و میرها دانست.
«معاون سابق پژوهشی وزیر در استعفاء نامه سرگشاده خود، سخنان وزیر را در خصوص تولید واکسن ایرانی که حداقل در آن زمان بهزعم وی مراحل اولیه را طی میکرده است، “ شتابزده ”و ”غیرعلمی ”و ”معرکهگیری“ توصیف کرده است و او را متهم کرده است با مدیریت غلط و پر نقص خود که بهعلت بیتوجهی به هشدارها و توصیههای محققان و متخصصان نظام سلامت بوده است، موجب تلفات انسانی زیاد در ایران شده است» (خبرفارسی. ۲۷آذر۹۹).
در پاسخی که ملکزاده به رئیس سابقش مینویسد واقعیت تکاندهندهای نیز افشا میشود: «همه دولتها در ایران با دید تجملی به پژوهش، هرگز بیش از نیم درصد بودجه ناخالص ملی را به تحقیقات اختصاص ندادهاند. با وجود سهم ۳۰درصدی بخش علوم پزشکی از تولید علم در ایران، این بخش تنها سه دهم درصد (!) از بودجه تحقیقات کشور را از آن خود کرده است» (جماران۳۰آبان ۱۳۹۹).
اگر چه این میزان، چنانکه در یادداشت رضا ملکزاده آمده است، هیچگاه بهطور کامل اختصاص داده نشده و نمیشود، اما مشخص است حتی بخشی از این رقم، مقدار قابل توجهی است.
از سوی دیگر محمدرضا هاشمیان-فوق تخصص ICU با انتقاد بهعملکرد دکتر ملکزاده، میگوید: «همهٔ ما معترض هستیم نسبت به اینکه کسی در این کشور معاون پژوهشی شده است که برای خودش و گروههای نزدیکش بودجهها را صرف میکند» (انصاف نیوز. ۱۷دی۹۹).
وی دربارهٔ پژوهشهای علمی در حوزهٔ پزشکی و بودجهٔ آنها میگوید: «مقالههای آقای... را در واقع فردی به نام... در آمریکا مینویسد. انبوهی از بودجههای پژوهشی کشور به آن طرف دنیا میرود. اما ببینید! نتیجهٔ همهٔ این پژوهشها فلاکت و مشکلات امروز است. الآن نگاه کنید در کشور چقدر مرگومیر در بخش ICU داریم با این وجود در این مدت هزار تومان هم هزینهٔ پژوهش در ICU نکردهاند. دکتر ملکزاده خودش به ما گفت آمار کرونا دو و نیم برابر آمار منتشر شدهٔ فعلی است. از بس که اینها در حوزهٔ ICU هیچگونه فعالیتی نکردند، مرگومیر زیاد است. چون پژوهش درستی در این حوزه انجام نشده است. اگر پاندمی بعدی نیز اتفاق بیفتد باز هم همین است. درسی از این پژوهشها نمیگیریم. فرایند فعلی پژوهشها به نفع ذینفعان هستند».
پژوهشهای انحصاری در خدمت مرگ آفرینان
این فوق تخصص ICU در بیمارستان مسیح دانشوری تأکید میکند: «مسألهٔ اصلی این است که چگونه یک نفر میتواند در رأس کار باشد و هر شش روز یکبار هم یک مقاله بنویسید؟ عادی نیست. هیچوقت به ما بودجهیی تعلق نگرفته است و نخواستهاند در زمینهٔ ICU پژوهشی کنیم و نگفتهاند بیایید به شما کمک کنیم تا فرایند کاهش مرگومیر را در کشور شاهد باشیم. چرا این پژوهشها انحصاری است؟ چرا باید آنقدر بودجه به یک نفر بدهند تا یک نفر دیگر در آمریکا همهٔ این مقالات را بنویسد؟ این خیلی عجیب است. باید روابط مالی بین این افراد که بودجهها در دست آنها بوده کاملاً تفهیم و شفاف شود که بابت این پژوهشها چقدر بودجه رد و بدل شده است؟ اما این تحقیقات در کرونا به درد کشور نخورد. چون این پژوهشها در قسمت آی.سی.یو نبود. هر چند بیشتر مریضها در آی.سی.یو میمیرند. چون هیچ سرمایهگذاری پژوهشیای در این زمینه نشده است و نیازهای اصلی حوزه پزشکی شناسایی نمیشود. نیاز اصلی پژوهش در زمینه مرگومیر انسانهاست و اولویت دارد».
در این جنگ داخلی بین مهرههای فعلی و سابق وزارتخانه متولی بهداشت و درمان کشور، جریانها و مهرههای دیگر هم صدای خود را بلند کردهاند. علویان معاون اسبق پژوهشی وزارت بهداشت، درمان و علوم پزشکی نیز در نامهیی به وزیر مسئول سلامتی مردم، چند مورد از فساد و دزدیها را ردیف میکند:
- شفاف نبودن بودجههای تحقیقاتی نیماد (مؤسسه ملی توسعه تحقیقات علوم پزشکی ایران) و عدم توزیع عادلانه بودجههای پژوهشی
- تصدی دو شغل همزمان توسط برخی مسئولان و تضاد منافع و تأسیس شرکتهای دارویی
- بحث عدم توجه به اخلاق در پژوهشهای صورت گرفته در مراکز وابسته به معاونت تحقیقات و ایجاد الگویی نامناسب مبارزه با تقلب در بین پژوهشگران و معضلاتی مانند فضاحت خروج ۶۷ مقاله از نیچر (مجله علمی معتبربینالمللی)» (مشرق. ۱آذر ۱۳۹۹).
این غارت اموال ملت از سوی سران نشسته بر شفاخانههای این کشور در اوج کشتار ویروس کرونا صورت میگیرد یعنی از سوی کسانی که ظاهراً میبایست مراقب حال بیماران باشند و برای مداوای آنها سر از پای نشناسند!
به همین خاطر یکی دیگر از همین بهاصطلاح مسئولان جهادی (طیبی رئیس جهاد دانشگاهی) میگوید «وجود رانت پژوهشی را قبول دارم!» (فرهیختگان. ۱۶مرداد۹۸) جالب اینکه نهاد تحت ریاست وی نیز، بهطور خاص در لایحه بودجه، سهم اختصاص یافتهای دارد.
ویروس فساد در تارو پود رژیم آخوندی
البته وزارت بهداشت تنها یک مثال است و باقی وزارتخانههای این رژیم هم با این مافیای پژوهشی مواجه هستند. نمونهٔ پرسود تر آن حوزه تحقیقات در وزارت نفت است که مبالغ آن سر به آسمان میزند و پرداختن به آن مثنوی هفتاد من میشود. هر چه که زمان میگذرد زخمهای چرکین فسادی که ریشههای این درخت خبیثه را فراگرفته بیشتر در معرض دید همگان قرار میگیرد و مشخص میشود که بازی با جان مردم و چپاول اموال آنها، در نهاد ناپاک این رژیم ضدمردمی است. رژیمی که تمامیتش عین فساد و غارت است. بنابراین تنها راه از ریشه درآوردن تمامیت آن است