728 x 90

ماهیت فاشیستی ارتجاعی ولایت فقیه

خامنه ای ولی فقیه ارتجاع
خامنه ای ولی فقیه ارتجاع

نظام حاکم بر ایران که توسط علی خامنه‌ای اداره می‌شود، نظامی است مبتنی بر ولایت‌فقیه که پایه گذار آن خمینی بود و بعد از غصب حاکمیت در ایران شکل گرفت.این حاکمیتی است منحصر به‌فرد که با هیچ اندیشه حکومتی و یا به قول خودشان اسلامی که مدعی آن هستند همخوانی ندارد. آنها عبایی از اسلام دوختند که فقط قواره تن خودشان است و لا غیر.

تن‌پوشی به نام ولایت مطلقه فقیه که خمینی دوخت و ۳۰سال است خامنه‌ای با آن قدرت را و غارت را قبضه کرده است.

خمینی با تئوری ولایت مطلقه فقیه راه هر نوع فکر و ایده‌ای را در جامعه بست و هر گونه زندگی مسالمت‌آمیز با سایر ادیان و جریانهای غیراسلام ارتجاعی را مشروط به پذیرش شاخصهای حکومت ولی فقیه یعنی خودش کرد. از نظر خمینی جمهوری معنا ندارد؛ حکومت هم مشروعیتش را از ولایت‌فقیه می‌گیرد نه از آرای مردم.

در صحیفه نور _ ج ۲۰، ص ۴۵۲-۴۵۱_ موضوع حکومت و ولایت مطلقه و جایگاه مردم در این نظام به‌روشنی بیان شده است:

«حکومت به‌معنای ولایت مطلقه... بر جمیع احکام شرعیه الهیه تقدم دارد... حکومت می‌تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یک‌جانبه لغو کند. و می‌تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیرعبادی است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامی‌که چنین است جلوگیری کند. حکومت می‌تواند از حج، که از فرایض مهم الهی است، در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی دانست موقتاًً جلوگیری کند...»

 

اختیارات بی‌در و پیکر ولایت شیطانی خامنه‌ای در ایران، تمام قوانین معمول و طبیعی تعریف شده در جامعه بین‌الملل را مخدوش کرده و زیر علامت سؤال برده است:

در جهان امروزی ـ حتی در دورافتاده‌ترین و عقب مانده‌ترین کشورهاـ اگر فردی با این قوانین و اختیارات در رأس حکومتی روبه‌رو شود بی‌درنگ می‌پرسد:

- چرا فقط یک نفر باید بر همهٔ تصمیمات کشوری و لشکری و حقوقی ووو دخالت یکجانبه و مستقیم داشته باشد؟

- چرا باید عزل و نصب مسئولیت کلیدی مملکت از فیلتر یک نفر آنهم به‌اصطلاح ولی‌فقیه‌! بگذرد؟

- در عرف و قانون و رویة معمول و معقول ملی و بین‌المللی حرف اصلی را مدیریت صحیح و تخصص و دموکراسی یعنی رأی مستقیم و غیرمستقیم مردم می‌زند در حالی‌که در حاکمیت استبداد آخوندی، فاشیسم عنان گسیختهٔ ارتجاعی، حرف اول و آخر را می‌زند! علت چیست؟

- مسئولیت یک حکومت مردم گرا و ملی، اجرای قانون، پشتیبانی از اقشار ضعیف و حمایت از مردم است و این نظام که ادعای حمایت از مردم و مستضعفین را دارد چرا خودش عامل بحرانهای اجتماعی و فقر و تبعیض و سرکوب و ترور و وحشت است؟

شعار اولیهٔ در حاکمیت آخوندی برای این‌که «ولایت و رهبری» را رسمی و بی‌رقیب و نفوذ ناپذیر در برابر احزاب و گروه‌های داخل کشور کنند این بود: خدا یکی، قرآن یکی، رهبر یکی؛

اما در پروسة حکومت ولی‌فقیه معلوم شد هر سه یکی بیش نبود. سه اسم در یک کالبد منفور؛ خدا، قرآن و رهبر فقط خمینی بود و بس و وارث انتصابی آن خامنه‌ای هم همان مسیر (خوردن حق حاکمیت مردم) را در پیش گرفته است.

در حاکمیت جور ولایت آخوندی نه جمهوری معنایی دارد و نه آزادی رسمیتی، نه قانون جایگاه حقی دارد و نه ملت حقوقی.

هر چه هست و می‌بینیم همه نیرنگ و دجالیت و ستم و بی‌عدالتی است که مستمرا در ۴۰گذشته ادامه داشته‌است. هر روز شیخی مقلد و مزدور تئوری ولایت، بر منبر جلوس کرده و به اسم دین،  با تازیانه و دار و شکنجه و اعدام و ترور موقعیت خود را حفظ کرده است.

اما این فقط یک طرف قضیه است که ولی‌فقیه می‌خواهد برای همیشه، یکه تاز، خاک ایران را به توبره کشیده و زیر نعلین خودش بگیرد! طرف دیگر این است که آیا توانسته است خلقی را تسلیم خواسته های شوم خود کند؟ 

طی دوران ۴۰ساله هرگز ملت قهرمان ایران وجود نامأنوس و منحوس ارتجاع را بر نتابید و دائم با او در جنگ بوده، از ضدیت با جنگ ضدمیهنی تا نامشروع دانستن حاکمیت ضد ملی ولی‌فقیه و حمایت از فرزندان دلیرش در کانون‌های شعله‌ور شورشی که خوابش را آشفته کرده‌اند.

مردم در سرفصل‌های مهم تاریخی طی ۴۰سال گذشته همواره خواهان نفی این حاکمیت بودند و با پشتوانه قوی و محکم سازمان مجاهدین خلق ایران و آلترناتیو شورای ملی مقاومت، به دفاع مستمر از حق حاکمیت مردم بپا خاسته و با تمام قوا چشم در چشم این هیولای مهلک ایستاده و کوتاه نیامدند و عزم جزم کرده‌اند تا پیروزی خلق محروم ایران و سرنگونی رژیم آخوندی بجنگند.

 

ش: علوی

مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4a42ac87-9d52-4308-93c3-84ad8d06a009"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات