کریمی تبار امام جمعه خامنهای در ایلام، در ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ ناخواسته حرفی را بر زبان راند که کالبدشکافی آن از یک واقعیت سرسخت پرده برمیدارد. او خطاب به پزشکیان گفت:
«مقام معظم رهبری دستور مطالبهگری دادند و دانشجویان باید پیشگام در این عرصه باشند این فضا فضایی است که باید مورد تشویق قرار بگیرد، حالا هر چند دانشجو برخلاف خواسته برخیها نظر خودش را بیان کند، اما جای آزاداندیشی دانشگاه است ولو اعتراضی هم داشته باشد، در آنجا باید بیان شود و استاد و دانشجو و دانشگاه باید مورد حمایت همه قرار بگیرند. اما اگر چنانچه استاد یا دانشجویی فراتر از عرصه آزاداندیشی و دانشگاه وارد اقدامی شد که در مسیر ضد انقلاب قرار بگیرد، با گروههای منافقین همکاری کند، وارد براندازی نظام بشود، به آتش بکشد پلیس را، مورد تهاجم قرار بدهد، طبیعتاً این دو نحوه رفتار متفاوت است، آنجایی که جرمی اتفاق میافتد دستگاه قضایی وظیفه دارد با مجرم بر اساس قانون برخورد کند».
منظورش این است که دانشجو میتواند در محیط دانشگاه پز «آزاداندیشی» و «مطالبهگری» به خود بگیرد و گاهی هم شلنگ تخته بیندازد چرا که خامنهای خودش دستور آن را داده است ولی مرز آن این است که خط قرمز رد نکند. این خط قرمز چیست؟ «همکاری با مجاهدین» و تلاش برای «براندازی نظام». او سپس در نگرانی از قیامهای پیش رو و نقش آفرینی شورشگران و کانونهای شورشی، کارکرد این دو جرم فوق را تعریف هم میکند: «به آتش کشیدن [اماکن سرکوب] و «تهاجم به پلیس». اگر دانشجویی این دو خط قرمز را رد کند، سگان زنجیری خامنهای در قضاییه وارد میشوند.
در ادبیات حکومتی، معیار تشخیص «خودی» از «غیرخودی»، همین دو خط قرمز است. «خودی» آنهایی هستند که نظام را قبول دارند؛ ولو به آن انتقاد داشته باشند ولی خواهان آن هستند که نظام آسیب نبیند و برجا بماند. «غیرخودی» به طیفی گفته میشود که به براندازی نظام معتقدند. کسی که به براندازی معتقد باشد بیگفتوگو «منافق»، «محارب» و «باغی» نامیده میشود. اینها کدهای لو رفته و برچسبهای این رژیم در شیطانسازی از سرخترین نام یعنی «مجاهد خلق» است.
تنها جرم زندانیان سیاسی مجاهد خلق در سال۶۷ این بود که نام خود را «هوادار مجاهدین» یا «مجاهد خلق» نامیده بودند. آنها بههمین جرم در یک بهاصطلاح دادگاه چند دقیقهیی، محاکمه و به اعدام محکوم شدند. بر سر سرخ و ممنوع بودن این نام، تمام باندهای مافیایی تشکیلدهندهٔ این حکومت اتفاقنظر دارند. . حتی نام خامنهای نیز خط قرمز این رژیم نیست و وهن آن را به میزانی میپذیرد. بسیاری از پاسداران سیاسی این رژیم در خارج کشور برای ایز گم کردن نقش خود به این رژیم فحش میدهند و در مورد خامنهای مطلب مینویسند تا بتوانند مأموریت شیطانسازی از مجاهدین را پیش ببرند. همین رژیمی که در مورد خامنهای مرزسرخ ندارد، از خط قرمز نام مجاهد خلق بههیچعنوان و در هیچ شرایطی کوتاه نمیآید. آن را مرادف «براندازی» و نبود خود میشناسد.
این نام آنقدر برای خامنهای پرستان سرخ و ممنوع است که کاربرد آن را ولو به سهو نمیبخشند. یادآوری میکنیم که دژخیم حمید نوری در یکی از جلسههای دادگاه استکهلم گفت:
«حتی وقتی که در بازجویی اسم سازمان مجاهدین و گوهردشت را بردم، از همین الآن ترس سرتاسر وجود من را گرفته و یقین دارم بهمحض اینکه وارد ایران بشوم، بهجای استقبال از من، اول من را دستگیر میکنند»!
او با التماس به دادگاه گفت:
«خواهش میکنم شرایط من را درک کنید»!
متولیان فاشیسم دینی و خامنهای پرستان میتوانند در سالگرد قیام ۱۴۰۱، دانشجویان را از نزدیک شدن به خط قرمز مجاهدین برحذر دارند، اما این خط قرمز مانند شاهرگی سرخ در حال رساندن خون به شریانهای برانگیخته جامعه برای ورق زدن روزهای تاریک به سمت فرجامی آتشین و سرنوشتساز است.