(آوارگی مردم = امنیت آخوندها)
روز سهشنبه ۳۱اردیبهشت ۹۸در بحث و جدلی که در جلسه علنی مجلس ارتجاع بین یک نماینده رژیم آخوندی و رحمانی فضلی وزیر کشور آخوندها درگرفت، پرده از روی یک سیاستهای ضدمردمی دیگر آخوندها کنار رفت:
آواره سازی مرزنشینان! و جایگزینی ساکنان بومی مناطق مرزی با مزدوران انتظامی و نیروهای سرکوبگر بهعلت تأمین امنیت آخوندها!
گزارشی از مرزهای شرقی (خراسان) از زبان نماینده رژیم در همان منطقه:
رحیمی جهان آبادی نماینده سؤال کننده به رحمانی فضلی گفت: «سؤالی را که بنده دارم یکی از اساسیترین سؤالات پیرامون مناطق مرزی است. در کجای جهان مرز را بدون مردم تعریف میکنند؟ در کجای جهان مرز را و امنیت پایدار و توسعه پایدار در مرز را منهای مردم تعریف میکنند؟... داستان از چه قرار بوده؟ در دهه ۷۰که طالبان ناامنی ایجاد کرده در افغانستان، یک حریم مرزی یک حریم امنیتی قرمز و زرد رنگ در مناطق مرزی ما مشخص شده که کار درستی هم بوده اما تعدادی از روستاها را تخلیه کردند اینها را رها کردند حاشیه نشین شهر شدند کار اینها کشاورزی و دامپروری بوده مراتع اینها را گرفتند شغل مشخصی ندارند روانه حاشیه شهرها شدند چه در مشهد چه در تربتجام یا تایباد... از وزارت کشور سؤال دارم چند روستا را تخلیه کردند؟
چند هزار هکتار را تصرف کردند و فقط ۵میلیارد تومان خسارت ارزیابی کردند از اون ۵میلیارد سه میلیارد و خردهای را دادند یک میلیارد و خردهای هم هنوز مانده کجای این انصاف است؟ کجای جهان کسی با شهروند خودش این رفتار را انجام میدهد؟»
همین نماینده ادامه داد: « هیچ کجا مرز را با سیم خاردار شما نمیتوانید امنیت درش برقرار کنید شهروند شما اگر گرسنه هست، شهروند شما اگر بیپناه است، شهروند شما اگر اشتغال ندارد، کوچ اش دادید، روستایش را خراب کردید، چه جوری میخواهید امنیت برقرار کنید در کنار مرز؟ مرز در هر جای جهان فرصت است برای شهروند اما برای ما مصیبت شده در اونجا... چرا زمین مردم را گرفتید؟ »
جایگزینی مردم با پاسداران مزدور و جنایتکاران ناجا!
این نماینده در قسمت پایانی حرفهایش به نکتهیی اشاره کرد که با همه دردناکی پرده از روی طرحهای جدید آخوندها بر میدارد. وی به جایگزینی هموطنان مرزنشینمان با پاسداران جنایتکار و نیروهای سرکوبگر انتظامی اشاره کرد و گفت:
«دوستان به یک نکتهیی تلختر من اشاره کنم زمینی را که در(منطقه) «هشتادان و دوقارون» (از توابع شهرستان) تایباد از مردم بیپناه کشاورز دامپرور گرفتند دادند به تعاونیهای ناجا و تعاونیهای متعلق به دیگران است یعنی به شهروند خودشون اعتماد نکردند ولی همون زمین را دادند کس دیگهای داره کشاورزی میکند والله این بیانصافی است بخدا این بیانصافی است این حق کشی است».
قسمت تلختر داستان
همین نماینده در بخش دیگری از سخنانش اشاره میکند افرادی از همان مرزنشینان هستند که شناسنامه ایرانی هم دارند اما رژیم آنها را ممنوعالخدمات کرده است یعنی به آنها اجازه هیچ کار در محدوده کشوری جمهوری اسلامی داده نمیشود یعنی حتی از مراجعه به بیمارستان و مداوا با پول خودش هم محروم است! وی گفت: « این چه رفتاری ست با شهروند خودتان؟
این توی همه مناطق مرزی هست! توی خوزستان هست! توی آذربایجان هست! توی کردستان هست! تو مناطق شمال و جنوب کشور هست!...این شهروند از ابتداییترین حقوق خودش، ذاتی ترین حقوق خودش محروم است،... تازه اونی که شناسنامه ایرانی داره میگی ممنوع الخدمات است!»
و قسمت بدتر این ماجرا آنجاست که میشنویم رژیم همین کار را در مرزهای دیگر کشور نیز جاری کرده است! بیعلت نیست که آخوندها در جریان سیل اخیر خوزستان دستپاچه آدمکشهای مزدور حشدالشعبی را در مناطق مرزی خوزستان اسکان داده و برایشان مقر و پایگاه ایجاد کردند!
تعداد مرز نشینانی که آخوندها آواره کردهاند
رحمانی فضلی در پاسخ به رحیمی جهانآبادی گفت ۹۴۰خانوار مشمول طرح جابهجایی بودهاند و برای جبران خسارتهای ناشی از جابهجایی مبلغ چهار و هفتدهم میلیارد تومان بودجه اختصاص پیدا کرد که ما باید این بودجه را بین آن ۹۴۰خانوار تقسیم میکردیم ولی پس از مدتها تنها ۶۰۵خانوار تعیینتکلیف شدند و حدود ۳۳۵خانوار ماندند یعنی پولی برای پرداخت به این ۳۳۵خانوار پرداخت نشده است!
حتی خسارت آوارگان را هم ندادند!
رحمانی فضلی میگوید مبلغ چهار و هفتدهم میلیارد تومان بودجه برا ی این کار اختصاص داده شد اما بهعلت مضایق بودجهای، این رقم تخصیص داده نشد! یعنی همان چهار و هفتدهم میلیارد تومان را هم ندادند که بین مرزنشینانی که خودشان آواره کرده بودند، تقسیم کنند.
رحیمی جهانآبادی در تکمیل حرفهای رحمانی فضلی گفت برای جبران خسارت آواره کردن مرز نشینان، دولت آمد و ارزیابی کرد که با ۵میلیارد تومان میتوان شهروندان بیدفاع و بیپناه خراسان شمالی را آواره کرد اما هنگام تحقق بودجه تنها سه میلیارد و خردهای از آن برآورد اولیه ۵میلیاردی را پرداخت کردند و بقیهاش را ندادند! در نتیجه آن سه میلیارد و خردهای را بین ۶۰۵خانوار تقسیم کردند که به هر خانوار حدود ۵میلیون تومان دادند و به بقیه هم حتی یک دینار ندادهاند و اکنون، ملت آواره حاشیه شهرها شدهاند بدون اینکه حتی یک ریال بابت جبران خسارت دریافت کرده باشد!
تامین امنیت مرزی یا تأمین امنیت ارتباطات تروریستی؟!
رحمانی فضلی در توجیه کلیت این طرح یعنی جابهجایی مرزنشینان و جایگزین کردن آنان با پاسداران جنایتکار انتظامی میگوید این طرح از سال ۱۳۸۷آغاز شد. وزیر کشور خامنهای با همین آدرسی که میدهد روشن میکند که از آن سال در فکر امن کردن مرزهای خراسان برای ترددهای پاسداران و القاعده و طالبان بوده و تلاش میکرده با آواره کردن ساکنان بومی و هموطنان مرزنشین در آن دیار، مسأله ترددهای پاسدارانش را از دید مردم پنهان نگاهداشته تا از درز اطلاعات آن به رسانهها بهطور سیستماتیک جلوگیری کند وگرنه کیست که نداند اساس ترددهای قاچاق مرزی در این ناحیه از مرزهای جنوبی و حتی مرزهای استان سیستان و بلوچستان انجام میگیرد.
نگهداری حدود ۲۰تن اعضای خانواده بنلادن در ایران توسط خامنهای را اینک همگان میدانند. کما اینکه لو دادن و دستگیری برخی از آنها در همکاری با دولت اسبق آمریکا (جرج بوش) را نیز مقامات آمریکایی(هیلاریمان لورت) اعلام کردند. عمر اسامه بنلادن در مصاحبه با آسوشیتدپرس (قاهره ۲۰۰۸) گفته بود:«فکر میکنم زمان خروج اعضای خانواده من از ایران فرا رسیده است». سازمانهای اطلاعاتی از حضور سیفالعدل، سلیمان ابوغیث و شماری از رهبران القاعده نیز در ایران نیز خبر داده بودند. اخبار مزبور در تایمز لندن هم منعکس شد.
این روابط از زمان خاتمی تاکنون ادامه داشته است. اما سال ۱۳۸۷که طرح جابهجاییهای مرزنشینان ایرانی در خراسان اعلام و تصویب شد و مقداری هم بودجه برای اجرای آن اختصاص داده شد، همان سالی است که در شهریورماه آن ایمن الظواهری مقام ارشد القاعده در یک نوار ویدئویی اعلام کرد که رژیم حاکم بر ایران با نیروهای آمریکایی برای اشغال عراق و افغانستان همکاری کرده است و بهدنبال آن روابط دو طرف دچار بحران شد.
روابط خامنهای با القاعده در واقع ریشه در روابط وی با طالبان دارد گرچه این روابط فراز و فرودهای بسیاری داشته اما خامنهای پیوسته در تلاش بوده در امور داخلی افغانستان نیز دخالت کند و به همین علت همیشه دنبال جای پایی در آنجا میگشته است. ملاقات ظریف با ملااختر محمدمنصور (جانشین ملاعمر رهبر طالبان) در تهران را باید در راستای همین تلاشها شمرد. خبر این ملاقات را سایت جهان نیوز اصولگرایان نیز منعکس کرده بود. ملااختر هنگام بازگشت از ایران، در مرز پاکستان و افغانستان توسط پهپادهای آمریکایی شناسایی و کشته شد. روابط خامنهای با طالبان بعدها بهطور کامل از پرده بیرون افتاد و خبر ملاقات رسمی مقامات دو طرف نیز در رسانههای رژیم انتشار یافت. روز ۹دی ۹۷بهرام قاسمی سخنگوی وقت وزارتخارجه رسماً خبر ملاقات هیات طالبان با عباس عراقچی در تهران را اعلام کرد.
با مرور این اطلاعات، مفهوم امنیتی بودن مرز مزبور بیشتر روشن میگردد!
چه باید کرد؟
متأسفانه در مملکتی که نظام حاکم، خود شقیترین قاتل ملت است هیچ نهادی برای احقاق حقوق شهروندان وجود ندارد.
این روستاییان نیز اولاً بهعلت پرتافتادگی جغرافیایی و ثانیا بهعلت کمشمار بودنشان (تقریباً ۱۰۰۰خانوار معادل تقریباً ۵ـ ۶هزار نفر) و علل دیگر، دستشان از دادخواهی کوتاه است، هیچ نهاد مدنیای هم برای پیگیری حق و حقوقشان وجود ندارد و در نتیجه حقشان پایمال شده تلقی میگردد و اینجا همان جایی است که باز هم باید ایمان آورد به انقلابی بزرگ و سترگ که ریشه این ستم جانکاه را از بیخ و بن برکند، انقلابی توفندهتر از آن انقلابی که شیخ فضلاله را بهدار آویخت و شاه را با همه هیمنهاش آواره کرد و شیخ را هم انشاالله بهزودی در کنار آنان جای خواهد داد.