مهمترین مطالب و عنوانهای روزنامههای حکومتی امروز چهارشنبه دوم آبان به دعوای باندها بعد از جلسه غیرعلنی دیروز مجلس ارتجاع بر سر تصویب یا رد لوایح مربوط به FATF اختصاص یافته. بعد از آن، اظهارات جدید روحانی در دانشگاه تیتر مشترک روزنامهها شده و حملات باندی به دولت روحانی هم در کنار این تیترها در روزنامههای هر دو باند دیده میشود.
کیهان خامنهای گزارش خود از دیدار مقامات رژیم با نمایندگان مجلس و سنای فرانسه را با سوزوگداز از دستگیری یک دیپلمات تروریست و اخراج یکی دیگر از دیپلمات تروریستهای رژیم آمیخته و نوشته است« متأسفأنه آقای عراقچی به هیچ عنوان به اقدامات خصمانه فرانسه در ماههای اخیر هیچ اشارهیی نکرده است. این در حالی است که در سایه سکوت و بیعملی دولت و دستگاه دیپلماسی، فرانسه روزبهروز بر اقدامات خصمانه علیه ملت ایران میافزاید».
وطن امروز هم سوزوگداز لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع در دیدار با دو نماینده فرانسوی را انعکاس داده و در حالی که رژیم آخوندی را «مردم ایران» نامیده از جمله نوشته است: لاریجانی«با بیان اینکه فرانسه یک کشور پیشرو در حل مسائل است، ادامه داد: البته حضور (مجاهدین) در فرانسه یک نکته منفی در اذهان مردم ایران ایجاد کرده است».
اظهارات روز گذشته ظریف در مجلس ارتجاع موضوع حملات روزنامههای دلواپسان به باند روحانی است.
سیاست روز نوشته است:« ظریف و همکارانشان کمی بیش از آن چه مد نظر است به اروپاییها خوشبین هستند و روی آنها حساب باز کردهاند، باید به وزیرخارجه کشور مان بگوییم که باور کنید اروپا منافع خود را با آمریکا به منافع با تهران ترجیح نخواهد داد».
کیهان هم نوشت« (ظریف)گفت که ناچاریم FATF را بپذیریم. این اظهارنظر تأمل برانگیز در حقیقت ارسال پالس ضعف به دشمن است».
وطن امروز هم نوشته« برخی از روایتهایی که نمایندگان از قول ظریف در مجلس مطرح کردهاند آنقدر عجیب است که در صورت صحت، محل نقد و تأمل جدی است».
در روزنامههای همسو با روحانی حمله به مجمع تشخیص که در دعوای FATF به میدان آمده، جای ویژهیی دارد.
جهان صنعت نوشته « علی مطهری درباره اقدام هیات عالی نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام اظهار داشت: اخیراً یک مرحله جدید به روند قانونگذاری کشور اضافه شده است و آن، ورود هیاتی موسوم به «هیات عالی نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام» در روند قانونگذاری مجلس است». و در ادامه افزوده« ما دو شورای نگهبان پیدا کردهایم که هر دو پدیده خلاف بیّن و آشکار قانون اساسی است. این بدعت قطعاً موجب تحدید قدرت قانونگذاری و تنزل جایگاه مجلس میشود و مجلس باید از کیان خود دفاع کند».
آرمان هم در مورد نهاد موازی دولت حرفهای آخوند بطحایی عضو خبرگان ارتجاع را آورده که از جمله گفته است«هشدار رهبر انقلاب اسلامی درباره تشکیل نهادهای موازی با دولت، ناظر به سخنان افرادی چون محموداحمدینژاد، برخی اصولگرایان در داخل و خارج از بهارستان مانند سردار رحیم صفوی بوده است
رهبری با هشداری که دادند، علاج واقعه قبل از وقوع کردند و اگر این تذکر را نمیدادند، چه بسا اقدام قیامی علیه دولت صورت میگرفت».
حرفهای روحانی در دانشگاه موضوع مضحکه یک روزنامههای همسو باخودش شده است.
جهان صنعت در مطلب طنزش با عنوان«هیچ عاقلی نگران فردا نیست» نوشته است« حسن آقا روحانی به درستی از مردم خواسته که نگران فردا نباشند! این سخن ایشان بسیار حکیمانه است و قطعاً نشان میدهد که رئیسجمهور ما از شرایط جامعه آگاه است و میداند که در روزگار تحت مدیریت و اداره ایشان، هیچ آدم عاقلی نگران فردا نیست چرا که اوضاع امروز آنقدر دردناک است که اصلاً نیازی به نگران فردا بودن نداریم. امروز را زنده بمانیم. فردا خودش نبرد دیگری است! این هم خطاب به همه آنهایی که میگویند رئیسجمهور ما خودش بچه مایهدار است و از حال و روز جامعه خبر ندارد و نمیداند در این کشور چه خبر است!
دیدید رئیسجمهور بهخوبی از میزان مشکلات مطلع است؟».
روزنامه ایران ارگان دولت روحانی هم گوشههایی از هشدارهای استادان کارگزار رژیم در دانشگاهها نسبت به تهدید انفجار اجتماعی و قیام و همچنین نسبت به پیآمد بیاعتمادی مردم به رژیم را درج کرده است.
یک استاد گفته است« اقدامات دولت و حکومت دائم گروههای نادیده و ناشنیده ایجاد میکند. زنان، جوانان، سلبریتیها، فقرای شهری، گروههای شغلی مختلف و همین طور الی آخر، بر شمار نادیدهگرفتهشدگان افزوده میشود. سیاستها، برنامهها و پروژههای دولتها هم همین نقش را ایفا میکنند».
یک استاد دیگر با اشاره به موقعیت کلی نظام گفته است« نام این وضعیت را بحران یا فروپاشی بگذاریم یا نه، در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نمیشود. نشانگانی همچون بیشترین تجربه خشم در میان کشورهای دیگر (بر اساس پیمایشهای جهانی موجود)، تمایل نسبی زیاد به مهاجرت و همین طور نبود وفاق اجتماعی و به عبارت دیگر فقدان یک عرصه هنجاری متفق علیه، حتی در حاکمیت که در تعارضات و نفی متقابل و پیامهای متناقضی که حاکمیت میفرستد، متجلی میشود». و سپس افزوده است« بهنظر میرسد بنیانهای حیات اجتماعی، همچون اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی، پیشبینیپذیری آینده و ثبات، در وضعیت نامطلوبی هستند».
یک جامعه شناس دیگر گفته است « امروز در شرایطی هستیم که مسائل جامعه کاملاً عیان شده و در کوچه و خیابان قابل احساس است. وقتی مسأله در این سطح قرار بگیرد، عملاً بسیار دیر است» و نتیجه گرفته است « نتیجه این وضعیت این میشود که هزاران مشکل داریم، اما هیچکس نمیتواند راهحلی ارائه کند».
یک کارشناس دیگر نظام هم بحران بیراهحلی در نظام را تأیید و اینگونه تبیین کرده است« هر گونه راهحل کارشناسی برای موضوعات مختلف کشور از جمله موضوعات مالی و اقتصادی، قبل از هر چیز مستلزم اعتماد جامعه و مردم به سیاستگذاران، تصمیم گذاران و تنظیم کنندگان فرمولهاست. آنچه امروز در جامعه ما آسیب دیده است، اتفاقاً همین اعتماد است».
و یک کارشناس دیگر نظام از دور خارج شدن باندهای حکومتی تحت عنوان اصلاحطلب و اصولگرا توسط مردم را تشریح کرده و از جمله گفته است« فعال شدن این نیروهای اجتماعی، زمینهساز بروز مطالبات جدیدی در جامعه شده است که یا در چارچوب تقسیمبندیهای کلان سیاسی با محوریت دوگانه اصولگرا- اصلاحطلب، نمیگنجند یا حاملان این مطالبات بر این باورند که هیچیک از جریانهای عمده سیاسی موجود، ظرفیت، توانایی و اراده طرح، پیگیری و تحقق این مطالبات را ندارند. بدین ترتیب، نیروها و اقشاری همچون زنان، جوانان، قومیتها و اقشار محروم که تا کنون جریانهای عمده سیاسی را به نمایندگی برای پیگیری مطالباتشان پذیرفته بودند، به این نتیجه رسیدهاند که خود بهصورت مستقل دست به کنشگری بزنند».
ویک کارشناس دیگر از سوختن قطبهای حکومتی برای مرجعیت سیاسی گفته و تأکید کرده است« فرسایش تعمیمیافته سرمایه اجتماعی و عدم وجود مرجعیت سیاسی که قابلیت و پتانسیل طرح مطالبات و در عینحال هدایت اعتراضات و نارضایتیها را داشته باشد، عواقب و پیامدهای جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. اعتراضات پراکنده و متناوبی که در جامعه شاهدشان هستیم، در غیاب وجود نیروها و مجراهای مشخص و بهرسمیت شناخته شده برای بیان و هدایت و پیگیری مطالبات میتواند به بینظمیهای غیرقابل کنترلی منجر شوند که هر آن پتانسیل تبدیل شدن به ناآرامیهای فراگیر و گسترده را دارند».
و یک کارشناس دیگر حکومتی از حتمیت قیام و انفجار اجتماعی گفته است« ناامیدی از عملکرد این دولت و ناامیدی از اصلاحپذیری حکومت، فقط به دولت و حکومت آسیب نمیزند بلکه این دستاورد بزرگ سیاسی اجتماعی را تهدید میکند و جامعه را متمایل به رویکردهای رادیکال برای تغییر و حکومت را در فرآیندهای سرمایه سوز و مخرب حفظ حکومت به قهر و جبر پیش میبرد».
برخی از بحرانهای اقتصادی – اجتماعی در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود:
ابرار: کولبری اختراع مسئولان بیتدبیر است
افکار: جهانگیری: با چالش صندوقهای بازنشستگی روبهرو خواهیم بود
جوان: پدیده سالمندی با حقوق نجومی مدیران درمان نمیشود
خراساًن: موج تورم سر برآورد – رشد ۵/۴۷درصدی قیمت خوراکیها نسبت به مهر ۹۶