728 x 90

مروری بر رسانه‌های حکومتی – یکشنبه ۲۸مرداد ۹۷

گزیده روزنامه های حکومتی
گزیده روزنامه های حکومتی

روزنامه‌های رژیم امروز ۲۸مرداد در مهم‌ترین مطالب به موضوع اف.ای.تی.اف، مذاکره با آمریکا، بحرانهای اقتصادی – اجتماعی پرداخته‌اند. در روزنامه‌های باند روحانی هم حمله به تجمع دلواپسان در قم و تبلیغات و جوسازی حول اقدام برای بهبود شرایط اقتصادی دیده می‌شود.

کیهان خامنه‌ای در مورد مذاکره با آمریکا با اشاره به اظهارات مذاکره جویانه روحانی نوشته است« درست یک روز پس از آن که روحانی با موضعی عجیب و تأسف‌بار و با ادبیاتی عاطفی و حاکی از دلشکستگی از آمریکا گله کرده بود، پاسخ گستاخانه‌یی از طرف مقابل دریافت کرد».

سیاست روز از دلواپسان خامنه‌ای هم نوشته است« در حالی که رهبر معظم انقلاب در ۲۲مردادماه مذاکره با آمریکا را ممنوع اعلام کردند و صحبتهایی از اشتباه در انتخاب روش مذاکره صورت گرفته است، برخی هم‌چنان از زدن پل برای احیای مذاکره‌ای صحبت می‌‌کنند». این روزنامه در ادامه آورده است« کاش گوینده این سخنان پاسخ دهند که دشمن با انزجار و اقتدار و بی‌اعتمادی و بی‌میلی به مذاکره، راغب به امتیاز دادن می‌شود یا با ترس و کوتاه‌آمدن مقابل او؟! آیا این سخنان باعث نمی‌شود که دشمن خیال کند که فشارش نتیجه داده و به نوعی این فشارها منجر به گلایه و درخواست از موضع پایین شده و بنابراین مسیر بدعهدی و فشار را ادامه دهد؟!».

وطن امروز هم در سرمقاله‌اش با عنوان « فراتر از تراژدی» ضمن حمله به دولت روحانی برای مذاکره جویی، بی‌ظرفیتی نظام ولایت را برای هر گونه گفتگو و مذاکره به این صورت به نمایش گذاشته است:« کار ویژه مشترک اوباما و ترامپ این بوده و هست که خمیرمایه «مذاکره با آمریکا» را چه به‌عنوان یک «گزاره اقناعی» و چه به‌عنوان یک «گزاره اجباری» در بطن جامعه سیاسی ایران تثبیت کرده و سپس، بدترین ضربه ممکن را به کالبد جمهوری اسلامی و کشور ایران وارد کنند. همان‌گونه که مشاهده می‌کنیم، بازی ایالات متحده در این معادله بسیار پیچیده است! از سوی دیگر، بنا‌به فرموده رهبر حکیم انقلاب اسلامی، ما هم‌اکنون در یک پیچ تاریخی بزرگ قرار داریم. بدیهی است در این برهه زمانی حساس و سرنوشت‌ساز، مقامات و مسئولان کشور مان حق هیچ‌گونه خطای عملی و حتی محاسباتی و فکری را ندارند».

وطن امروز همچنین روی عکس صفحه اولش هم که از ملاقات ظریف و جان کری تیتر زده: « عبرت نگرفتند عبرت شدند».

 

در روزنامه‌های باند روحانی با بیانهای مستقیم و غیرمستقیم توصیه به مذاکره با آمریکا شده است.

جهان صنعت در مطلبی با عنوان « توصیه تیم اوباما به تهران؛ تا انتخابات ۲۰۲۰با آمریکا مذاکره نکنید» نوشته است« مارک دوبوویتز، کارشناس مسائل ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها گفت: مقامات دولت اوباما به ایران توصیه کرده‌اند که تا زمان پایان یافتن دوره ریاست‌جمهوری ترامپ صبر کنند تا یک رئیس‌جمهور جدید به قدرت برسد... دوبوویتز در ادامه افزود: « آسان است که بگوییم «بیایید برای دو سال دیگر صبر کنیم» اما زمانی که اقتصاد در حال فروپاشی باشد و مردم خشمگین به خیابانها بیایند، صبر کردن سخت خواهد بود»‌.

آرمان: در مقاله «رسالت سران قوا» با مقایسه نقش رفسنجانی در پایان دادن به جنگ بدون اسم آوردن از مقاومت ایران به فرار موقت رژیم از مهلکه سرنگونی در آن مقطع اشاره کرده و نوشته است« گذشت زمان نشان داد که با عنایت به تصمیمات مخالفان ایران، خاتمه جنگ بهترین تصمیم آن روز بود. نقشی را که آن روز هاشمی رفسنجانی ایفا کرد به شکل دیگری امروز برعهده سران سه قوه گذاشته شده است».

آرمان با این مقدمه، بدون اسم آوردن از مذاکره به این صورت ضرورت آن را گوشزد کرده و نوشته است« شاه کلید برای رفع جوّ روانی حاکم بر بازار در این زمان، شروع کاهش تحریم‌ها و بازگشت رونق به بازار کسب کار است».

 

روزنامه‌های باند روحانی موضوع اف.ای.تی.اف را هم بهانه طرح ضرورت مذاکره به‌مثابه تنها راه خروج نظام از بحرانهای داخلی و بین‌المللی دانسته‌اند.

آرمان تحت عنوان «نیاز امروز اقتصاد ایران» نوشته است:« اگر همین فردا دولت ایران رسماًً اعلام کند که مقررات را می‌پذیرد، قطعاً قیمت دلار بسیار پایین خواهد آمد. اینها نشان می‌دهد که نباید فضا را سخت و ملتهب کنیم. تعامل به نفع اقتصاد ملی و پیشرفت و توسعه اقتصادی است».

و ابتکار هم نوشته است« روزهایی که قرار است در آن راه‌حلی با اروپایی‌ها بر سر بسته پیشنهادی و مکانیزم‌های تعامل‌های اقتصادی در غیاب آمریکا حاصل شود، قطعاً این موضوع به ملزوماتی برای همکاری از جمله به روز کردن قوانین مالی و بانکی نیاز دارد».

 

کار گروه اقدام ایران که توسط وزارت‌خارجه آمریکا تشکیل شده هم در روزنامه آرمان همسو با باند روحانی اسباب ابراز وحشت از جنگ و گوشزد کردن ضرورت مذاکره البته به‌صورت غیرمستقیم شده است.

علی خرم دیپلمات سابق در رژیم تحت عنوان «کارگروه اقدام ایران چه می‌کند» نوشته است« آنها که برداشتی ساده انگارانه از اقدامات بین‌المللی دارند، تصور می‌نمایند ترامپ پیشنهاد مذاکره را مستقل از این اقدام مطرح ساخته بوده و خوشحالند که با مخالفت ایران، مذاکره به شکست منتهی شده است و یا احیانا تشکیل ستاد عملیات علیه ایران با پیشنهاد مذاکره بین دو کشور بی‌ارتباط است. در حالی که برای تکمیل یک زنجیره‌یی از عملیات علیه یک کشور و بهره‌گیری از سیاست چماق و هویج، هویج آن پیشنهاد مذاکره و چماق آن تحریم‌ها، تهدیدات و عملیات نظامی محسوب می‌گردد».

این کارگزار رژیم بعد از این مقدمه هشدار داده است که « ترامپ با همین آرایش با ایران روبه‌رو گردیده است و می‌خواهد به جهان تفهیم نماید که از روش‌های نرم در چارچوب افکار و عقاید سیاسی خودش علیه ایران استفاده نموده تا به روش‌های سخت منتهی شود. در اینجا هم برخی ناپختگی نموده، تصور می‌نمایند اگر دیروز روش‌ها‌ی نرم از سوی دونالد ترامپ به ایران عرضه گردید، به‌معنای این است که همه سیاست دونالد ترامپ درباره ایران در همین حوزه خلاصه شده است. در حالی که مشاوران رئیس‌جمهور آمریکا متوجه هستند هیچگاه نمی‌توانند رسماًً سیاست براندازی حکومتی قانونی را ارائه نمایند زیرا با اصول حقوق بین‌الملل و اصول منشور ملل‌متحد در تضاد است و آنها را در دادگاههای بین‌المللی بدهکار می‌نماید ولی زنجیره‌یی از اقدامات نرم تا سخت می‌تواند به تدریج شرایط را برای تزلزل فراهم نماید». در پایان هم رفتن پای میز مذاکره را تحت عنوان نیازمندی نظام به «ثبات و آرامش» این‌گونه توجیه کرده است:« در حالی‌که مذاکره دیپلماتیک همواره مانعی برای انجام عملیات خصمانه دولتی علیه دولت دیگر محسوب می‌گردد و تا وقتی این مذاکرات ادامه داشته باشد، طرف قوی‌تر در محذوریت قرار دارد که به‌سوی عملیات نظامی‌رود. اگر دست ترامپ برای اقدامات مستقیم نظامی علیه ایران بسته باشد، دوستان آمریکا در منطقه که برای درگیر شدن با ایران لحظه شماری می‌کنند، شروع کننده چنین اقداماتی خواهند بود. بدین ترتیب‌، مسئولان باید از این‌که فضای نظامی سایه افکند، شدیداً پرهیز داشته باشند زیرا اولین تاثیر آن بر حوزه اقتصاد و سرمایه می‌باشد. ایران در این شرایط به‌طور جدی نیازمند آرامش و ثبات است».

 

ابراز وحشت از پیامدهای انفجار خشم مردم و هشدار نسبت به انزجار متراکم مردم از رژیم تحت عنوانهای« گسترش بی‌اعتمادی» دغدغه مشترک باندهای همسو با دولت روحانی است.

اعتماد زیر عنوان « آیا مردم و حاکمیت زبان هم را می‌فهمند؟» با اشاره به ندیده گرفتن مطالبات مردمی توسط دولت، نوشته است: « بدون شک گسترش این دامنه موجب شکاف میان حاکمیت و مردم می‌شود». و افزوده است:« پیآمد بروز این شکاف آن است که کسی به حرف دیگری گوش نمی‌دهد. یکی از بحرانهای موجود، بحران بی‌اعتمادی است. یعنی حاکمیت، دولتمردان، مسئولان نظامی و انتظامی و... صحبت می‌کنند اما کسی گوش نمی‌دهد. وعده می‌دهند اما کسی باور نمی‌کند. تقاضا می‌کنند و کسی توجه نمی‌کند. همه اینها محصول بی‌‌توجهی‌هایی است که طی سال‌ها روی هم انباشته شده و الآن به جایی رسیده که سخن مردم و نهادهای حاکمیتی سخن هم جنس و آشنایی برای یکدیگر نیست».

ابتکار هم به این صورت نسبت به انفجار خشم مردم هشدار داده و نوشته است« در تونس زینال العابدین بن علی هیچگاه تصور نمی‌کرد خودسوزی دستفروشی به نام محمد البو عزیزی ۲۶ساله نه تنها سامان سیاسی تونس بلکه اکثر کشورهای خاورمیانه را فرو خواهد ریخت چرا که در طول صدارت، ریاست و قدرتش شاید دهها مورد مشابه یا بدتر از جانسوزی بو عزیز را دیده بود اما وی و جامعه‌اش بی‌تفاوت از کنار آن عبور کرده بود. ملتها اگر قدرت را مزاحم زندگی بدانند آن را می‌شکنند و تعارفی هم با هیچکس ندارند»‌.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/73fe1dd1-74aa-4763-b882-7856d47e77af"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات