روزنامههای حکومتی سهشنبه ۱۹آذر عرصه بحرانهای نظام ولایت بعد از ضربه قیام مردم ایران به رژیم هستند. کشمکشهای باندی و تعمیق بحرانها در عرصههای بودجه ۹۹، مذاکره با آمریکا، حرفهای روحانی در روز ۱۸آذر در دانشگاه، تا ابراز نگرانی از استمرار قیام و اذعان به ورشکستگی نمایش انتخابات در روزنامهها دیده میشود.
اعتراف به رانتی بودن بودجه ۹۹ و دست کردن در جیب مردم به نفع باندهای غارتگر در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود.
فرهیختگان از باند خامنهای برای مؤسسات پوششی وابسته به خامنهای چانهزنی کرده و نوشته است: «بودجه ۳۲نهاد عمومی معادل نزدیک به نیمدرصد (دقیقا حدود ۰.۶۴درصد) کل بودجه ۴۸۴هزار میلیارد تومانی کشور است. حال این سؤال مطرح است بودجهیی که بهطور پنهان با ۱۰۰هزار میلیارد تومان کسری مواجه است، آیا با حذف سههزار میلیارد تومان بودجه ۳۲نهاد عمومی، مشکلش حل خواهد شد؟». این روزنامه در یک فرار به جلو اسامی برخی از این نهادها با کوچکنمایی بودجههایشان ردیف کرده و در ادامه از چپاول دولت روحانی خبر داده و نوشته است:« مجموع بودجه سال ۱۳۹۹هفت نهاد عمومی در حالی حدود ۶۷میلیارد تومان است که تنخواه رئیسجمهور بهتنهایی ۶۸میلیارد تومان است.
جالب است بدانیم بودجه شرکتهای دولتی طی سال آینده حدود ۱۴۸۳هزار میلیارد تومان خواهد بود که این مقدار ۴۷۶برابر بودجه سههزار و ۱۱۷میلیارد تومانی ۳۲نهاد عمومی است».
روزنامههای همسو با باند روحانی روی نهادهای تحتامر خامنهای انگشت گذاشته و به گوشههایی از حق چپاول آنها در بودجه اشاره کردهاند.
همدلی نوشته است: «در یکی دیگر از نقدهای وارده به بودجه سال جاری این موضوع مطرح میشود که چرا سهم برخی از نهادهایی که در اثرگذاری آنها تردید وجود دارد در بودجه افزایش یافته، اما مالیات در جبران کاستیهای بودجه از سوی این نهادها سهمی ندارد». همدلی در ادامه به نقل از پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی رژیم، نوشته است؛ «آیا در سال ۹۹که بودجه استقامتی یا همان ریاضتی بسته شده است، نیروهای مسلح، آستانقدس و ستاد اجرایی مالیات میدهند؟!؛ خیر، نهادها و بنیادها چطور؟ در مجموع ۱۶میلیارد، پس داستان استقامت چیست؟ استقامت در برابر پرداخت مالیات».
روزنامه حکومتی ابتکار هم در مورد ادعای روحانی که بودجه توان خرید مردم را بالا میبرد نوشته است:« باید گفت که ما در سال آتی شاهد کوچکشدن سفرههای مردم و همچینین تنگترشدن دستشان خواهیم بود». این روزنامه در ادامه اعتراف کرده است:« میبینیم بهنظر میرسد که برنامهنویسان با عجله و تنها برای عبور موقت از مسأله آن را تنظیم کردهاند. این در حالی است که عجلهای تنظیمشدن آن باعث میشود که با واقعیتهایی همچون کسری بودجه، اختلال در معیشت و... در سال آتی روبهرو شویم...به نظر میرسد بودجه سال آتی بسیار ناکارآمد باشد».
روزنامه ارگان دولت روحانی هم به خیالی بودن منابع بودجه ۹۹ اعتراف کرده:
روزنامت ایران به نقل از فریال مستوفی نوشته است: « در وضعیت فعلی اقتصاد کشور، دولت ناگزیر شود بهمنظور تأمین منابع مالی مورد نیاز از بانک مرکزی استقراض کند که نتیجه آن نیز جز تورم نمیتواند باشد» و در ادامه نوشته است: « با وجود رکود موجود و کسری بودجه ناشی از کاهش فروش نفت، سیاست اخذ مالیات از بنگاهها و شرکتهایی که اکثراًً با ۳۰درصد ظرفیت در حال فعالیت هستند، موجب ورشکستگی آنها خواهد شد».
روزنامه ایران در ادامه نظرات برخی کارشناسان حکومتی همسو با روحانی را آورده که هر یک به گوشهیی از غیرواقعی بودن بودجه اشاره کردهاند.
از جمله به نقل از حیدر مستخدمین حسینی مقام پیشین وزارت اقتصاد نوشته است« طبق گفته معاون سازمان برنامه و بودجه، میزان صادرات نفت در حال حاضر ۳۰۰هزار بشکه در روز است؛ بنابراین چه اتفاقی قرار است رخ دهد که میزان صادرات به یک میلیون بشکه در روز برسد؟! بنابراین این بخش از بودجه هم مانند مالیات تحقق نخواهد یافت».
روزنامه مردمسالاری به بودجه سازمانهای پوششی تحتامر ولیفقیه تحت عنوان مؤسسات فرهنگی و اسلامی اشاره کرده و نوشته است «همزمان با رونمایی از لایحه بودجه، یکی از پرسشهایی که افکار عمومی میل دارد پاسخ آن را بداند، این است که چه بودجهیی برای نهادهای مذهبی و فرهنگی کشور، تعیین شده است». این روزنامه در ادامه بعد از اینکه ۲۳مؤسسه بزرگ پوششی تحتامر خامنهای را که دستاندرکار صدور تروریسم و بنیادگرایی هستند را معرفی کرده با سایر مؤسسات تحتامر خامنهای اشاره کرده و نوشته است:« نهادهای فرهنگی و مذهبی شناخته شده دیگری وجود دارند که در سال آینده هر کدام، چند ده میلیارد تومان بودجه میگیرند. بهعنوان مثال، بودجه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و مجمع جهانی اهل بیت در سال ۹۹، به ترتیب ۴۴و ۴۰میلیارد تومان است...برای مجمع جهانی تقریب مذاهب نیز در سال ۹۹، بودجه ۳۲میلیارد تومانی تعیین شده است. این نهاد مذهبی در سال ۱۳۶۹تأسیس شده است. بودجه ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر نیز ۳۱.۵میلیارد تومان تعیین شده است. این نهاد در سال ۱۳۷۲تأسیس شده است...مؤسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی نیز در سال ۹۹بودجه ۳۱میلیارد تومانی دریافت خواهد کرد. بودجه شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نیز کمی کمتر و ۲۹.۵میلیارد تومان است. بودجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی که رئیس آن غلامعلی حداد عادل است نیز ۲۸.۶میلیارد تومان تعیین شده است. بودجه مؤسسه نشر آثار حضرت امام نیز در سال آینده ۲۶.۶میلیارد تومان خواهد بود. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی نیز که مصباح یزدی رئیس آن است، بودجه حدوداً ۲۰میلیارد تومانی دریافت خواهد کرد. بودجه تعیینشده برای ستاد اقامه نماز، که رئیس آن حجتالاسلام محسن قرائتی است نیز ۱۷.۶میلیارد تومان است.
جهان صنعت هم اذعان کرده که این بودجه تماماً رانتی و رانت زاست. از جمله نوشته است:« برای سال آینده نیز تصمیماتی را اتخاذ کرده است که نشان میدهد قرار نیست توزیع رانت در کشور متوقف شود...نمیتوان توقع کاهش فساد در کشور را داشت همانطور که در لایحه بودجه ۹۹نیز بار دیگر صحبت از ارز ۴۲۰۰تومانی به میان آمده و زمینه تولید رانت برای افزایش فساد در کشور برای سال آینده نیز فراهم شده است آن هم با وجود اینکه سال گذشته شاهد دخالت مفسدان در سیستم توزیع مواد غذایی در کشور بودیم. حرفهای روحانی در روزهای اخیر بهخصوص روز ۱۸آذر در دانشگاه موضوع حمله روزنامههای هر دو باند حکومتی است.
رسالت از باند مؤتلفه نوشته است: « خدا ما را ببخشد؛ به رئیسجمهور مان بدگمان شدیم که چرا روز دانشجو به دانشگاهی نرفتند؛ خدا را چه دیدید شاید ایشان مثل بنزین خبر نداشتهاند ۱۶آذر چه روزی است و از قضا تأکید کردهاند که به ایشان هم نگویند؛ خلاصه ما نمیدانیم و قضاوت هم نمیکنیم!...ترجیعبند جلسات آقای رئیسجمهور، «برجام». رسالت در ادامه نوشته است:« بهراستی چرا اینقدر مذاکره دوست دارید؟ باور کنید شما و بسیاری از مسئولان ما مهارت مذاکره با خارجیها را ندارند. شما خلاف آنچه فکر میکنید، زبان دنیا را بلد نیستید؛ اصلاً برای اینکه به شما برنخورد قدری از ۱+۵و ۱+۴و این جمعهای جبری فاصله بگیریم؛ همین آقای مارک ویلموتس، یا اصلاً آندره استراماچونی را ببینید؛ مقایسه کنید قرارداد این دو نفر را با تیمهای قبلی که با آنها همکاری میکردند. فکر میکنم در خواب هم نمیدیدند اینگونه قراردادی ببندند...قبلا فقط جلوی چشمآبیها هول میشدند و هر چه آنها جلوی ما میگذاشتند امضا میکردیم، حالا اما فرقی ندارد، به آمار شکایتهای پرسپولیس و استقلال نگاهی کنید متوجه میشوید فارغ از رنگ چشم و پوست، گویا هر که به زبانی غیر از فارسی حرف میزند و مینویسد، میتواند کلاهی گشاد بر سر ما بگذارد؛ حال خواسته یا ناخواسته! چرا جوری قرارداد میبندیم و توافق میکنیم که امضای هیچکسی تضمین نیست؟»
کیهان نوشته است: « حضور روحانی در مراسم روز دانشجو در حالی بود که هیچیک از خبرگزاریها در این مراسم حضور نداشتند و پخش زنده تلویزیونی هم برای سخنرانی رئیسجمهور صورت نگرفت». کیهان در ادامه افزوده است:« روحانی در حالی بار دیگر وعده ۱۰۰روزه خود برای حل مشکلات کشور را انکار کرد که ویدئوی اظهارات تبلیغاتی وی در فضای مجازی و اینترنت موجود است».روزنامهٔ حکومتی وطن امروز هم با عنوان «دیده نشو» نوشته است:« با همه اینها غایب بزرگ روز دانشجو کسی نبود جز «حسن روحانی». غایبی که البته با ۲روز تأخیر سعی کرد حاضری خود را در محیطی آرام بزند... وطن امروز در ادامه نوشته است: تأثیری که بسیاری آن را ناشی از وضعیت او در افکار عمومی بهویژه پس از گرانی بنزین میدانند. حسن روحانی در حالی صبح دیروز با حضور در دانشگاه فرهنگیان، این دانشگاه را بهعنوان دانشگاهی به دور از فعالیتهای تشکیلاتی گروههای دانشجویی مانند دیگر دانشگاههای پایتخت، برای سخنرانی روز دانشجو انتخاب کرد که در اقدامی بیسابقه حتی اجازه ورود دوربینهای پخش زنده صدا و سیما نیز برای پوشش این جلسه داده نشد». روزنامههای همسو با خود روحانی هم مواضع روحانی را و رفع و رجوع حرفهایش توسط مهرههایش را به سخره گرفتهاند.جهان صنعت در صفحه طنزش نوشته است « در این میان بهجز مردم که زحمت بد و بیراه گفتن را متحمل میشوند، کسانی مثل آقای علی ربیعی که سخنگوی دولت است، باید یک ماله و قلمو به دست بگیرد و اظهارات رئیس خود را صافکاری و نقاشی کند. البته در اینگونه مواقع این افراد هم خیلی کاری از دستشان برنمیآید چون فحشها داده شده و delivery آنها هم آمده است! این بندههای خدا حداکثر میتوانند در بین خبرنگاران حاضر شوند و بگویند رئیسجمهور منظورشان این نبوده. اما همه میدانند که منظور ایشان دقیقاً همین بوده است». اعتراف ورشکستگی نمایش انتخابات در روزنامههای حکومتی همچنان ادامه دارد.
جمهوری اسلامی نوشته است: «افرادی که ثبتنام نکردهاند، چه به زبان بیاورند و چه نیاورند علت اصلی خودداری آنها از ثبت این است که هر چند بسیار دیر ولی بالاخره متوجه شدهاند که وجود آنها در مجلس خاصیتی ندارد». این روزنامه در ادامه افزوده است: «در میان کسانی هم که ثبتنام کردهاند، افراد پرمدعا و پرسر و صدا فراوان دیده میشوند اما هیچیک از آنها اهل هزینه کردن آبروی خود برای احقاق حقوق مردم و قرار دادن قطار قانونگزاری کشور بر روی ریل واقعی آنگونه که قانون اساسی خواسته، نیستند. عدهیی تشنه قدرتند، عدهیی دنبال شهرتند و عدهیی هم فهمیدهاند نمایندگی مجلس، پلکان ترقی خوبی است و میشود از طریق بالا رفتن از آن به مناصب بالاتر رسید و زندگی کرد».