معمولا بین «رونق و رکود» بازار مسکن و وضعیت عمومی اقتصاد یک کشور رابطه مستقیم وجود دارد،
ابر بحران اقتصادی غرب در اواخر قرن بیستم ناشی از رکود بازار مسکن و خودرو سازی بود که به رکود بازارهای مالی راه برد و اقتصاد غرب را به نقطه فروپاشی نزدیک کرد.
این تقارن بین وضعیت بازار مسکن و وضعیت عمومی اقتصاد در ایران نیز قابل مشاهده است.
احمد توکلی عضو مجمع تشخیص مصلحت آخوندها دوشنبه ۲۸مرداد گفت: «مسئولان صدای شکستن استخوانهای مستاجران را بشنوند... اگر تدبیری اندیشیده نشود بهزودی چند میلیون حاشیهنشین به ۱۱میلیون حاشیهنشین موجود افزوده خواهد شد» (ایسنا ۲۷مرداد ۹۸).
از سوی دیگر«نایبرئیس اتحادیه مشاوران املاک (حسام عقبایی)گفت: «کاهش قدرت خرید (مردم) و...رشد قیمت مسکن در سال ۹۸... باعث افزایش رکود مسکن در سال ۹۷شد، این رکود در سال ۹۸عمیقتر شد، از تابستان ۹۷به اینطرف اجاره خانه معمولاً با سکه طلا و دلار دریافت میشود!».
وی افزود: « در شهر تهران ملکی که ۵۰۰میلیون تومان بود به یکباره به قیمت ۱میلیارد و ۴۰۰هزار تومان رسید». همین عدد یک افزایش ۳۰۰درصدی را ثابت میکند.
این کارشناس حکومتی وعده داد: «قیمت مسکن در سال ۹۸نهایتاً معادل نرخ تورم افزایش مییابد» (اقتصاد نیوز ۳۱خرداد ۹۸).
روزنامه حکومتی جهان صنعت روز ۲۶مرداد ۹۸آمار دیگری ارائه داد و نوشت: « با وجودی که رشد قیمت مسکن در شهرهای اطراف پایتخت معمولاً با فاصله زمانی از این کلانشهر رخ میدهد، طی یک سال اخیر قیمت مسکن در برخی مناطق اطراف تهران تا ۵۰۰درصد افزایش داشته است. قیمت مسکن در پردیس حدود ۵۰۰درصد، در پرند حدود ۲۰۰درصد و در هشتگرد ۱۰۰تا ۱۵۰درصد نسبت به قبل از نوسانات بازار مسکن افزایش یافته که در مواردی از میانگین رشد قیمت مسکن تهران نیز فراتر رفته است».
این وضعیت اکنون باعث مهاجرت گریزگونه ساکنان شهرهای بزرگ به شهرهای کوچکتر و حتی روستاها شده است.
مهاجرت معکوس از مراکز استان به شهرهای کوچک
بر اساس گزارش مرکز آمار رژیم طی سالهای اخیر یکسوم مراکز استانها دارای نرخ مهاجرت منفی شدهاند و اکنون با فرار مردم از تهران، این موج مهاجرتی به تهران هم سرایت کرد با این تفاوت که علت مهاجرت از روستا به مرکز عمدتاً بیکاری و بیآبی بود و علت مهاجرت از تهران و مراکز استانها، گرانی اجاره خانه است.
جهان صنعت ۲۶مرداد ۹۸نوشت: «در ماههای گذشته بسیاری از اقشار مجبور شدند بهدلیل فاصله قیمتی که بین مسکن در کلانشهرهای تهران و کرج با مجموعه شهرهای اطراف آنها ایجاد شده به شهرهای اقماری مهاجرت کنند».
بر اساس آمارهای رسمی، ۳۳درصد از هزینههای سبد هر خانوار ایرانی صرف هزینه مسکن میشود
اما این رقم هنگامی که به تهران میرسد به ۴۸درصد (یعنی نیمی از دستمزد) افزایش مییابد.
بر اساس یافتههای مرکز آمار ایران، شهرهای تبریز، اصفهان، قزوین، خرمآباد، اراک، اهواز، زاهدان، تهران، ساری و بجنورد بهدلیل فزونی گرفتن تعداد افراد خارج شده از آنها بر تازه واردها با کاهش جمعیت مواجه شدهاند.
در مقابل شهرهای کرج، رشت، شیراز، سمنان و قم به ترتیب بالاترین میزان خالص مهاجرت را داشتهاند و رشد جمعیت آنها بر این اساس بیش از ٢٠هزار نفر بوده است.
مسأله از نظرگاه مشاوران املاک تهران
به گزارش یک رسانه حکومتی به اسم اقتصادنیوز؛ نایبرئیس اتحادیه مشاوران املاک (حسام عقبایی)، در خصوص وضعیت بازار مسکن در سال ۹۸و وضعیت مسکن در سال ۹۸گفت: «با وجود اینکه از سال ۹۲تا ۹۶رکود در این بازارها حاکم بود و نوید خروج مسکن به گوش میرسید، اما در سال ۹۷به یکباره این رکود عمیقتر شد بهطوری که حجم معاملات در تیر ماه ۹۷نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۵درصد، مرداد ۳۶درصد، شهریور ۴۵درصد، مهر ۵۴درصد، آبان ۵۸درصد و آذر ۶۲درصد کاهش داشت». و از آنسو «بر اساس اعلام بانک مرکزی متوسط قیمت رشد مسکن ۹۲درصد است». البته رسالت ارگان باند مؤتلفه (بازاریان غارتگر حکومتی) اخیراً با تمسخر به آمارهای روحانی گفت قیمت مسکن تا حالا ۱۳۰درصد افزایش داشته است.
همین فرد در توضیح علت این وضعیت افزود:« کاهش ۵۰درصدی تولید، عدم توجه وزارت راه و شهرسازی به برنامه مسکن اجتماعی، کاهش قدرت خرید و همسان نشدن تسهیلات بانکی با رشد قیمت مسکن از عواملی است که باعث افزایش رکود مسکن در سال ۹۷شده است».
پرداخت اجاره بها با سکه طلا و دلار!
این کارشناس مسکن گفت: « تابستان ۹۷بازار اجاره به سمتی رفت که مؤجران قیمت اجاره را با سکه و دلار دریافت میکردند».
اکنون جدای از هر بحث فنی اقتصادی بهروشنی میتوان با نگاهی به وضعیت بازار مسکن در ایران، به وضعیت عمومی اقتصاد ایران تحت دیکتاتوری آخوندها پیبرد.
انباشت قدرت و ثروت در دست کاست «آخوندی پاسداری» حاکم اکنون تعادل عمومی جامعه را نیز بههم زده است در حالیکه مردم بهویژه کارگران و دیگر دستمزدبگیران در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ناگزیر از کانکسنشینی و چادر نشینی و بامخوابی شدهاند، میلیونها خانه خالی و اشرافی در جای جای تهران و دیگر شهرهای بزرگ وجود دارد که متعلق به ژنهای ناپاک حکومتی و آخوندها و پاسداران و بانکهایشان است. اجاره ۷ـ ۸متر از بام یک مجموعه آپارتمانی یا یک ساختمان مشابه در تهران برای نصب یک چادر کمپین یا یک چادر خیمهای اکنون به حدود شبی ۲۵هزار تومان رسیده است! این میزان معادل نصف دستمزد ماهانه یک کارگر است. در حالیکه اکنون در دعوای بین آملی لاریجانی و آخوند یزدی مردم میبینند که اینان چه کاخهایی برای خود و فرزندان و حوزههای جهل و جنایتشان با پول همین مردم درست کردهاند!
تاریخ معاصر ایران هرگز چنین وضعیتی را بهخاطر ندارد: مردمی که مسکن و سرپناه ندارند و چشماندازی هم برای دستیابی به آن ندارند در حالیکه روزانه دو شیفته به سختترین کارها اشتغال دارند.
ادامه دارد