نظام ولایت فقیه به روزمره‌گی افتاده است. اگر برای مردم ایران و جبهه مقابل رژیم آخوندی فقط یک صورت مسأله به‌نام قیام و سرنگونی‌خواهی وجود دارد، برای نظام ملایان مسائل متعدد درونی و بیرونی به‌هم تنیده‌اند.
آن دوران گذشت که هیمنهٔ سرکوب افسارگسیختهٔ نظامی و پلیسی در سایهٔ تنها حضور رسانه‌های حکومتی، جامعه را گروگان گرفته بود و نمی‌گذاشت صدا به صدا برسد. اکنون تمام شاهراه‌های ارتباطی داخلی و جهانی، پل صدا به صدا و ندا به ندا شده‌اند. این دوران با چنین کیفیت ارتباطی هر چه پیش می‌رود، رژیم ملایان را بیشتر و بیشتر مورد هدف مردم ایران قرار می‌دهد.
تمام تاکتیک‌ها و استراتژی‌های نظام آخوندی اکنون در تک‌پایه‌گی آن خلاصه شده است. از این رو این کابینه را که هدف تحریم قاطع از جانب مردم است، باید مکافات تاکتیک‌ها و استراتژی‌های نظام ملایان از خمینی تا خامنه‌ای دانست.
با به بن‌بست رسیدن تاکتیک‌ها و استراتژی‌های نظام، اکنون این ساختار سیاسی و اعتقادیِ فاسد به روزمره‌گی افتاده است. روزمره‌گی یعنی عمری در سایهٔ سرکوب و اختناق، بر چپاول و دزدی از مردم سرمایه‌گذاری کرده باشی و همین‌که مردم سیر تا پیاز و پایین تا بالای نظام را شناخته و عصیان و خیزش می‌کنند، ولی‌فقیه در چهارمین دههٔ عمر نظامش تازه فرمان رسیدگی به مردم خوزستان را بدهد!
روزمره‌گی یعنی وقتی قیام خوزستان سر خاموشی ندارد و درون نظام را شقه‌شقه می‌کند، برخی حکومتیان دنبال سرکوب بروند و برخی دیگرشان اعتراض را حق مردم بدانند!
روزمره‌گی یعنی عمری سر راه رودخانه‌های تاریخی ایران سدسازی کنی و از زیرشان تونل به عراق بکشی و هنگامی که آب خوزستان شهید و شهرها پل سرایت خروش و خشم می‌شوند، نظام ملایان دست‌پاچه و هراسان در پی راه‌حل استمالت یا خشونت باشد!
روزمره‌گی نظام ولایت فقیه، زبان رسانه‌یی هم یافته و اصلی‌ترین رسانه‌های باند خود خامنه‌ای هم سخنگوی بن‌بست سرکوب و شکست استراتژی رژیم شده‌اند. چند رسانهٔ حکومتی در شماره ۲۹تیر خود، قیام خوزستان و رابطهٔ آن را با استیصال نظام چنین انعکاس داده‌اند:
جوان: بسیج بودجه و امکانات در راه خوزستان
وطن امروز: خوزستان مدیر ندارد
اعتماد: آب، سهم خوزستانی‌ها است
رسالت: اعتراضات خوزستان باید شنیده شود
یکی از ویژ‌گی‌های قیام خوزستان و انعکاسات آن در شبکه‌های مجازی این است که جبهه‌های جنگ با نظام آخوندی را به جانب یک جبهه واحد سوق داده است. از این رو تضاد اصلی برای مردم بسیار بیشتر از گذشته تیز و روشن شده است. همبستگی اقوام دیگر ایران با خوزستانی‌ها یکی از نمودهای برجسته از یک جبهه شدن ایران در مقابل اشغالگران ولایی می‌باشد.
ویژ‌گی دیگر این قیام این است که پیوستگی و اتحاد شهرها که پیاپی صورت می‌گیرد، نشان‌دهندهٔ همدرد و هم‌زبان شدن مردم در مقابل بن‌بست رژیم است. در کف خیابانهای شهرهای خوزستان و همیاری با آنها و در شبکه‌های مجازی، فقط صدای ایران‌زمین علیه حاکمیت ولایت فقیه شنیده می‌شود.
اکنون ارتش تشنگان و گرسنگان، سمبل و نمایندهٔ برآمدن و خیزش رنج و شکنج ایران‌زمین در برابر ته کشیدن تمام تاکتیک‌ها و استراتژی‌های چهل سالهٔ ناجمهوری ضدایرانی شده است. این است معنای روزمره‌گی نظام در مواجهه با قیام خوزستان. قیامی که چشم‌اندازهایی را روشن می‌کند که از ویژ‌گی‌های دوران پساانتصابات با گماشتن دولت حزب‌اللهی ولی‌فقیه است.
