728 x 90

معنی «نان قسطی»

سخن روز
سخن روز

یکی از اعضای مجلس ارتجاع به‌نام علیرضا منادی اعتراف کرد: «فقر در حاشیه‌های تبریز بیداد می‌کند به‌طوری‌که امروز برخی از مردم با قاشق روغن تهیه می‌کنند و نان قسطی می‌خرند»(تلگرام چند ثانیه ۱۸فروردین).

این اولین بار نیست که مقامات رژیم از خرید نان قسطی خبر می‌دهند، سال گذشته نیز پاسدار قالیباف، رئیس مجلس ارتجاع، گفت که در بازدید از یکی از شهرها شاهد خرید نان قسطی و نان نسیه توسط مردم بوده است؛ اما تکرار این مطلب از سوی ایادی و رسانه‌های حکومتی، حاکی از عمومیت یافتن آن است، کما‌این‌که رسانه‌های حکومتی هم اذعان می‌کنند که «نان قسطی در بسیاری از شهرستان‌ها و حتی در پایتخت پررونق شده» و روزنامهٔ دیگری از وجود دفتر فروش نان قسطی در نانوایی‌ها خبر می‌دهد(روزنامهٔ حکومتی آرمان ۲۹مهر ۱۴۰۰).

اندکی تأمل در معنی «نان قسطی» یا خرید روغن قاشقی، آن هم در کلان‌شهرها، پشت آدمی را می‌لرزاند. به‌خصوص که این اعترافات ناگزیر ایادی رژیم گوشهٔ ناچیزی از واقعیت فقر دهشتناک و فراگیری است که بر سراسر میهن ما سایه انداخته است. واقعیت بسا هولناک‌ژتر است.

بیان برخی نمونه‌های فقر در یکی از برنامه‌های سیمای آزادی(در تاریخ ۱۹فروردین) از زبان هموطنان‌مان در شهرهای مختلف کشور، قلب هر انسانی را از جا می‌کند. از جمله هموطنی می‌گفت ۵سال است لب به‌ گوشت نزده است. یا مادری که تصمیم گرفته برای سیر کردن شکم ۵فرزند خود، یکی از آنها را بفروشد، اما در انتخاب یکی از آنها، درمانده است. می‌دانیم که فروش بچه، نه یک پدیدهٔ نادر بلکه یک واقعیت جریان‌وار است.

شرایط زندگی و معیشت چنان دشوار شده که برای میلیون‌ها نفر هیچ راهی جز تن‌دادن به‌ مرگ بر اثر گرسنگی، یا فروش بچه یا اعضای بدن یا هر کاری که بتواند از گرسنگی نجات‌شان دهد و یا خودکشی راه و چارهٔ دیگری نمانده است.

گسترش سرقت نماد دیگری از این وضعیت اسفناک است. در مورد سرقت، سرکردگان نیروی انتظامی اعلام می‌کنند ۵۰درصد از سرقت‌های خرد را «سرقت اولی‌ها» تشکیل می‌دهند و موارد سرقت از کفش‌های دم در، تا لباس‌های روی بند رخت تا «دریچه‌های فلزی فاضلاب» را شامل می‌شود(روزنامهٔ حکومتی همدلی ۲۱ اسفند ۱۴۰۰) که بیان دیگری از فقر است.

اینها مواردی است که طی بیش از یکصد سال گذشته و از آخرین قحطی در ایران(در فاصلهٔ سال‌های ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸) تاکنون سابقه نداشته است و گزافه نیست اگر بگوییم که حکومت ننگین آخوندی اکنون یک قحطی بر میهن ما حاکم کرده‌ است؛ کما‌این‌که یکی از روزنامه‌های حکومتی(آرمان ۲۹مهر ۱۴۰۰) نیز پس از ذکر برخی موارد گرسنگی و فقر عمومی نوشته بود: «آیا نمی‌توان از قحطی یاد کرد؟».

فراموش نکنیم که این قحطی و فقر موحش در سرزمینی است که منابع ثروت آن ۸برابر متوسط جهانی است و فراموش نکنیم که در سال‌های اخیر درآمد نفتی ایران به‌ بیش از ۱۰۰۰میلیارد دلار رسیده است. اما از این ثروت نجومی بادآورده جز فقر و فلاکت نصیب مردم ایران نشده است. راه دوری نرویم، در حال حاضر به‌گفتهٔ اوجی، وزیر نفت دولت آخوند رئیسی، درآمد نفتی کشور دو و نیم برابر سال گذشته شده است و یکی از روزنامه‌های حکومتی سؤال می‌کند: «چرا با وجود اوضاع خوب درآمدهای نفتی، شیب بالا رفتن قیمت‌ها تندتر شده»(همدلی ۲۰فروردین ۱۴۰۱). پاسخ این سؤال را ولی‌فقیه ارتجاع در سخنرانی نوروزی خود داده است؛ آنجا که تصریح کرد این درآمد نباید صرف «رفاه و آسایش» مردم شود بلکه تماماً بایستی صرف «محکم کردن بنیان‌ها» گردد که چیزی جز سرکوب و اتمی و موشکی و تروریسم منطقه‌ای نیست.

بی‌تردید این شرایط قابل دوام نیست و «شیب تند بالارفتن قیمت‌ها» بیانگر شیب تند رفتن جامعه به‌سمت انفجار محتوم است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/970b12bf-f291-4a03-b1c9-c5f5d47a3c92"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات