امروزه رژیم تمام عزم خود را جزم کرده است تا مانع افزایش قدرت، محبوبیت و نفوذِ مبارزین گردد اما همگان میدانند این مقابله از سوی او چیزی شبیه دست و پا زدن در مرداب است. چرا که در گذر زمان با افزایش آگاهی مردمِ حقیقت جو و تلاشهای پیدرپی مبارزین در جهت افشای ظلم و فساد حکومت فعلی، تنفر مردم از حاکمیت این رژیم و بقای آن، بهصورت روزافزون در حال افزایش و گستردگی است.
آنچه بدیهی و غیرقابل انکار میباشد این است که اکنون اپوزیسیون حقیقی این رژیم، برای رسیدن به موفقیتهای پیدرپی و تحصیل براندازی بهصورت کامل، باید دارای شاخصهای تعریف شدهای باشد که ما بنا داریم در این مقاله به مواردی اشاره کنیم تا برای مبارزین واقعی فرق سره از ناسره یا به تعبیر دقیقتر اپوزیسیون از اپوزیسیون نما مشخص گردد؛
• اول: اپوزیسیون حقیقی باید تشکیل شده از مبارزینی باشد که آگاهانه و با اعتقاد راسخ اقدام به فعالیتهای اعتراضی و شورشی میکنند و ایدئولوژیِ قوی و مستحکمِ ایشان باعث میشود هیچگاه در این مسیر متوقف نشده و از عدم موفقیتها نیز بهعنوان مقدمهای برای پیروزی بهره ببرند.
• دوم: مبارزین برای نماد مقاومت و قدرت خویش باید دارای ارتشی عظیم و باشکوه باشند که در صورت لزوم آماده است تا هر اقدام مناسبی را انجام دهد.
• سوم: از دیگر مؤلفههای مبارزه واقعی باید از حضور در صحنه و برپایی تجمعات و تظاهرات پیدرپی نام برد، دقیقاً آن چه باعث میشود که رژیم به خلیی که دارد پی ببرد و آن نقطه ضعف چیزی جز "عدم پشتوانه مردمی و مقبولیت اجتماعی " نیست.
• چهارم: باید اعتراف کرد امروزه در اقناع اندیشههای انسانی تمام دنیا، رسانهٔ قوی حرف اول و آخر را میزند، ابزاری که برای براندازی دیکتاتوری آخوندی لازم و حیاتی است.
• پنجم: در این مورد حتماً باید گفت که آزادی خواهی، مسأله ایست پذیرفته شده از سوی جامعه جهانی؛ پس مبارزه با سرکوب و خفقان این رژیم باید از پشتیبانی بینالمللی برخوردار باشد.
• ششم: مؤلفهای که بهشدت حائز اهمیت میباشد و به نوعی شاخص و معیار شناخت مبارز و اپوزیسیون حقیقی است این است که یک براندازِواقعی تنها "سرنگونی رژیم حاکم "را نشانه گرفته و به هیچ هدفی به جز نابودی ج.ا نمیاندیشد.
رژیمی که در دهه ۶۰با خونریزی، کشتار و قتلعام جوانان برومندِ مبارز بهدنبال سرکوب قیام بود و همان مسیر سراسر تاریکی استبداد سلطنتی را ادامه میداد، اکنون از ترفند های جدیدی بهره میگیرد.
در همین زمینه متأسفانه شاهد جریانها و بعضاً چهرههای بهاصطلاح اپوزیسیونی هستیم که تمامی تلاشها و فعالیت هایشان به نفع رژیم تمام میشود.....
آخوندهایی که در طول ۴۰سال ارتجاع مذهبی، تظاهرات متعدد و باشکوه مبارزین را در رسانه و خبرگزاریهای خود بایکوت و سانسور کردهاند، اکنون که پایان این رژیم نزدیک است دست به پرورش برانداز نماهایی زدهاند که مسیر اصلی مبارزین را دچار انحراف بکنند.
با کمی عنایت به شاخص ششم کاملاً مشخص میشود که حداقلی کردن مطالبات مردم مانند: حضور زنان در ورزشگاهها مسألهٔ حجاب اجباری، به حاشیه بردن اصل مبارزه است. گویا اینکه همه نظام ننگین کامل است و فقط مشکل، حضور زنان در ورزشگاه و رفع حجاب اجباری باید حل شود!
با وجود این شاخص کلیدی باید مراقب براندازان فیک مزدوری بود که هدفشان انحراف مسیر اصلی مبارزه است و حداقلی کردن مطالبات آزادی خواهان؛ عدهای که در تلاش هستند با چهرههای گوناگون بهوسیله چالشها و کمپینهای متفاوت مثل نه به نظارت استصوابی، حضور در ورزشگاه و موتور سواری بانوان، نه به حجاب اجباری، فریاد حقوقبشر در ایران، چهارشنبههای سفید و......، ما را از آن چه حقیقتاً بهدنبال آن هستیم دور کنند.....
اینها در زمین دشمن اصلی همه ما، بازیچهای شدهاند برای فریب زنان و مردان آزادی خواهِ ایرانی.....
ما هیچ مطالبهای از این رژِیم نداریم، صرفاً میخواهیم که نباشد و هر چه سریعتر سرنگون شود.
این تنها خواسته یک مبارز واقعی است که برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد و شاخصی است که باعث میشود او را از میان نسخهها تقلبی و سرابهای موجود شناسایی نمود.
نفیسه از تهران
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است