728 x 90

نبض شهر ـ شیرینی

نبض شهر
نبض شهر

 

صبح زود خبر رسید و معلوم شد بن‌لادن و ابوبکر بغدادی از کودک کش نظام زرنگ‌تر بودند.

ای کشته چرا کشتی که شدی کشته چنین زار؟!

اول وقت خانم مسن همسایه زنگ می‌زند و می‌خواهد اولین نفری باشد که خبر کشته شدن قاسم سلیمانی را بدهد. می‌رود ۲کیلو شیرینی بخرد و پخش کند.

 

دعوا برای کشک دزدی

امروز با یک نفر قرار داشتم و زنگ می‌زند که ساعت را مشخص کند. به طعنه می‌گوید با وجود عزا می‌خواهی بیایی سر کار؟ جواب می‌دهم عزا چه ربطی به کار دارد؟ می‌خندد و ساعت را تعیین می‌کند. او را که می‌بینم می‌گوید به‌قول ما لرها دعوا سر کشک دزدی است. کشک مال کس دیگری است اما دزدها سر آن بزن بزن می‌کنند که حق! خودشان را از مال دزدی بگیرند و قهقهه سر می‌دهد. می‌گویم لابد می‌خواهی بگویی اللهم اشغل الظالمین با الظالمین دیگه؟

 

پول نان ندارد

میدان حسن آباد دوستی دارم سالخورده و پرمحبت که هم خرید می‌کنم و هم معمولاً صحبتی برای گفتن دارد. خوشحالیش از دیدنم کمتر از من نیست و مرا کنار خودش می‌نشاند. مشتریهایش را یک به یک راه میاندازد و چای می‌آورد. خبر معلوم است و نیازی به ذکر نیست. مقدمتاً می‌گوید آخه تو یه مملکت دیگه چه غلطی می‌کرده؟ آخه اگه کاری بلد بودند اینجا چرا نمی‌کنن که این همه بیچارگی و مصیبت رو دست مردم گذاشتن؟ نمیدونم از چه موقع این‌همه بادش کردن. وقت جنگ این کجا بوده و اون موقع چرا حرفی ازش نبود؟ حالا وقت بازنشستگی بهش میگن سرلشکر و نمیدونم چی چی و سردار و فرمانده و قدس و حالا هم تا معلوم نیست کی هی سر ما رو بخورن و عزا و نوحه و شهید و تا سر ما رو نخورن ول کن نیستند. یه مکانیک سال‌ها شاگردی کرده. یه خیاط همینطور. یه بنا کلی باید کارگری کنه تا یاد بگیره چیه. این کجا کلاسشو رفته و کجا یاد گرفته که بعد از سال‌ها بیرونش آوردن و هی لقب بهش بستن. من خودم اولاً تو جنگ بودم. باور کنید این محسن رضایی رو تو همون اتاق فرماندهی سکه یه پولش کردیم. بعد هم دیدی که چقده گند زد؟ در جوابش می‌گویم متخصصه! با تعجب می‌گوید چه تخصصی بابا، اینا و تخصص؟ می‌گویم بله متخصص به کشتن دادن بچه‌ها. با سر تأیید می‌کند و می‌گوید بله البته فقط کشتن بلدن.

ادامه می‌دهد که تو کوچه روبه‌رو یه جوانی سوپری داره. دیدم اومده و کلاً پکره، اونو هیچوقت اینجوری ندیده بودم. والله می‌گفت امروز یه نفر اومده و گفته هزار تومن بده یا صدهزار تومن بهت ضرر می‌زنم. گفتمش چرا؟ گفته یالله بده. من هم بهش دادم. بعد سؤال کردم چرا هزار؟ گفته زنم نون می‌خواست منم هیچی نداشتم. اومدم یا به خونه نرم یا یه نون ببرم. بهش پول بیشتری دادم قبول نکرد. گفت فعلاً یه نون می‌برم و بعدش یه کاری می‌کنم. شده حمالی یا هرچی. تا شب خدا بزرگه و هر طوری شده با پول میرم خونه. این مملکته؟ این دینه؟ این شرافت و غیرته؟ تف به این وضع، تف به این سلیمانی، تف به این رهبر. پیرمرد را بغض گرفته بود و من هم سر به پایین جز سکوت چیزی نداشتم که بگویم.

 

۵۰۰نفر نیست ۱۵۰۰نفره

به نظر می‌رسد رفت‌وآمد ماشینها و مشغولیت مردم در استفاده از فرصت جمعه اگر بیشتر نباشد کمتر از جمعه‌های قبل نیست. در راه برای وسیلهای به مغازه دیگر می‌روم که دو نفر گرم صحبتند. در حین این‌که وسیله را آماده می‌کند به صحبت ادامه می‌دهند: بابا ۵۰۰ تا رو کشتن و از خداشونه که مظلومنمایی کنن و همه یادشون بره که خون جوونا کجا رفت. مردمی که ازینا منزجر شدن رو با ننه من غریبم پیش بکشن و روز از نو روزی از نو. کم نکشتن که!. اینا اصلاً معلوم نیست شایدم خودشون کشتنش که خیلی چیزا میدونسته و یه شهید چاق و چله هم احتاج داشتن. طرف گفتگو می‌گوید اولاً ۵۰۰تا نیست و ۱۵۰۰نفره. دوما هنوز هم تو رودخانه و پشت سد هی از آب می‌کشن بیرون و معلوم نیست چه خبره. بعدشم اگه به اینا نگاه کنی کلاهت پس معرکه است. تا قیام قیامت این بازیها رو دارن. ما که نباید علاف اینجور چیزا باشیم که! یه غلظی کردن و تاوون پس میدن. ضربه محکمی‌خوردن و حالا ضعیفتر شدن.

 

ضدبشر

و باز جایی دیگر و جوانکی که وقتی پول جنسش را می‌گیرد و می‌گوید الله برکت. بعد پشیمان می‌شود و می‌گوید الله نه عربیه، باید بگم خدا برکت. به او می‌گویم برکت هم عربیه. می‌گوید بابا من که نمیدونم چی بگم برا همه چیز کلافهام. همین جنسی که خریدی ۶۰تومن میدونی چندبوده؟ ۱۲تومن! بخدا جنس رو فروختم باز هم می‌خواسته. زنگ زدم دیدم باید الباقی رو گرانتر بخرم و جور کنم. آخه این چه وضعیه این چه کاسبیه همش هم تقصیر این عربهاست! میپرسم کدام عربها؟ می‌گوید همین حکومتیا دیگه. اینا که ایرانی نیستن که. اگه حتی یه رگ ایرانی داشتن این بلاها رو به سرمون نمی‌آوردن. ما از نسل کورش هستیم. نسل اینا معلوم نیست از چیه. اگه ایرانی بودن که این‌همه نمیکشتن و این‌همه دزدی نمی‌کردن.

می‌گویم اینا بی‌شرف هستند که ربطی به عرب و عجم نداره. باید خود اینها رو لعنت کرد و باید همینها رو دستشونو کوتاه کرد. وگرنه هر ملت و هر نژاد و هر جایی خوب و بد داره و ربطی هم به عرب و عجم نداره. از این به بعد اگه خواستی‌نژاد اینا رو لعنت کنی اصلاً نژاد ندارند بلکه ضدبشر هستند. ضدبشر که از نژاد بشر نیست! گویی به درک تازه‌ای از بانی مصیبتش رسیده و تشکر می‌کند.

محمود از تهران

مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0584675b-d5c8-448b-a8b0-557a6843a2b4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات