در روزنامههای حکومتی روز۳۰خرداد بیشترین مطالب به نتایج نمایش انتخابات رژیم و درآوردن رئیسی از صندوق است. روزنامههای باند ولیفقیه تلاش کردهاند میزان کاهش مشارکت را که با رقمسازیهای نجومی هم نتوانستهاند به ۴۹درصد برسانند را توجیه کرده و پیروزی بزرگ نظام قلمداد کنند. این روزنامهها درشرح علل کاهش مشارکت، بیش از هر چیز به نقش «تحریم» های مردمی و مجاهدین اشاره کرده و سوزوگداز کردهاند. در این سوزوگداز البته دولتهای اروپایی را هم بینصیب نگذاشتهاند.
نمایش انتخابات «در میان آتش» با طعم «انفجار اجتماعی»
صرفنظر از مجیزگوییهایشان از رئیسی، در روزنامههای هر دو باند حاکم به بیانهای مختلف اذعان کردهاند که نمایش انتخابات عرصهٔ رویارویی رژیم و مردم و مقاومت ایران بوده و تهدید اول نظام هم «انفجار اجتماعی» است.
جوان ارگان بسیج وابسته به سپاه پاسداران در سرمقاله به قلم مدیر مسئولش نوشته است: «انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ایران به تعبیر اهل جبهه در میانه آتش برگزار شد». در ادامه در یک تناقضگویی مضحک ضمن اینکه مدعی شده «عناد» با نظام در رأی ندادن مردم ۸درصد نقش داشته است بهصورت مسأله اصلی یعنی جنگ بین تحریم مردمی و رژیم اذعان کرده و نوشته است: «جنگ «تحریم – مشارکت» شاخص اصلی انتخابات ۱۴۰۰ بود».
«دولت رئیسی و مذاکرات وین» عنوان مطلب روزنامه آرمان است که به تقابل مردم و نظام به شکل دیگری اشاره کرده و نوشته است: «اکنون کشور در آستانه یک انفجار اجتماعی قرار دارد. اگر دولت جدید نتواند این مشکلات را مطابق با وعدههایش حل و فصل کند دیگر هر چیزی امکان وقوع دارد». این روزنامه به رئیسی و باندش یعنی همان کاسبان تحریم گوشزد کرده است که اگر بخواهند همان خط انقباضی را در سیاست خارجی پیش ببرند «تمام حیات این جریان در سراشیبی سقوط» قرار میگیرد. باید یادآوری کنم در روزنامههای شرق و اعتماد هم با توجه به بحرانهای اقتصادی اجتماعی و فضای انفجاری مطالبات مردم بر ضرورت سرعت در مذاکرات وین و رفع تحریمها تأکید کردهاند.
نظام بر تلی از اعتراض
روزنامههای باند مغلوب ضمن اذعان به نمایشی بودن انتخابات با اشاره به چشمانداز بحرانهای لاعلاج اقتصادی اجتماعی به رئیسی و نظام هشدار داده و ضرورت تسلیم در عرصهٔ مذاکرات وین را گوشزد کردهاند.
مستقل با یادآوری اینکه عرصهٔ نمایش انتخابات «بر تلی از تحریم، دلخوری، رأی اعتراضی» بنا شده، به نفرت مردمی از نظام اشاره کرده و نوشته است «حتی آرای باطله از ظرفیت بیشتری برای رقابت برخوردار بودند. پیام حیرتآوری که همزمان برای طرفین رقابتها، اگر برای بازخورد سیاستها ارزشی قائل باشند، تکاندهنده است. کلیتِ امر مشارکت سیاسی هم پیامآور بود. نیمی از ملت مشارکت نکردند. نیمهای که با احتساب آرای باطله رقم چشمگیری میشوند». این روزنامه در ادامه به شقهٔ در تقدیر باند غالب در اثر شدت بحرانها اشاره کرده و نوشته است: «الزامات و اقتضائات خشن واقعیات ملی، منطقهیی و بینالمللی وحدت قدرت را به تکثر شکنندهای تبدیل خواهد کرد».
همدلی نتیجهٔ انتخابات نمایشی در سایر دیکتاتوریها را به نظام یادآوری کرده و نوشته است: «مادامی که صاحبان رأی در مدت چهار سال هیچ حق و هیچ سازوکاری برای مطالبهگری نداشته باشند و صِرفِ حضور فیزیکی و جسمانی آنها در روز رأیگیری اهمیت داشته باشد، هیچ سنتزی بهمعنای حقیقی روی نخواهد داد چنانکه زمامدارانی مانند معمر قذافی، از انتخابات بهعنوان ابزاری برای تحقیر مردم و یادآوری قدرتِ بلامنازع خود به جمهور استفاده میکردند».
روزنامه ابتکار هم در سرمقالهاش به باند غالب نسبت به فضای انفجاری مردم اشاره کرده و هشدار داده با توجه به اینکه بیش از نیمی از مردم در این نمایش شرکت نکردهاند «باید روی دیگر سکه را عمیقتر شدن ناامیدی در سپهر اجتماعی کشور دانست که کمترین عواقب آن افزایش خشونت و تحت تاثیر قرار گرفتن سایر شئون زیستی خواهد بود».
روزنامه دنیای اقتصاد هم کانونهای بر افروخته شدن آتش اعتراضات را به نظام یادآوری کرده و نوشته است: «دیر یا زود تهدیدهای اقتصادی، کشور را با مشکل مواجه خواهد کرد... موضوعاتی نیز آینده کشور را با تهدید مواجه خواهد کرد. تهدیدهایی شامل شاخصهای اقتصادی ضعیف، بسته شدن پنجره جمعیتی، کاهش درآمد خانوار و بحرانهای اجتماعی، صندوقهای بازنشستگی ورشکسته، کاهش سرمایه و چالشهای محیطزیستی».