728 x 90

نمودی دیگر از تضعیف شدید خامنه‌ای

سخن روز
سخن روز

به‌رغم اعلام عید فطر در روز یکشنبه از سوی خامنه‌ای، شماری از مراجع قم از پذیرش رأی او سر باز زدند و اعلام کردند که روز یکشنبه آخرین روز ماه رمضان است و عید فطر در ایران روز دوشنبه خواهد بود. از این عده، برخی نظیر مکارم شیرازی، وحید خراسانی، نوری همدانی و علوی گرگانی تحت فشار لباس شخصی‌های خامنه‌ای یا عوامل دیگر در ساعات قبل از ظهر روز یکشنبه اعلام کردند که رؤیت هلال ماه شوال برایشان اثبات شده است؛ اما دو تن دیگر از مراجع، سبحانی و صافی گلپایگانی هم‌چنان بر نظر خود باقی ماندند.

به‌رغم اعلام عید فطر در روز یکشنبه از سوی خامنه‌ای، شماری از مراجع قم از پذیرش رأی او سر باز زدند و اعلام کردند که روز یکشنبه آخرین روز ماه رمضان است و عید فطر در ایران روز دوشنبه خواهد بود. از این عده، برخی نظیر مکارم شیرازی، وحید خراسانی، نوری همدانی و علوی گرگانی تحت فشار لباس شخصی‌های خامنه‌ای یا عوامل دیگر در ساعات قبل از ظهر روز یکشنبه اعلام کردند که رؤیت هلال ماه شوال برایشان اثبات شده است؛ اما دو تن دیگر از مراجع، سبحانی و صافی گلپایگانی هم‌چنان بر نظر خود باقی ماندند. رؤیت هلال، موضوعی فقهی یا سیاسی؟ آخوندی به‌نام موحدنژاد عضو ستاد استهلال دفتر خامنه‌ای در رفع و رجوع این قضیه گفت تشخیص روز اول ماه بودن یا نبودن، یک امر حکومتی نیست و این یک موضوع فقهی است و هر کس باید به‌فتوای فقیه خود رجوع کند. اگر مسأله چنان که او می‌گوید یک مسأله کاملاً فقهی و شرعی باشد، عذر بدتر از گناه است، زیرا بنا‌ به‌همان فقه مورد نظر آخوندها، اگر یک نفر عادل و راستگو اعلام کند ماه را دیده، حجیت دارد و اگر دو نفر عادل اعلام کنند ماه را دیده‌اند حجیت تام پیدا می‌کند، بنابراین وقتی پس از اعلام رؤیت هلال توسط خامنه‌ای و ستاد استهلال او، تعدادی از مراجع هم‌چنان از پذیرش آن سر باز می‌زنند، به‌معنی آن است که خامنه‌ای و دستگاه او را به‌عنوان عادل و راستگو قبول ندارند. بنابراین کلیهٴ مراجعی که ابتدا رؤیت هلال توسط خامنه‌ای را نپذیرفتند، ولو این‌که تعدادی از آنها بعداً حکم به‌رؤیت دادند، در عدم پذیرش فتوای خامنه‌ای و به‌رسمیت نشناختن عدالت و حجیت او مشترکند. اما واقعیت این است که مسألهٔ رؤیت هلال پیش از آن‌که یک موضوع فقهی باشد، از دیرباز موضوعی سیاسی و حکومتی بوده است؛ از همین رو خامنه‌ای هم ستاد و دم و دستگاه عریض و طویلی را با ۲۰۰پایگاه با بودجهٔ صدها میلیون تومانی تحت عنوان ستاد استهلال در سراسر کشور به‌راه انداخت تا در جریان رؤیت هلال که همواره موعد زورآزمایی مراجع است، دست پیش را داشته باشد و میخ خود را بکوبد. اما به‌نظر می‌رسد تضعیف موقعیت خامنه‌ای چنان است که ستاد کذایی نیز افاقه نکرده و مراجع قم، زیر بار او نرفته یا لااقل مخالفت خود را آشکار کرده‌اند. موقعیت متزلزل خامنه‌ای در حوزه واقعیت این است که هیچ‌یک از مراجع و آخوندهای دانه درشت، خامنه‌ای را به‌عنوان مرجع قبول ندارند، زیرا روشن است که او در سلسله مراتب حوزه، یک روضه‌خوان و یک آخوند درجه ۳ و ۴ محسوب می‌شود. این واقعیتی است که خود خامنه‌ای هم، زمانی که رفسنجانی می‌خواست پس از مرگ خامنه‌ای در هراس از حملهٔ ارتش آزادیبخش به‌طور فوری فوتی او را به‌عنوان ولی‌فقیه قالب کند، به‌آن اذعان کرد و در جلسهٔ خبرگان ارتجاع که به‌همین منظور تشکیل شده بود گفت اگر من فردا حکمی بدهم، مگر آقایان مراجع می‌پذیرند؟ معلوم است که نمی‌پذیرند! از همین رو مجبور شدند که قانون اساسی را تغییر دهند و شرط مرجعیت برای رهبری و ولی‌فقیه را بردارند تا قبای ولایت، اندازه قامت نارسای علی خامنه‌ای شود. بنابراین مخالفتها با خامنه‌ای در حوزه، به‌عنوان ولی‌فقیه و مرجع همواره وجود داشته و دارد و خامنه‌ای همواره مجبور بوده، اهداف خود در حوزه را با شیوه‌های تطمیع و تهدید پیش ببرد. یعنی یا سبیل مراجع را با امتیازهای کلان اقتصادی چرب کند و دست آنها و اعوان و انصارشان را در چپاول باز بگذارد، یا سلطه و هژمونی خود را توسط تیغ‌کشهایش در حوزه مانند شیخ محمد یزدی و آخوند احمد خاتمی، یا با دادگاه ویژهٔ روحانیت یا با پاسدار و بسیجی و دستجات چماقدار، اعمال کند. به‌عنوان مثال هنگامی که شیخ یوسف صانعی که از مراجع شمرده می‌شود، در جریان قیام سال۸۸ فتوایی علیه خامنه‌ای و اقدامات او صادر کرد، چماقداران خامنه‌ای دفتر او را مورد حمله و تخریب قرار دادند، کاری که به‌طور شدیدتر با منتظری کرده بودند. در مورد آخوندهای رده پایین‌تر، گوشمالی مخالفان با حبس و زندان و خلع لباس انجام می‌شود. اما تعادل‌قوای بین خامنه‌ای و اکثریت آخوندها و طلاب حوزه را، رویدادها و بالا پایینی‌های سیاسی و اجتماعی تعیین می‌کند و در شرایطی که موقعیت خامنه‌ای در صحنهٔ سیاسی تضعیف می‌شود، مخالفتها در حوزه نیز از قوه به‌فعل درآمده و بارز می‌شوند. آغاز افول جدی موقعیت خامنه‌ای قیام آبان۹۸، رویدادی بود که تأثیری کیفی در به‌هم‌خوردن تعادل‌قوا در حوزه به‌زیان خامنه‌ای داشت و پس از آن، ضرباتی که از آبان۹۸ به‌بعد یکی پس از دیگری بر خامنه‌ای و رژیم او وارد آمد، موقعیت او را به‌طور بی‌سابقه‌یی در حوزه تضعیف کرده است؛ آن‌چنان که امروز شاهد هستیم آخوندی مانند مکارم هم که تا پیش از این در جیب خامنه‌ای بود و پیوسته از تمام سیاست‌ها و عملکردهای جنایتکارانهٔ او حمایت می‌کرد، زبانش دراز شده و در جریان رؤیت هلال ساز دیگری می‌زند. نتیجه این‌که مخالف‌خوانی مراجع در جریان رؤیت هلال، تنها نمودی از تضعیف شدید موقعیت خامنه‌ای در حوزه است و با توجه به‌در سراشیب قرار گرفتن نظام بایستی در آینده منتظر بروز مخالفتهای جدی‌تر در حوزه با رژیم و با شخص خامنه‌ای بود.

رؤیت هلال، موضوعی فقهی یا سیاسی؟

آخوندی به‌نام موحدنژاد عضو ستاد استهلال دفتر خامنه‌ای در رفع و رجوع این قضیه گفت تشخیص روز اول ماه بودن یا نبودن، یک امر حکومتی نیست و این یک موضوع فقهی است و هر کس باید به‌فتوای فقیه خود رجوع کند.

اگر مسأله چنان که او می‌گوید یک مسأله کاملاً فقهی و شرعی باشد، عذر بدتر از گناه است، زیرا بنا‌ به‌همان فقه مورد نظر آخوندها، اگر یک نفر عادل و راستگو اعلام کند ماه را دیده، حجیت دارد و اگر دو نفر عادل اعلام کنند ماه را دیده‌اند حجیت تام پیدا می‌کند، بنابراین وقتی پس از اعلام رؤیت هلال توسط خامنه‌ای و ستاد استهلال او، تعدادی از مراجع هم‌چنان از پذیرش آن سر باز می‌زنند، به‌معنی آن است که خامنه‌ای و دستگاه او را به‌عنوان عادل و راستگو قبول ندارند.

بنابراین کلیهٴ مراجعی که ابتدا رؤیت هلال توسط خامنه‌ای را نپذیرفتند، ولو این‌که تعدادی از آنها بعداً حکم به‌رؤیت دادند، در عدم پذیرش فتوای خامنه‌ای و به‌رسمیت نشناختن عدالت و حجیت او مشترکند.

اما واقعیت این است که مسألهٔ رؤیت هلال پیش از آن‌که یک موضوع فقهی باشد، از دیرباز موضوعی سیاسی و حکومتی بوده است؛ از همین رو خامنه‌ای هم ستاد و دم و دستگاه عریض و طویلی را با ۲۰۰پایگاه با بودجهٔ صدها میلیون تومانی تحت عنوان ستاد استهلال در سراسر کشور به‌راه انداخت تا در جریان رؤیت هلال که همواره موعد زورآزمایی مراجع است، دست پیش را داشته باشد و میخ خود را بکوبد. اما به‌نظر می‌رسد تضعیف موقعیت خامنه‌ای چنان است که ستاد کذایی نیز افاقه نکرده و مراجع قم، زیر بار او نرفته یا لااقل مخالفت خود را آشکار کرده‌اند.

موقعیت متزلزل خامنه‌ای در حوزه

واقعیت این است که هیچ‌یک از مراجع و آخوندهای دانه درشت، خامنه‌ای را به‌عنوان مرجع قبول ندارند، زیرا روشن است که او در سلسله مراتب حوزه، یک روضه‌خوان و یک آخوند درجه ۳ و ۴ محسوب می‌شود. این واقعیتی است که خود خامنه‌ای هم، زمانی که رفسنجانی می‌خواست پس از مرگ خامنه‌ای در هراس از حملهٔ ارتش آزادیبخش به‌طور فوری فوتی او را به‌عنوان ولی‌فقیه قالب کند، به‌آن اذعان کرد و در جلسهٔ خبرگان ارتجاع که به‌همین منظور تشکیل شده بود گفت اگر من فردا حکمی بدهم، مگر آقایان مراجع می‌پذیرند؟ معلوم است که نمی‌پذیرند! از همین رو مجبور شدند که قانون اساسی را تغییر دهند و شرط مرجعیت برای رهبری و ولی‌فقیه را بردارند تا قبای ولایت، اندازه قامت نارسای علی خامنه‌ای شود.

بنابراین مخالفتها با خامنه‌ای در حوزه، به‌عنوان ولی‌فقیه و مرجع همواره وجود داشته و دارد و خامنه‌ای همواره مجبور بوده، اهداف خود در حوزه را با شیوه‌های تطمیع و تهدید پیش ببرد. یعنی یا سبیل مراجع را با امتیازهای کلان اقتصادی چرب کند و دست آنها و اعوان و انصارشان را در چپاول باز بگذارد، یا سلطه و هژمونی خود را توسط تیغ‌کشهایش در حوزه مانند شیخ محمد یزدی و آخوند احمد خاتمی، یا با دادگاه ویژهٔ روحانیت یا با پاسدار و بسیجی و دستجات چماقدار، اعمال کند.

به‌عنوان مثال هنگامی که شیخ یوسف صانعی که از مراجع شمرده می‌شود، در جریان قیام سال۸۸ فتوایی علیه خامنه‌ای و اقدامات او صادر کرد، چماقداران خامنه‌ای دفتر او را مورد حمله و تخریب قرار دادند، کاری که به‌طور شدیدتر با منتظری کرده بودند. در مورد آخوندهای رده پایین‌تر، گوشمالی مخالفان با حبس و زندان و خلع لباس انجام می‌شود. اما تعادل‌قوای بین خامنه‌ای و اکثریت آخوندها و طلاب حوزه را، رویدادها و بالا پایینی‌های سیاسی و اجتماعی تعیین می‌کند و در شرایطی که موقعیت خامنه‌ای در صحنهٔ سیاسی تضعیف می‌شود، مخالفتها در حوزه نیز از قوه به‌فعل درآمده و بارز می‌شوند.

آغاز افول جدی موقعیت خامنه‌ای

قیام آبان۹۸، رویدادی بود که تأثیری کیفی در به‌هم‌خوردن تعادل‌قوا در حوزه به‌زیان خامنه‌ای داشت و پس از آن، ضرباتی که از آبان۹۸ به‌بعد یکی پس از دیگری بر خامنه‌ای و رژیم او وارد آمد، موقعیت او را به‌طور بی‌سابقه‌یی در حوزه تضعیف کرده است؛ آن‌چنان که امروز شاهد هستیم آخوندی مانند مکارم هم که تا پیش از این در جیب خامنه‌ای بود و پیوسته از تمام سیاست‌ها و عملکردهای جنایتکارانهٔ او حمایت می‌کرد، زبانش دراز شده و در جریان رؤیت هلال ساز دیگری می‌زند.

نتیجه این‌که مخالف‌خوانی مراجع در جریان رؤیت هلال، تنها نمودی از تضعیف شدید موقعیت خامنه‌ای در حوزه است و با توجه به‌در سراشیب قرار گرفتن نظام بایستی در آینده منتظر بروز مخالفتهای جدی‌تر در حوزه با رژیم و با شخص خامنه‌ای بود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7c1f14bc-9323-4653-bccb-143b56cb0956"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات