728 x 90

نه شاه، نه شیخ، زنده باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران

نه شاه، نه شیخ، زنده باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران
نه شاه، نه شیخ، زنده باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران

انقلاب بزرگ ضدسلطنتی مردم ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران است که با هدف سرنگونی استبداد سلطنتی و استقرار آزادی و عدالت شکل گرفت، اما پس از پیروزی انقلاب، با خیانت آشکار خمینی، این سارق اعتماد توده‌ها، سلطنت مطلقه فقیه جایگزین سلطنت شاهنشاهی شد و مردم ایران به جای آزادی، گرفتار استبداد مذهبی شدند.

به همت جان‌افشانی‌های «راهگشایان و راهبران راستین آن انقلاب از پدر طالقانی تا حنیف و محسن و بدیع‌زادگان و جزنی و احمدزاده و پویان و پاک‌نژاد و خالقان حماسه سیاهکل و نیز اشرف و موسی» (۱) نسلی پا به میدان گذاشت که به استبداد در کسوت شیخ تن نداد. این نسل پرچم را برافراشته نگهداشت.

اکنون با گذشت چهار دهه سرکوب، ایران در آستانه یک انقلاب دیگر قرار دارد، انقلابی که نه برای بازگشت به گذشته، بلکه برای آینده‌ای دموکراتیک و آزاد است.

این اصلی‌ترین پیامی بود که ایرانیان آزاده با برگزاری بزرگ‌ترین تظاهرات خود در چهل‌و‌ششمین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی در پاریس به ایران و جهان مخابره کردند.

 

سرکوب بیشتر؛ مقاومت بیشتر

آری، استبداد سربرکشیده از دجالیت دینی در طول این سال‌ها تلاش کرد با سرکوب گسترده، زندان، شکنجه و اعدام، صدای مخالفان را خاموش کند. نسل انقلاب ۵۷ بارها قربانی شد، اما این آرمان در میان نسل‌های جوان تکثیر شد. رژیم نه تنها موفق به از بین بردن خواست آزادیخواهانه مردم نشد، بلکه با سرکوب بیشتر، خشم عمومی را شعله‌ورتر کرد. از قیام ۱۳۸۸ تا اعتراضات گسترده ۱۳۹۶ و ۱۴۰۱، مردم نشان داده‌اند که از سرنگونی استبداد مذهبی دست نخواهند کشید.

 

فاشیسم دینی در چنبره بحرانهای داخلی و خارجی

اینک رژیم مرده‌ریگ خمینی از هر سو با چالشهای جدی مواجه است. سیاست‌های سرکوبگرانه داخلی، فساد گسترده اقتصادی، بحرانهای اجتماعی و اعتراضات مردمی، نظام را در داخل با بحران مشروعیت مواجه کرده است. در عرصه خارجی نیز، مهم‌ترین پایگاههای رژیم در منطقه، از جمله سوریه و لبنان، فرو ریخته‌اند. اکنون عمق راهبردی این رژیم دچار بحرانی مرگبار شده است. خامنه‌ای بارها اعلام کرده بود که اگر در سوریه نجنگند، باید در تهران و اصفهان بجنگند. فاشیسم دینی برای حفظ تعادل خود مجبور است باز هم به سرکوب متوسل شود.

«به آنها می‌گوییم: معطل نکنید؛ بیت‌العنکبوت را هم سنگربندی کنید! زیرا شورشگران برآنند که چهار‌راه پاستور را برای همیشه از میکروب‌های شیخ و شاه پاک و پاستوریزه کنند!» (۲)

 

بن‌بست و بلاتکلیفی در بحران اتمی

یکی از چالشهای جدی این رژیم بر سر اتمی است. فاشیسم بمب‌طلب دینی با سیاست‌های پنهان هسته‌یی خود تلاش کرده بقای خود را تضمین کند ولی اکنون نه راه پس دارد و نه راه پیش. یا باید تن به تسلیم به نام «مذاکره» بدهد یا وضعیت هولناک‌تری را متحمل شود. بلاتکلیفی و بن‌بست در این موضوع اختلافات درون حاکمیت را نیز تشدید کرده است.

«ما می‌گفتیم و می‌گوییم، بفرمایید مذاکره کنید و در همه زمینه‌ها جام‌زهر را سر بکشید. برای ما هزار جام‌زهر، در خدمت هزار اشرف است» (۳).

خامنه‌ای صراحتاً اعلام کرده که مذاکره با غرب و مشخصاً آمریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست، چرا که هر گونه عقب‌نشینی، رژیم را یک قدم به سرنگونی نزدیک‌تر می‌کند.

«حرف مردم و مقاومت ایران این است که‌ای جلاد! مرگت فرا رسیده. با مذاکره یا بی‌مذاکره، با اتمی یا بی‌اتمی، قیام و سرنگونی در انتظار شماست» (۴)

 

انقلاب دموکراتیک، تنها راه‌حل واقعی

امروز مردم ایران با مشکلات معیشتی گسترده‌یی روبه‌رو هستند. تورم افسارگسیخته، بیکاری، فساد اداری و اقتصادی، تبعیض‌های گسترده و کاهش سطح رفاه عمومی، زندگی را برای میلیون‌ها ایرانی دشوار کرده است. در همین حال، حاکمان کشور ثروتهای ملی را صرف گسترش نفوذ منطقه‌یی خود و سرکوب داخلی می‌کنند. این وضعیت باعث شده است که بخش‌های مختلف جامعه، از کارگران و معلمان گرفته تا دانشجویان و بازنشستگان، بارها دست به اعتراض و اعتصاب بزنند.

مشکل مردم ایران تنها مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیست، بلکه ساختار سیاسی سرکوبگرانه و استبدادی است که تمام مسیرهای اصلاح را بسته است. از این رو، تنها راه‌حل واقعی، سرنگونی کامل این رژیم و برقراری یک نظام دموکراتیک و مبتنی بر حقوق‌بشر است. انقلاب ۵۷ نشان داد که مردم ایران ظرفیت سرنگونی یک دیکتاتوری را دارند. تجربه چهار دهه گذشته نیز نشان داده است که تغییر واقعی تنها با جایگزینی یک نظام دموکراتیک ممکن خواهد بود.

 

آلترناتیو دموکراتیک

مریم رجوی در سخنرانی خود در تظاهرات بزرگ پاریس مشخص کرد که نقطه عزیمت برچسب «خشونت‌طلبی» به مقاومت‌کنندگان جز «تسلیم‌طلبی و سازشکاری» را تداعی نمی‌کند و در خدمت بقای این رژیم است:

«به آنها که حفاظت از وضع موجود یا دست‌کم بی‌عملی و عافیت‌جویی خود را در زرورقِ خشونت‌پرهیزی می‌پیچند و مقاومت و ایستادگی را خشونت‌گرایی جلوه می‌دهند، می‌گوییم آقایان! اگر هدف، پنهان کردن مواضع تسلیم‌طلبانه یا سازشکارانه نیست، بفرمایید با هر روشی که بهتر می‌دانید آخوندها را سرنگون و دموکراسی را برقرار کنید.

هم‌چنان که مسعود گفته است: هرکس استبداد دینی را به‌زیر بکشد و یک جمهوری دموکراتیک و مستقل جایگزین کند، ما با تمام قوا، خالصانه و بی‌چشمداشت در کنار او هستیم و حمایت می‌کنیم.

اما جز شورای ملی مقاومت چنین چیزی، یافت می‌نشود. حال اگر کسی منکر وجود آلترناتیو است، معنی سیاسی این حرف، جز دوام و بقای همین رژیم نیست.» (۵)

شورای ملی مقاومت ایران به‌عنوان تنها آلترناتیو دموکراتیک، سال‌هاست که برای سرنگونی این رژیم تلاش کرده است. این شورا از سال‌ها پیش طرح «جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی» را ارائه کرده و همگان را به اتحاد برای استقرار یک جمهوری دموکراتیک فراخوانده است. اکنون بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد که تمامی نیروهای خواهان تغییر، به جای اختلافات جزئی، بر هدف مشترک یعنی سرنگونی دیکتاتوری تمرکز کنند.

«دعوا هرگز بر سر این روش و آن روش نبوده و نیست. اصل دعوا و قلب دعوا این است که سرنگونی فاشیسم دینی، با هر میزان فداکاری که بخواهد، آری یا خیر؟
در این چند دهه ثابت شده هر کس که درد سرنگونی این دیکتاتوری را دارد، با جنبش مقاومت، دشمنی نمی‌کند و علیه نیروی جنگنده ضد رژیم با آخوندها هم‌زبان و هم‌صدا نمی‌شود.
بله، هرکس که خواهان سرنگونی است، صمیمانه از کانون‌های شورشی حمایت می‌کند.» (۶)

و از هم‌اکنون برای تحقق آن گردانهای خود را تشکیل می‌دهد.

 

حق شورش، حقی جهانی

مبارزه مردم ایران برای آزادی، نه‌تنها یک مطالبه داخلی، بلکه حقی است که در اسناد بین‌المللی، از جمله بیانیه جهانی حقوق‌بشر، به‌رسمیت شناخته شده است. حق شورش در برابر ظلم و خودکامگی، از بدیهی‌ترین حقوق هر ملت تحت ستم است و مردم ایران برای تحقق این حق، بهای سنگینی پرداخته‌اند. هزاران زندانی سیاسی، صدها هزار جان‌باخته، میلیون‌ها مهاجر و تبعیدی، همگی نشانگر ایستادگی یک ملت برای دستیابی به آزادی است.

«بله، ما و مردم ما فقط برای حق پوشش، نمی‌جنگیم. حق شورش نخستین حق ما و مردم ما و شورشگران برای آزادی است.

حقی که به‌عنوان آخرین وسیله علیه خودکامگی و سرکوب در سرلوحه بیانیه جهانی حقوق‌بشر نقش بسته است.» (۷)

 

چشم‌انداز آینده: حکومتی بر پایه جمهور مردم

انقلاب ۵۷ حکومت سلطنتی را سرنگون کرد، اما به‌دلیل نبود یک نظام دموکراتیک، استبداد مذهبی جایگزین آن شد. اکنون مردم ایران در حال رقم زدن یک انقلاب دیگر هستند که هدف آن نه بازگشت به سلطنت، بلکه ایجاد یک جمهوری مبتنی بر اراده مردم است. در نظام آینده، دین از سیاست جدا خواهد بود، تمامی اقوام و ملیتها از حقوق برابر برخوردار خواهند شد، و زنان به جایگاه واقعی خود در رهبری سیاسی دست خواهند یافت.

در طول چهار دهه گذشته، رژیم ولایت فقیه تلاش کرده است با سرکوب و ارعاب، بقای خود را تضمین کند، ولی مقاومت مردم ایران، به‌رغم تمام هزینه‌ها، هم‌چنان ادامه دارد.

«آن قانون اساسی که سلطنت را به‌عنوان ”موهبت الهی“ به شاه و ”اعقاب ذکور او“ تفویض می‌کرد، در انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ به گور سپرده شد. این قانون اساسی هم که تمام کشور را تحت سلطنت ”ولایت مطلقه امر و امام امت“ گذاشته، به‌گور سپرده می‌شود.

قانون اساسی تازه‌یی در راه است که مهم‌ترین اصل آن این است که حاکمیت از آن جمهور مردم ایران و رأی و انتخاب آزادانه آن‌هاست» (۸)

***

تمامی شواهد حاکی است که ایران در آستانه یک تحول بزرگ قرار دارد. مردم ایران بار دیگر نشان داده‌اند که حاضرند برای آزادی، دموکراسی و حاکمیت مردم، هر بهایی را بپردازند. آینده از آن ملتی است که برای حق خود می‌جنگد.

این همان چیزی است که در تظاهرات بزرگ پاریس بر آن تأکید شد و به ثبت رسید.

 

پانوشت: 

(۱-۸) برگرفته از سخنرانی مریم رجوی تظاهرات بزرگ ایرانیان در چهل‌و ششمین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی در پاریس

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5b924280-d87a-473f-9213-6bd6526e02cb"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات