728 x 90

نگاه معکوس در آینه

نگاه معکوس در آینه
نگاه معکوس در آینه

شگفتی‌زا و عبرت‌آور این‌که درست در سالروز فرار شاه از ایران (۲۶دی)، پاسدار سبزعلی رضایی، شرایط شکنندهٔ نظام ولایت فقیه را به سال۵۶ تشبیه کرد (انتخاب. ۲۶دی۹۹).

این پاسدار ناکام از دستیابی به ریاست‌جمهوری نظام، در تشریح این توصیف خود می‌گوید: «در سال۵۶ نهضت امام [بخوانید انقلاب ضدسلطنتی] آرام آرام شروع شد و خیلی‌ها خبر نداشتند و یا باور نداشتند. ابتدا هسته‌های کوچک شکل گرفت و در سال بعد یعنی ۵۷ زد و خوردها شروع شد تا این‌که ۲۲بهمن جمعیت عظیمی به میدان آمد».

 

نگاه معکوس در آینه

تا اینجایش را صرف‌نظر از تحریف عامدانهٔ تاریخ و مصادرهٔ انقلاب ضدسلطنتی به اسم «نهضت امام» ! راست می‌گوید؛ البته طبق معمول قیام مسلحانهٔ جوانان انقلابی در روزهای ۲۱و ۲۲بهمن و نقش آن در سقوط نظام سلطنتی را درز می‌گیرد و از کنار آن می‌گذرد. آن «هسته‌های کوچک» در حقیقت نیروهای سازمانده تظاهرات و قیام در شهرها بودند که با الهام از جنبش مسلحانه و پیشتازان جان برکف آن (سازمانهای انقلابی مجاهدین خلق و چریک‌های فدایی خلق) به میدان آمده بودند و فعالیت آنان باعث فراگیر شدن اعتراضات شد؛ تا جایی که به تظاهرات عظیم مردمی در روزهای تاسوعا و عاشورای سال۵۷ انجامید. در آن زمان از دایناسورهای عمامه‌دار و موج‌سواران حرفه‌یی خبری نبود. آنها یا در حال ندامت و «سپاس شاهنشاها» گویی بودند یا به تکفیر نیروهای انقلابی اشتغال داشتند.

این‌که پاسدار سبزعلی رضایی، در تحلیل وضعیت ناگهان به یاد سال۵۶ می‌افتد و دچار این همانی می‌شود، جای تعمق دارد. به این می‌گویند نگاه معکوس در آینه، یا نواختن شیپور از سر گشاد.

 

اعتراف به وضعیت انفجاری و قیام در کمین

پاسدار مسئول فرستادن کودکان و دانش‌آموزان ایرانی بر روی میدانهای مین، در جنگ ایران و عراق، علاوه بر تشبیه شرایط نظام ولایت فقیه به سال۵۶، سال‌های پیش‌رو را برای حاکمیت «توفانی» پیش‌بینی می‌کند: «۱۰سال آینده یکی از دهه‌های توفانی انقلاب خواهد بود» (همان منبع).

البته گذشته از این‌که خام‌خیالانه ده سال دیگر را برای نظام آخوندی نقد می‌کند اما یک اعتراف ناگزیر درست هم در حرفهایش هست، زیرا از هم‌اکنون می‌توان در آینهٔ وضعیت انفجاری جامعه و به ستوه آمدن مردم، روزها و ماههای جوشان و ملتهب را دید که در آنها خیابان‌ها رنگ شورش به‌خود خواهد گرفت و شهرها پایگاه قیام خواهد بود.

«من اسم دهه آینده را دهه سرنوشت گذاشته‌ام... البته جنس حوادث دهه آینده با دهه اول انقلاب متفاوت است؛ آن زمان بحث کودتا و ترور و جنگ مطرح بود. دهه آینده مشکلات اقتصادی و نفوذ و جنگ نرم و تهدیدات زیستی و تغییر اقلیم از رویدادهای مهم است. و لذا سختی شرایط و اهدافی که انقلاب دنبال می‌کند، مشابه همان دهه اول است» (همان).

 

کد دادنهای پی‌درپی از فردای بر باد رفتهٔ نظام

پاسدار بایگانی شده و مجمع تشخیص مصلحت‌نشین، نظام را فرامی‌خواند که خودش را «برای شرایط سخت‌تر و کارهای بزرگ‌تر آماده کند» و می‌افزاید: «اقدامات چند دولت اخیر، داد مردم را بلند کرده... مردم می‌گویند نظام برای ما فکری کند».

او ناخواسته و با نگاه معکوس در آینه، مختصاتی را آدرس می‌دهد که مختصات شرایط انقلابی و یک نظام در آستانهٔ سقوط است:

«علاوه بر این‌که مشکل معیشت، مسکن و تورم وجود دارد، بی‌اعتنایی به مردم در ادارات و نگاه ارباب ـ رعیتی به آنها تشدید شده و در حالی که انقلاب با آن روحیات خداحافظی کرده بود دارد دوباره برمی‌گردد» (اشاره به شرایط عینی انقلاب و نارضایتی عمیق توده‌های هستی باخته).

«دشمنان می‌خواهند تکلیف ما را تعیین کنند».

«نیروهای انقلاب با همه قدرت باید به میدان بیایند».

«نقدینگی مسأله مهمی است که طی سه سال آینده دو برابر می‌شود، یعنی طی سه سال، اندازه ۵۰سال پول منتشر می‌شود. این دریای عظیمی است که وارد اقتصاد کشور خواهد شد. آیا همین مقدار تولید افزایش می‌یابد تا قیمتها کنترل شود؟ از طرفی ده سال است رشد سرمایه‌گذاری ما منفی شده و این موضوع فوق‌العاده خطرناک است».

«هرسه قوه نباید اختلاف داشته باشند و دیگر نباید شاهد دعوای رؤسای آنها باشیم، بلکه سران سه قوه باید دست به دست هم بدهند و دغدغه آنها ماندن در قدرت نباشد بلکه به فکر مردم باشند و هماهنگ با فرامین رهبر انقلاب حرکت کنند».

امروز در نیروهای انقلاب سردی وجود دارد... نیروها دچار نوعی ناامیدی شده‌اند و آینده برای آنها مشخص نیست، از طرفی، سوءظن در بین آنها هم زیاد شده است. بنابراین باید یک حرکتی را صورت داد». [اعتراف به مأیوس‌شدن، بی‌انگیزگی، روحیه باختگی و ریزش در بین نیروهای سرکوبگر]

نکتهٔ قابل توجه این‌که «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» ! به صراحت اشاره می‌کند که سران و مهره‌های سن و سال گذشتهٔ نظام طی سال‌های آینده خواهند مرد و باید نظام خودش را هر چه سریع‌تر برای انتقال بین نسلی آماده کند:

«نسل اول و دوم انقلاب تا ۱۰سال آینده بیشتر نمی‌توانند نقش‌آفرینی داشته باشند. در چنین شرایطی نسل سوم و چهارم انقلاب می‌خواهد در دهه‌ای که سخت‌ترین دهه انقلاب است، امور را در دست بگیرند».

 

تکرار عبرت‌انگیز تاریخ

با توجه به این اعتراف‌ها، می‌توان پیش‌بینی نمود که شرایط بسیار سختی در انتظار نظام ولایت فقیه است؛ شرایطی که پاسدار رضایی جابه‌جا از آن با ترم‌های «فوق‌العاده خطرناک»، «دههٔ سخت»، «دوران تعیین تکلیف»، «سو‌ء‌ظن، ناامیدی و ریزش در بین نیروهای سرکوبگر رژیم» و... یاد می‌کند. اکنون نوبت شیخ است که عبرت‌ ناگرفته از سرنوشت فلاکت‌بار شاه و فرار او از ایران، تاریخ را تکرار کند؛ تکراری که البته نتیجهٔ محتوم آن جز آزادی و بهروزی برای خلق قهرمان ایران و نابودی برای دیکتاتورها و آزادی‌کشان نخواهد بود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bffa3a2f-4ac2-43fc-9f17-172cfca006c4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات