سالهاست که باندها و دسته‌جات درونی رژیم بر سر قدرت و چپاولگری اموال مردم، همدیگر را می‌درند اما تنها موضوعی که بر سر آن با هم وحدت نظر دارند، نگرانی از آینده تیره و تار نظام است.
یکی از مهر‌های باند روحانی روز۲۵خرداد در دیدار با روحانی به این واقعیت اعتراف کرد که باندهای درونی روی تنها موضوعی که وحدت دارند نگرانی از آینده است.
در همین رابطه علی محمد نمازی عضو سابق مجلس ارتجاع ضمن اعتراف به بحرانهایی که نظام منحوس آخوندی را احاطه کرده و در نتیجه «حساس‌ترین روزها را» پشت سرمی‌گذارد، همنوا با روحانی بر سر گروه‌های خودسری که به کشور آسیب می‌زنند بانگ بر می‌آورد که «نباید اجازه دهیم حرکت نیروهای خودسر به کشور آسیب بزند. کشور ما آسیبهای فراوانی از این افراد خورده است این‌گونه رفتارها برای کشور خطرناک است این مطلب را از بعد حاکمیتی نگاه می‌کنم».(خبرگزاری ایلنا ۲۴خرداد ۹۷)
حسین انصاری راد یکی دیگر از اعضای سابق مجلس رژیم هم ضمن اذعان به این‌که مردم از وضعیت اقتصادی ناراضی هستند و« این سطح نارضایتی گسترده است»، اعتراف می‌کند که «کشور در یک وضعیت مضیقه داخلی و مشکلات خارجی قرار دارد. باید پذیرفت که هدایت جامعه و اجرای عدالت با شعار، موعظه یا سخنرانی‌های چند ساعته درست نمی‌شود».
عباس عبدی از باند موسوم به اصلاح‌طلبان هم می‌گوید« با هر کس که سخن می‌گوییم، نسبت به آینده کشور و ایران نگران است. نگران؛ ناامید؛ خسته؛ توصیف اجمالی از وضعیت کنونی جامعه ایران است. توصیفی که شاید برخی را خوش نیاید. در گذشته، هیچ گاه نه نگران بودم، نه خسته و نه ناامید. دوست نداریم این سخن‌ها را بگوییم چون بیم آن داریم که به افزایش نگرانی و خستگی و ناامیدی منجر شود. ولی چاره چیست؟ تا کی می‌توان زبان در کام کشید؟ اگر سکوت و نگفتن چاره‌ساز بود، تا کنون چاره کرده بود».(سایت عصر ایران ۲۴خرداد ۹۷)
آخوند مظاهری یکی از سرآخوندهای اصفهان نیز از این‌که اختلافات درونی به حدی است که باندهای آن به جان هم افتاده‌اند متأسف است و به آنها نهیب می‌زند: « بدانیم دشمن الآن روی اختلاف ما، به جان هم افتادن ما خیلی دارد کار می‌کند برای این‌که ما را به جان هم بیندازد و او کار خودش را انجام بدهد».(تلویزیون حکومتی در اصفهان ۲۳خرداد ۹۷)
در همین رابطه سایت مشرق ۲۴خرداد ۹۷هم اظهار نگرانی می‌کند که «چشم‌انداز روشنی هم برای کنترل اوضاع وجود ندارد».
این وضعیت نگرانی و ناامیدی از آینده نظام در مواضع مهره‌های هر دو باند، آن روی سکه تضاد و تقابل جدی مردم ایران با حاکمیت آخوندی و خواست آنها مبتنی بر سرنگونی تمامیت این رژیم است.
این واقعیت آن‌چنان بارز است که صادق زیباکلام یکی از مهر‌های وابسته به باند روحانی به ناگزیر در مصاحبه با رادیو آلمان ۲۳خرداد ۹۷با صراحت اذعان می‌کند که در میان «نسل جدید، دهه هفتادی‌ها و دهه هشتادیها بغض و کینه نسبت به رژیم آخوندی وجود دارد».
آری، خشم و خروش فزاینده اقشار مختلف مردم و به‌ویژه جوانان و نوجوانان نسبت به رژیم آن‌چنان جدی است که مهره‌های رژیم را ناگزیر کرده است که به این صراحت به آن اعتراف کنند. به عبارت دیگر آن روی سکه این اعترافات، حقانیت دوران سرنگونی است که خواست مقدس مردم و مقاومت مردم ایران است.
