در یک گفتگوی تلویزیونی یکی از مهرههای حکومتی به نام محبیان، ضمن آن که از کلیت نظام دفاع میکند، اما اعتراف میکند که دیگر کسی خریدار روضهخوانیهای دجالگرانه سرمداران آن نیست و از همین رو آینده سهمگینی را برای آن پیشبینی میکند: «کمکم مردم با خودشان فکر میکنند اگر اینها مسیرشان درست هست، چرا نمیتوانند زندگی ما را سامان بدهند. بهرغم اینکه تردیدی نداریم که جهتگیری نظام جهتگیری درستی است (و) در جهت تعالی هست، اما میگویند یک سیستم فعال و درست چرا درست عمل نمیکند؟ چرا جواب نمیدهد؟ به همین جهت است که مجموعه ناراحتیهایی که در بین مردم هست این احتمال را ایجاد میکند که یک زلزله ۷ و نیم ریشتری ایجاد بشود»!(تلویزیون رژیم ۱۶شهریور ۹۷)
هراس از آینده و از انفجار مهیب اجتماعی که در تقدیر جامعه ایران است، مضمون مشترک اظهارات بسیاری از مهرهها و مطالب رسانههای حکومتی است.
در نشستی با شرکت چند تن از کارشناسان حکومتی که در سایت جماران متعلق به حسن خمینی منعکس شده است، یکی از کارشناسان به نام علی کریمی با اشاره به ابعاد خشم و نارضایتی که در جامعه موج میزند اذعان میکند: «جامعه کنونی ما گنجینهای از ناراضیان است؛ به اندازهای که حتی برندگان هم در جامعه ما ناراضی هستند... لذا احتمال اینکه دینامیزمهای سیاسی و اجتماعی در آینده شدیدتر و فراگیرتر از آنچه امروز در آن قرار داریم، باشد بسیار زیاد است».
این مهره وابسته به باند روحانی در ادامه اضافه میکند: «نظام حکمرانی ما استعداد بالایی برای تولید و بازتولید نارضایتی دارد، در نتیجه جامعه ما جامعهای ناراضی، عصبانی و ناخشنود است که استعداد عصیانگری و طغیانگری دارد».(سایت جماران ۱۶شهریور ۹۷)
بخش عمده امواج خشم و نارضایتی انفجاری مردم بهجان آمده مربوط به سیستم اجرایی و ارگانهای دولتی است که ارتباط مستقیم با مردم دارند. بهخصوص که روحانی با وعدههای دروغ و ارائه آمارهای ساختگی و مسخره، خشم مردم را بیشازپیش متوجه خود کرده است، موجی که عناصر باند خامنهای هم فرصتطلبانه سعی میکنند سوار آن شده و خود را در ببرند و او را دم برق مردم بدهند. آنها حمایتهای اخیر خامنهای از روحانی را هم دور زده یا حتی در جهت توجیه حملات خود به دولت مورد استفاده قرار میدهند.
یکی از مهرههای این جماعت به نام مهدی محمدی در حساب توئیتر خود مینویسد: «اکنون بهترین زمان برای قطبی کردن جامعه علیه روحانی است، اما رهبری فقط با این هدف که شاید به خود بیایند و برای مردم کاری بکنند، حتی از تشر علنی هم خودداری میکند. کاش قدر بدانند. این سکه روی دیگر هم دارد».
توئیت محمدی محمدی
روی دیگر سکه را برخی مهرههای باند خامنهای بهروشنی کناررفتن داوطلبانه روحانی و دولت او معنی میکنند.
احمد کریمی اصفهانی که با عنوان دبیرکل جامعه اسلامی اصناف و بازار معرفی میشود، میگوید: «دولت به دلیلی برای اثبات بیکفایتی خود نیاز ندارد و وضعیت روشن است... بهنظر من اگر دولت خودش کنار برود خیلی بهتر از آن است که مجلس، مردم یا رهبری به این جمعبندی برسند که دولت باید برکنار شود».
کریمی در مورد اینکه چرا بهتر است خود روحانی داوطلبانه کنار برود، توضیح میدهد: «سقوط دولت بر اثر فشار شرایط، نشانه ضعف نظام است و حمایتهای موجود نیز به همین دلیل است»، زیرا «اگر غیر از این باشد، دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود و... دشمنان تهاجمات خود را آغاز میکنند».(سایت نامه نیوز ۱۷شهریور ۹۷)
واقعیت این است که این هشدارها و توصیهها به سردمداران حاکمیت و دولت به بنبست رسیده آخوند حسن روحانی بسیار دیرهنگام است. زیرا مردم با قیام و خیزشهای متعدد خود و با شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی، اصل نظام باطل است و... آب را از سر رژیم گذارنده و آن را در بحران سرنگونی غوطهور کردهاند.
بنابراین جامعهیی که «گنجینهای از ناراضیان» است (بخوانید قیامکنندگان و براندازان)، از این پس نیز راههای گریز از بنبست را بر روی حکومت آخوندی و دولت روحانی سد میکنند.
و آن «زلزله ۷ و نیم ریشتری» یعنی سرنگونی نظام هم که آن مهره حکومتی(محبیان) به آن اشاره میکند که در تقدیر است، بهوقوع خواهد پیوست.
بیدلیل نیست که یک مهره دیگر حکومتی(کریمی اصفهانی) نیز نگران «دشمنانی»(مردم و مقاومت سازمانیافته آنها) است که «تهاجمات خود را آغاز میکنند». این نتیجه آن فکری است که مردم ایران «کمکم با خودشان» میکنند.
پیش از این نیز سردمداران رژیم هراسشان را از بهوجود آمدن چنین وضعیتی ابراز کردهاند، از جمله پاسدار محمدرضا یزدی، فرمانده سپاه ضد محمد رسولالله تهران، قبل از قیام سال دیماه ۹۶ از «زلزلههای اجتماعی» که در کمین حکومت است پیشاپیش ابراز وحشت کرده بود.
علی خامنهای نیز از «گسلهایی» بین مردم و حاکمیت ابراز وحشت کرده و گفته بود: «چنانچه این گسلها فعال شد آن وقت زلزله(بخوانید زلزله سرنگونی) بهوجود میآید».
ملاحظه میشود که با به حرکت درآمدن نیروی اجتماعی، چگونه سرمداران، مهرهها و قلمزنان حکومتی را وحشت فراگرفته است.
این وحشت نتیجه خروش و خیزش مردم در قیامهای دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ و همچنین بهدلیل این چشماندازی است که خروش و قیام مردم لاجرم منجر به سرنگونی رژیم پلید ولایت فقیه و حذف آن از صحنه ایران خواهد شد.