«بهراستی اگر افشای ماهیت ارتجاعی خمینی و آخوندها نبود،
اگر رنج و رزم و خون مجاهدین در نبرد با پاسداران و گشتاپوی آخوندها نبود،
اگر ریختن زهر آتشبس به حلقوم خمینی نبود،
و اگر ایستادگی مجاهدین بر سر مواضعشان به بهای قتلعام نبود،
اگر پایداری در اشرف و لیبرتی نبود،
اگر ۶۵بار محکومیت رژیم آخوندها در ملل متحد بهخاطر نقض حقوقبشر نبود،
اگر نبود کتابها و اسناد روشنگر این مقاومت،
اگر افشای تروریسم پاسداران بهخصوص افشای اسامی ۳۲هزار مزدبگیر نیروی قدس در عراق نبود،
اگر نبود افشای پروژهها و تأسیسات پنهان اتمی رژیم در نطنز و اراک،
و اگر مقاومت ایران با بیش از ۱۰۰رشته افشاگری دقیق و مستند در ربع قرن، جهان را نسبت به بمبسازی پنهانی آخوندها بیدار و هوشیار نکرده بود،
امروز وضعیت بهکلی متفاوت بود و آخوندهای بمب بهدست، امپراطوری و خلافت مورد نظر خود را برپا و تثبیت کرده بودند.
البته قیمت را به تمام و کمال مردم و مقاومت ایران پرداختند والا هرگز موجبات لیستگذاری آنها فراهم نمیشد.»
بخشی از سخنان مریم رجوی ـ در گردهمایی اشرف ۳
مروری بر قسمتهای پیشین
هدف از این مقاله که طی ۱۴قسمت بهنظر خوانندگان رسید، این بود که اطلاعیهٔ شمارهٔ ۱۳مسعود رجوی رهبر مقاومت، در مورد تحریم بیت خامنهای و اهمیت آن در ابعاد مختلف باز و بازگو شود.
در قسمتهای پیشین مقاله دیدیم چگونه غصب رهبری انقلاب دموکراتیک مردم ایران علیه سلطنت پهلوی توسط خمینی، یک استبداد موحش دینی را بر جامعه تازه رها شده از یوغ شاه تحمیل کرد؛ استبدادی که ولایتفقیه را در قانون اساسی دستپخت خبرگان نهادینه کرد،
روزنامه را بست،
قلمها را شکست،
هر صدای مخالف را در گلو خفه کرد،
زندانها را از نیروهای انقلابی انباشت،
هزاران تن از جوانان مجاهد و مبارز این میهن را که در حقیقت رقم زنندگان و نیروهای آزاد شدهٔ انقلاب ضدسلطنتی بودند به جوخههای اعدام سپرد،
و همزمان با سرکوب و گسترش اختناق در داخل، با زمینهسازی یک جنگ ضدمیهنی، حرث و نسل ایران را بر باد داد.
در دوران خامنهای، عنوان ولایتفقیه به «سلطنت مطلقهٔ فقیه» تغییر یافت و اختیارات فرعونی خمینی در خامنهای کسوت قانون به خود پوشید. این البته در شکل بود، در محتوا ولیفقیه فراتر از قانون قرار گرفت و به یکشبه خدا تبدیل شد؛ شبه خدایی که اختیارات یک دادستان دو پولی آن فقط یک بند انگشت از خدا کمتر است!
خامنهای از آنجا که جایگاه و نفوذ خمینی را در میان باندهای قدرت نداشت، از همان ابتدا از تمامی اختیارات خود برای تشکیل بیت خلافتش استفاده کرد. همراستا با خیز برداشتن برای قبضهٔ قدرت سیاسی، نه تنها نهادهای اقتصادی بازمانده از زمان خمینی را نیز به تیول خود درآورد بلکه نهادهای جدیدی ایجاد کرد و بهطور واقعی یک الیگارشی مالی ایجاد کرد. تحت عنوان خصوصیسازی اقتصاد، ثروتهای ملی و شرکتها و کارخانههای دولتی را به ثروت بیت خود افزود و به دولتی مافوق دولت تبدیل شد؛ تا در هر شرایطی قدرت را در چنگ خود داشته باشد.
کسب ثروت ۲۰۰میلیارد دلاری از قبل چاپیدن ثروت و جانمایهٔ مردم ایران و هزینهسازی آن در سرکوب و تروریسم دیگر بر کسی پوشیده نیست و طشت «ساده زیستی رهبر!» از بام جهان فرو غلتیده و حنای این دجالیت دیگر رنگی ندارد. همه میدانند «زیلوهای ساده!»ی بیت خامنهای که از این مراسم به آن مراسم جابهجا میشوند، فقط برای ظاهرسازی است.
این مجموعه نوشته نشان داد که چگونه تصمیمگیرندهٔ اصلی در نظام آخوندی شخص خامنهای و سیستم عریض و طویل بیت اوست. باقی مهرهها از جمله رئیس جمهور، وزیر خارجه و... تنها اشیای ویترین بیرونی نظام هستند.
همچنان که در اطلاعیهٔ شمارهٔ ۱۳آمده بود، به این نکته توجه داده شد که برای حفظ الیگارشی سیاسی و مالی ولیفقیه، «نمایندگان تامالاختیار او در همه جا حضور دارند؛
از فرهنگ و ارتباطات اسلامی تا حج و زیارت،
از روزنامههای اطلاعات و کیهان تا آموزش و پرورش،
از بنیادهای تعاونی تا انواع و اقسام بانکها و بنیادهای مسکن،
از جهاد سازندگی و هلال احمر تا دوایر دامپزشکی در ۳۱استان و نمایندگیهای ولیفقیه در انگلستان و هندوستان و آمریکای لاتین».
در این سلسله نوشتهها همچنین نشان داده شد که چگونه «بیت خامنهای بزرگترین چراگاه و مرکز غارت و چپاول در جهان است و مردم ایران نخستین قربانی آن هستند.... اکنون و در قسمت پایانی، به این موضوع پرداخته میشود که:
چگونه جامعه بینالملل و بهخصوص آمریکا به این نتیجه رسیدند که بیت خامنهای را در لیست تحریمهای خود قرار دهند، و به عبارت دیگر «سر مار» را نشانه روند.
تحریم تمامیت ولایتفقیه خواست دیرین مقاومت ایران
تحریم خامنهای و ولایتفقیه بهمثابه مرکز سرکوب و جرم و جنایت و فساد علیه مردم ایران و مردم منطقه، از خواستههای دیرین و مبرم مقاومت ایران بوده است. بهعنوان مثال:
مریم رجوی در ۲۱بهمن ۱۳۹۶با استناد به حرف خامنهای که گفته بود «فساد مثل اژدهای هفتسر افسانههاست»، تأکید کرد که «بله، فساد رژیم ولایتفقیه مثل اژدهای هفتسر است؛ اما سر اصلی این اژدها در بیت خامنهای است. حال امروز این آمریکاست که با لیستگذاری بیت خامنهای به این معنا اذعان میکند.
مریم رجوی همچنین در ۲۴آذر ۱۳۹۷خطاب به دولتهای اروپایی و آمریکا تصریح کرد: «بگذارید دست این حکومت جنایتکار از درآمد نفت ایران ـ که سرمایهٔ ملی کشور ماست ـ قطع شود؛ زیرا هر بشکه نفتی که این رژیم بفروشد، شلاق یا گلولهای است بر پیکر مردم ایران و پیکر مردم منطقه. بنابراین تأکید میکنیم که سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و ماشین تبلیغات حکومتی باید در لیست سازمانهای تروریستی خارجی آمریکا و لیست تروریستی اتحادیه اروپا قرار بگیرند.»
در همان تاریخ با تأکید بر ضرورت تحریم شخص خامنهای و بیت وی بهعنوان یکی از تأمینکنندگان ماشین ترور و جنایت، گفت:
«شریانهای مالی رژیم یعنی راه تأمین مالی بیت خامنهای و سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس و گشتاپوی دینی باید مسدود شود». در انتهای همان پیام نیز خطاب به شورای امنیت سازمان ملل متحد تصریح کرد که «پرونده جنایتهای ادامهدار رژیم علیه بشریت، باید به شورای امنیت ملل متحد ارجاع شود و خامنهای، روحانی و دیگر سران رژیم باید در برابر عدالت قرار بگیرند.»
از دیگر فعالیتهای مقاومت ایران برای تحریم خامنهای و بیت وی، باید به پیام شماره ۱۲رهبری مقاومت در ۱۹فروردین ۱۳۹۸اشاره نمود. مسعود رجوی در این پیام، تکمیل تحریم آمریکا علیه حاکمیت ولایتفقیه را مشروط به «لیستگذاری اطلاعات آخوندها و بیتالعنکبوت خامنهای» دانست: «لیستگذاری سپاه پاسداران البته آغاز فصل جدید در رابطه آمریکا و لاجرم تمام جامعه بینالمللی در قبال رژیم آخوندی است. از علائم دوران آمادهباش سرنگونی است. حاصل کارزار پر رنج و خون علیه این نیروی سرکوبگر در داخل میهن اشغال شده و در منطقه و در عرصهٔ بینالمللی است. باید همچنانکه رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت به کرات گفته است، با لیستگذاری اطلاعات آخوندها و بیتالعنکبوت خامنهای تکمیل شود.»
ما در «دوران آمادهباش برای سرنگونی» دیکتاتوری آخوندی قرار داریم. نارضایتی عمیق و فراگیر مردم به جان آمدهٔ میهنمان وضعیتی انقلابی را در داخل میهن به وجود آورده است. مقاومت ایران با برگزاری سلسله تظاهرات در کشورهای اروپایی و آمریکا و نیز گردهمایی سالانه مقاومت در اشرف۳با شرکت شخصیتها و پارلمانترها از قارههای مختلف جهان، بار دیگر نگاهها را به سوی قلب تپندهٔ قیام، کانون اصلی مقاومت و منبع الهام و انگیزش (اشرف ۳) معطوف کرده است.
کانونهای شورشی در داخل ایران در حال گسترش فعالیت خود هستند. جامعه بینالمللی و نیز مردم منطقه به ضرورت ریشهکن کردن این غدهٔ سرطانی رسیدهاند، لیستگذاری بیت خامنهای در چنین شرایطی، یک کلان ضربه به دیکتاتوری آخوندی محسوب میشود و تبعات بسیاری در بر خواهد داشت.
نقش تاریخی مقاومت ایران در شکستن طلسم ولایت فقیه
مریم رجوی ۲۲تیر ۹۸در گردهمایی مقاومت ایران در اشرف ۳به تصویر عمیقتری از چرایی و زمینهٔ لیستگذاری بیت خامنهای اشاره کرد. او در بخشی از سخنان خود بهوضوح روی نقش مقاومت ایران بهعنوان عامل اصلی بیآینده کردن خلافت شیطانی آخوندها و شکنندهٔ طلسم ولایتفقیه تأکید کرد:
«بهراستی اگر افشای ماهیت ارتجاعی خمینی و آخوندها نبود،
اگر رنج و رزم و خون مجاهدین در نبرد با پاسداران و گشتاپوی آخوندها نبود،
اگر ریختن زهر آتشبس به حلقوم خمینی نبود،
و اگر ایستادگی مجاهدین بر سر مواضعشان به بهای قتلعام نبود،
اگر پایداری در اشرف و لیبرتی نبود،
اگر ۶۵بار محکومیت رژیم آخوندها در ملل متحد بهخاطر نقض حقوقبشر نبود،
اگر نبود کتابها و اسناد روشنگر این مقاومت،
اگر افشای تروریسم پاسداران بهخصوص افشای اسامی ۳۲هزار مزدبگیر نیروی قدس در عراق نبود،
اگر نبود افشای پروژهها و تأسیسات پنهان اتمی رژیم در نطنز و اراک،
و اگر مقاومت ایران با بیش از ۱۰۰رشته افشاگری دقیق و مستند در ربع قرن، جهان را نسبت به بمبسازی پنهانی آخوندها بیدار و هوشیار نکرده بود،
امروز وضعیت بهکلی متفاوت بود و آخوندهای بمب بهدست، امپراطوری و خلافت مورد نظر خود را برپا و تثبیت کرده بودند. البته قیمت را به تمام و کمال مردم و مقاومت ایران پرداختند والا هرگز موجبات لیستگذاری آنها فراهم نمیشد.»
اهمیت لیستگذاری بیت خامنهای در دوران آمادهباش سرنگونی
همانطور که بارها در پیامهای رهبری مقاومت تصریح شده، ما در «دوران آمادهباش برای سرنگونی» دیکتاتوری آخوندی قرار داریم. نارضایتی عمیق و فراگیر مردم به جان آمدهٔ میهنمان وضعیتی انقلابی را در داخل میهن به وجود آورده است. مقاومت ایران با برگزاری سلسله تظاهرات در کشورهای اروپایی و آمریکا و نیز گردهمایی بزرگ با شرکت شخصیتها و پارلمانترها از قارههای مختلف جهان، بار دیگر نگاهها را به سوی قلب تپندهٔ قیام، کانون اصلی مقاومت و منبع الهام و انگیزش (اشرف ۳) معطوف کرده است. کانونهای در داخل ایران در حال گسترش فعالیت خود هستند. جامعه بینالمللی و نیز مردم منطقه به ضرورت ریشهکن کردن این غدهٔ سرطانی رسیدهاند، لیستگذاری بیت خامنهای در چنین شرایطی، یک کلان ضربه به دیکتاتوری آخوندی محسوب میشود و تبعات بسیاری در بر خواهد داشت.
ناگفته نماند، اگر مقاومت ایران تاکنون توانسته با رشادت و پاکبازی، دیکتاتوری آخوندی را به این نقطه بکشاند، از این به بعد هم فقط و فقط با اتکا به نیروی خود و فداکاری کادرها، هواداران و پشتیبانانش و نیز کانونهای شورشی خواهد توانست این «گرگ کاغذین» را از اریکه به زیر کشد و فردایی آزاد و آباد را برای ایران رقم بزند.
و ضروری است پیوسته بهخاطر داشته باشیم میهن ما ایران، در تاریخ پر مخاطرهٔ خود، امیران، پادشاهان، خاقانها، فلان الدولهها و سلسلههای زیادی را از سر گذرانده. تاجداران فراوانی خاک این میهن را به توبره کشیده و تسمه از گردهٔ مردمان محروم و نجیبش گذراندهاند، اما اکنون باد با استخوانهای پوسیدهٔ آنها فلوت مینوازد. از آنان هیچ نشانی بر جای نیست جز نفرینی پژواک یابنده در گوش نسلها.
نسل ما بیتردید همان نسلی است که این غول از بطری بیرون جسته را به جای اصلیاش یعنی دوزخ بازگشت خواهد داد، رسالتی که بهرغم استفاده و حسن استفاده از تمامی شرایط مناسب بیرونی (که بسا سازنده آن نیز همین نسل بوده است) میتواند این مهم را به انجام رساند، چرا که میتواند و باید!
بگذار آیندگان این نسل را شایسته نامگذاری با همین دو واژه یاد کنند: نسل «میتوان و باید».
پایان
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۱)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۲)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۳)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۴)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۵)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۶)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۷)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۷)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۸)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۹)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۱۰)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۱۱)
هزارپای ولایتفقیه در تلهٔ تحریمها (۱۲)