728 x 90

هم‌نوایی برخی جریانهای چپ‌نمای وطنی با نظام آخوندی

هم‌نوایی با نظام آخوندی!
هم‌نوایی با نظام آخوندی!

برخی از جریانهای چپ‌نمای وطنی به درجه‌ای از انحطاط فکری و اخلاقی و تشکیلاتی افتاده‌اند که تصورش هم برای شاهد بیرون از این طیف قابل‌باور نیست.

چندی پیش در برنامه‌ٔ تلویزیونی یک‌ساعته گروه موسوم به اقلیت، گوینده با وقاحت تمام سازمان مجاهدین را با سلطنت‌چی‌ها یک‌کاسه کرده و مدعی شد که سازمان مجاهدین به‌دنبال حمله آمریکا به ایران است تا از قبل حمله آنها، خود را جایگزین کنند.

حالا اگر به‌یاد داشته باشیم، این جریان تتمه همان گروهی است که در سال ۶۴ تعداد ۱۱نفر از اعضای معترض جریان رهبریش را در کردستان عراق به‌شکل خون‌آلودی تصفیه کرد و به‌قتل رساند و در همان زمان مثل چماقداران همپالکی حزب‌اللهی‌اش با چوب و چماق و عربده‌کشی در خارجه علیه مجاهدین و اجتماعاتشان بحران‌‌آفرینی کرده و برای ابوالحسن بنی‌صدر شعار افشا کن سرمی‌دادند و سعی در تشنج‌آفرینی در اورسوراواز محل اقامت مسعود رجوی در آن سال را داشتند. بعد هم مسئولشان به‌گفته سازمان چریک‌های فدایی در سال ۷۰ در همدستی با واواک و رژیم به تجارتهای آن‌چنانی نان‌وآبدار مشغول بودند.

مجاهدین به‌کرات از هر نوع انتقاد خالی از شائبه همدستی و همداستانی با آخوندها استقبال کرده‌اند. این جریانهای منحط ماکیاولیست دیرگاهی است به چنان پیسی و داغانی و درهم‌ریختگی ایدئولوژیک-تشکیلاتی دچار شده‌اند که دیگر هیچ ابایی ندارند با استفاده از فرهنگ ارتجاعی آخوندی علیه مجاهدین لجن‌پراکنی کنند.

مجاهدین تنها نیرویی هستند که در جریان قیامهای اخیر میهنمان منتظر هیچ معجزه و کمکی از هیچ جانبی نبوده‌اند و با تشکیل واحدهای کانونهای شورشی به شکل فعال و پیگیر و خستگی‌ناپذیر به ایجاد امواج قیام مشغولند. مجاهدین در نبرد ۵۳ساله‌شان با ۲دیکتاتوری هرگز چشم امید به هیچ نیرویی به‌جز نیروی لایزال توده‌های خلق و فرزندان مجاهد و مبارزشان نداشته‌اند.

برای بیش از ۲دهه است که مجاهدین برای راهگشایی جنبش آزادی‌خواهانه مردم ما محور دپیلماسی میهنی و انقلابی خود در عرصه بین‌المللی را خنثی کردن سیاست استعماری «مماشات» ‌با رژیم آخوندی قرار داده‌اند. این تلاش خستگی‌ناپذیر بیست‌و‌چند ساله اصلی‌ترین ثمره خود را در جریان اخیر قیام مردم ایران نصیب خلق و میهن کرد.

سد کردن بیش‌‌از‌پیش راه مددرسانی استعماری به رژیم آخوندی و افشا شدن آلترناتیوسازی‌های قلابی رژیم با انواع برچسب‌ها از به‌اصطلاح چپ تا به‌اصطلاح ملی‌گرا از دستاوردهای همین نبرد سیاسی بوده است.

این جریانهای منحط چپ‌نما که در چرخ عقب‌ماندگی سیاسی و تاریخیش مدام در هرزگردند، به‌تلافی این عقب‌افتادگی از نسبت‌دادن هر بهتان و دروغ و دشنامی به مجاهدین فروگذار نمی‌کنند.

یکی از همین جماعت، خانمی است که با وقاحتی شبیه حسین شریعتمداری مدعی بود که آمریکا مجاهدین را از عراق بیرون آورد تا آن را علیه انقلاب و رهبری نیروهای چپ؟ (بخوان چپ‌نما) بکار برده و آلترناتیو آمریکا باشد!

این ورشکستگان به تقصیر مثل آخوندهای همپالکی‌شان این‌همه جنایت نیروهای آمریکایی علیه مجاهدین و برای امدادرسانی آخوندها را نادیده گرفته و چشم بستنش بر کشتار متعدد بچه‌های مجاهد به‌دست مزدوران رژیم را تجاهل العارف کرده که برای یک شاهد بی‌طرف واقعاً مورد تعجب است.

شاید این فرد حسرتبدل وهمپالکی‌های چپ‌نما و مرتجعش دوست می‌داشتند مجاهدین در عراق می‌ماندند و تا نفر آخرشان کشته می‌شدند تا عقده عقب‌ماندگی این جماعت درمان می‌شد. همین خانم در یک دروغ شاخدار آخوندی دیگر مدعی شد که مجاهدین داعش را یک گروه انقلابی می‌دانند. وی همچنین با استفاده از فرهنگ آخوندی مدعی همکاری مجاهدین با (صدام) شد. هر کس که از حداقل اطلاعات سیاسی برخوردار باشد می‌داند که القاعده و داعش و هر نوع گروه‌بندی ارتجاعی مدعی اسلام، زاده‌های بلاواسطه و یا با‌واسطه اسلام خمینی و خامنه‌ای هستند که مجاهدین در جنگ مرگ و زندگی از همان ابتدا علیه این تفکر بوده و هستند.

البته نمی‌شود گفت که اینها بر این مسأله واقف نیستند؛ زیرا همین اسلام مجاهدین است که باطل‌السحر خرمردرندی این آخوندهای چپ‌نما هم هست رشد عظیم ایدئولوژیک، تشکیلاتی، سیاسی و تاریخی مجاهدین از یک‌سو و انجماد همه‌جانبه این جماعت در کوتوله‌گی مفرط از سوی دیگر، باعث شده است که حضرات به نفرت‌انگیزترین سلاحها دست ببرند و از تکرار شنیع‌ترین دروغهای آخوندی هم ابا نداشته باشند. اسلام مجاهدین و خلوص انسان‌گرایانه‌اش باعث هم‌سنگری تمام جریانهای خرده‌شیشه‌دار و فرصت‌طلب با نظام جنایتکار ولایت است. این جریانهای چپ‌نما به قدرت قانع‌کننده و خردگرایانه منطق مجاهدین آگاهند.

در ضمن اینها که طبقه‌ٔ کارگر را میراث آباء و اجدادی خود می‌دانند در مقابله با مجاهدین و چپ‌گرایی انقلابیشان در همین زمینه نیز خود را بازنده می‌بینند و بنا بر همین به این‌گونه شیوه‌های ماکیاولیستی وگوبلزی دست می‌یازند.

اینها اگر با صداقت مبارزاتی و با یک منطق اصولی سیاسی به نقد و انتقاد از مجاهدین -که مثل هر ارگانیزم زنده دارای خطا هستند- می‌نشستند شاید می‌توانستند در میدان عمل اجتماعی و سیاسی حرفی در نقد مجاهدین برای گفتن داشته باشند. اما این کجا و هم‌صدایی با دستگاههای اطلاعاتی برای شیطان‌سازی از مجاهدین کجا. مجاهدین همیشه گفته‌اند که از هر نقد سازنده و منطقی نه ترس دارند و نه چیزی را از دست می‌دهند؛ ولی در مقابل کسانی که به فریادرسی آخوندها می‌پردازند و به هر دلیلی با شیطان‌سازی آخوندها هم‌صدا وهم‌سازند، تا آنجا که به گم‌شدن دشمن اصلی نیانجامد، این طیفهای جعل و جنایت را افشا و طرد می‌کنند.

این هم‌نوایی‌ها به درازکردن عمر نظام جرم و جنایت ولایت فقیه می‌انجامد. بیداد و ستم آخوندها به‌ضرر مردم بینوا و ستم‌کشان میهنمان را تداوم می‌دهد و فرصت بیشتری برای تخریب و تاراج آب و خاک و محیط‌زیست و تمامی هست و نیست این جامعهٔ شورشی به رژیم آخوندی می‌دهد. اسم و آدرسهای غلط‌انداز نیروهای نامبرده‌ٔ بالا باعث این نخواهد شد که از مجازات اتودینامیک تاریخ و جامعه گریزی داشته باشند.

سلام بر خلق

سلام بر آزادی

 

از رضا، زندانی سیاسی سابق از تهران


مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمی‌کند

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/033084cc-e315-4704-9c93-ee5c5b8f2157"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات