در حالی‌که بازی آخوندها با داستان FATF و جاری کردن یا نکردن قانون جهانی مبارزه با پولشویی بین مجلس و شورای نگهبان و دیگر نهادهای رژیم ادامه دارد، علائمی که از بیرون ایران به رژیم مخابره می‌شود، برایشان به‌شدت نگران‌کننده است.
طی چند روز اخیر سه خبر جداگانه در مورد جلوگیری کشورهای روسیه، چین و گرجستان از تبادلات پولی صاحبان پاسپورت ایرانی در کشورهایشان خودنمایی می‌کند.
اهمیت این قضیه هنگامی بیشتر درک می‌گردد که خواننده خبرهای فوق، بلافاصله متوجه دوستی حکومت‌های این سه کشور با رژیم حاکم بر ایران می‌گردد. یعنی وقتی این سه کشور هم در مقابل ساده‌ترین مبادلات پولی شهروندانی که پاسپورت ایرانی دارند تا این حد حساس بوده و واکنش نشان می‌دهند، بی‌شک در اروپا و آمریکا، وضع باید از این هم بدتر باشد.
نگاهی به اصل خبرها
گرجستان جلو انتقال غیرقانونی ارز به ایران را گرفت
یکم) گرجستان
روز ۱۷مهر ۱۳۹۷ خبرگزاری حکومتی ایرنا نوشت: «پایگاه خبری «آپسنی»روز پنجشنبه به‌نقل از سرویس امنیت دولتی گرجستان، افزود: مأموران نهاد مبارزه با فساد اقتصادی سرویس امنیت دولتی و مرکز ضدتروریستی گرجستان در این عملیات مشترک از فعالیت اقتصادی غیرقانونی و مشروعیت بخشیدن به درآمدهای نامشروع شهروندان ایرانی جلوگیری کردند».
همین خبرگزاری افزود:
« نهادهای امنیتی گرجستان در چند ماه اخیر برای شناسایی عاملان حواله غیرقانونی از گرجستان به ایران، مشغول انجام بازرسیهای محرمانه بودند».
ایرنا از قول خبرگزاری گرجی ادامه می‌دهد: « عاملان حواله غیرقانونی در خارج از سیستم بانکی، ارز از گرجستان به ایران منتقل می‌کردند و در رابطه با این فعالیت نامشروع درآمد کلان به‌دست می‌آوردند».
همین دو خبرگزاری آخوندی و گرجستانی توضیح داده‌اند که «در جریان بازرسیهای مأموران امنیتی در دفتر و منازل شهروندان ایرانی در تفلیس مبالغ کلانی پول نقد و ترمینال بانکی ساخت ایران کشف و مصادره شده است و تحقیقات سرویس امنیت دولتی گرجستان برای شناسایی سایر عاملان این‌گونه فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی ادامه دارد»
دوم) روسیه
در خبر دیگری که چندین رسانه داخلی و خارجی از روسیه ارسال کرده‌اند، طی روزهای اخیر حسابهای بانکی بسیاری از ایرانی‌ها در روسیه بسته شده است. گستردگی این خبر باعث شده تا رسانه‌های رسمی رژیم در این مورد واکنش نشان داده و به نوعی به رقیق کردن خبر و کوچک نشان‌دادن آن اقدام کنند. به‌عنوان نمونه سایت حکومتی بازتاب متعلق به پاسدار رضایی در مطلبی به تاریخ ۲۰مهر ۱۳۹۷ با تیتر درشت نوشت: «حساب دانشجویان ایرانی در روسیه بسته نشده است» همین سایت حکومتی اما در چند خط پایین‌تر ناگزیر شد اضافه کند: «بنا به گزارش منابع موثق، طبق قوانینی که از دو هفته پیش در راستای مبارزه با پولشویی در روسیه به اجرا در آمده است، اگر در حساب هر فرد روس یا غیر روس به یکباره مبلغ سنگینی به‌صورت مشکوک وارد شود، این حساب بسته خواهد شد... این قانون برای تمامی شهروندان روسیه و خارجی‌ها اجرا می‌شود».
تابناک سپس اضافه کرده است: «به نظر می‌رسد حساب بانکی افرادی بسته شده که جدا از کار دانشجویی در روسیه در کار غیرمرتبط خود، به تجارت می‌پرازند»!
سوم) چین
در سومین نمونه از این دست خبرها، از دورترین نقطه یعنی چین نیز خبر مشابهی روی شبکه‌های اجتماعی گذاشته شده که یک بانک چینی، حساب یک ایرانی رامی بندد و از پذیرش پول وی (بیشتر از یک میلیون یوآن چین) خودداری می‌کند.
جوان ایرانی از کارمند بانک چینی می‌پرسد، اشکال کار یا مدارکم چیست که نمی‌توانم پولم را در بانک شما بگذارم؟ جواب می‌شنود اشکال در پاسپورتت است و نهایتاً روشن می‌شود آنچه که اشکال دارد همان پاسپورت ایرانی است!
مسئول بانک مزبور به جوان ایرانی که سؤال می‌کند حالا من این پول را کجا نگهداری کنم؟ توی بالشم؟! با خونسردی می‌گوید: من نمی‌دانم.
پیامدهای تأخیر در پذیرش FATF
به این ترتیب به‌نظر می‌رسد پیامدهای تصویب و جاری نکردن توافق بین‌المللی FATF در حاکمت آخوندها پیش از آن که از آمریکا یا اروپا دامن‌گیر رژیم شود، از سوی شرق و همسایگان و نزدیک‌ترین پیوستگان تجاری آخوندها به دامنشان افتاده است.
آتشی که خامنه‌ای و روحانی با خام‌خیالی تصور می‌کنند می‌توانند آن را تا دو سال و اندی دیگر در دامن خود نگه‌داشته و «این دست و آن دست» بکنند تا فرضا ترامپ برود و یکی مثل اوباما بیاید و «آب» چهار سال رفته از «جوی » را به آن بازگرداند.
مدتی که حتی اگر بر فرض واقعاً هم آخوندها بتوانند به موقع از میدان مین آن به سلامت عبور کنند، آن‌چنان فرسوده خواهند شد که در خروجی آن، حتی اگر اوباما را هم ملاقات کنند، دیگر در تعادل‌قوا در نقطه‌ای نیستند که اوباما هم دیگر جواب سلامشان را بدهد!
و این البته سیاست غالب آخوندها در چنین شرایطی است. کاری که به آن وارد بوده و خودشان هم اسم آن را نوشیدن جام‌زهر در دقیقه ۹۰ گذاشته‌اند!
آخوندها وقتی زمین زیر پایشان سفت است ظاهراً به تئوری « خوردن هم چوب و هم پیاز» عادت دارند.
