728 x 90

ویژه‌گی‌های کمینگاه پساکرونا

صحنه‌هایی از تظاهرات مردمی در آبان ۹۸
صحنه‌هایی از تظاهرات مردمی در آبان ۹۸

خصلت چالش اصلی

خامنه‌ای و روحانی چه بسیار تلاش کرده و می‌کنند که سیاست ان‌شاءالله کرونا گربه است را به مخاطبان ۸۰میلیونی تلقین و تحمیل کنند تا بلکه ساحت امنیت و حفظ نظام خش برندارد! اما گویا ویروس سنگین کرونا بدجوری بر عبای ولایت نشسته و چشم‌انداز پساکرونا را با بحرانهای غیرقابل پیش‌بینی رقم زده است.

آنچه گریبان نظام ولایت فقیه و دولت تابعه را در مواجهه با پساکرونا گرفته، مختصات فعلی خود نظام است که خامنه‌ای و روحانی خوب می‌دانند هر چه انبان بحران لاعلاجی خیمه‌زده و چه در چنته دارند. بحرانی که خودشان اعتراف می‌کنند هیچ ربطی به تحریم و پیشا کرونا ندارد؛ چرا که «چالش اصلی در نحوهٔ مدیریت کلان آن» بوده است که اکنون هیبت پساکرونا را چنین در تقدیری ناگزیر رقم زده است:

«نمودارهای جهانی نشان می‌دهند که جمهوری اسلامی حتی در سال‌هایی که تحت فشار تحریم نبوده است، رشد اقتصادی چندانی را کسب نکرده و چالش اصلی در اداره کشور و نحوه مدیریت کلان آن است. سالی سخت پیش‌روی جمهوری اسلامی است؛ سالی که نمی‌توان با سیاست‌گذاریهای تکراری بر آن چیره شد و باید به‌دنبال تغییرات اساسی در تصمیم گذاریهای کلان کشور بود». (روزنامه ابتکار، ۱۱اردیبهشت۹۹)

چالش ناگزیری که با کرونا به محاق نمی‌رود

چنین چشم‌انداز پساکرونایی تنها عرصهٔ اقتصاد به گل نشاندهٔ ایران را شامل نمی‌شود، بلکه بار سیاسی و استراتژیک آن است که در خانه خانهٔ ایران و تابش خیره‌کنندهٔ ستارگان دنباله‌دار قیام‌ها در کمین نشسته است. همان کمینی که خامنه‌ای و روحانی از قضا خواستند با کرونا آن را به محاق برده و بار سیاسی و استراتژیکش را از سر نظام به در کنند:

«ممکن است اعتراضات و بحرانها در کشورهای منطقه اوج بگیرد. چنانکه مشاهده می‌کنیم در لبنان، که برای مدتی اعتراضات خوابیده بود، اکنون باز هم مردم در حال بازگشت به خیابان‌ها هستند. لذا ممکن است این وضعیت که سابق بر این اکثر کشورهای خاورمیانه را تحت‌تاثیر قرار داده بود، دوباره آغاز شود و شاهد بهار عربی دیگری باشیم. شرایط خاص ایران، شرایط را برای جمهوری اسلامی به‌شدت سخت‌تر خواهد کرد». (روزنامه آرمان، ۱۱اردیبهشت۹۹) / «به نظر می‌رسد که اگر قرار بر ادامه وضعیت نابه‌هنجار کرونا باشد، دیری نخواهد پایید که شاهد فروپاشی گسترده اقتصاد وابسته به نفت باشیم. فروپاشی‌ای که ممکن است حتی منجر به تکرار انقلاب‌های عربی شود».(روزنامه ابتکار، ۱۱اردیبهشت۹۹)

نقشه‌ای که کرونا بر آن ضربدر می‌کشد

جنبهٔ دیگر بحران سیاسی بی‌نظیر پساکرونا برای حاکمیت و دولت آخوندها که همواره با دو پای «سرکوب داخلی و تروریسم خارجی» گذران عمر کرده است، ریزش و انفعال نیروهای مزدور و نیابتی‌اش در خاورمیانه است.

این بحران البته به دنبال آثار ناگزیر کرونا بر سیاست‌ها و استراتژی‌های سیاسی و اقتصادی دنیا بروز کرده و بازگشت به دنیای گذشته را در ابهام و غبار سنگین فرو برده است. اکنون که کرونا بر مرزهای پیشین در زمینه‌های سیاسی و فرهنگی و حتی مرزهای ایدئولوژی و قومی و مذاهب اثر گذاشته است، کیفیت این اثرگذاری بر نظام‌هایی چون حاکمیت ولایت فقیه که با نیروهای مرتجع نیابتی در کشورهای دیگر خط حفظ نظام را بسته است، بسا بیشتر و سرنوشت‌سازتر خواهد بود. اثرگذاری‌ای که به‌نظر می‌رسد کرونا دارد بر آن ضربدر قرمز می‌کشد:

«یکی از جنبه‌های تأثیر کرونا در منطقه کاهش انگیزه‌های تندروی، افراطی‌گری و جنگهای نیابتی و کاهش انگیزه یا جذابیت جریانهای و گرایش‌های رادیکال تندروی مذهبی است؛ چرا که کرونا نشان داده مرزهای قومی، مذهبی و... را به‌رسمیت نمی‌شناسد».(روزنامه آرمان، ۱۱اردیبهشت۹۹)

(یادآوری می‌شود که در بحبوحه‌ٔ شیوع کرونا و زیر ضرب رفتن سیاست‌های کرونای ولایت در منطقه، هفتهٔ گذشته شاهد انشعاب بزرگ حشدالشعبی ــ نیروی نیابتی رژیم آخوندی ــ در عراق بودیم.)

مکافات عمری انحصارطلبی اقتصاد و سیاسی

جنبهٔ دیگر آثار کنونی کرونا و پساکرونای در تقدیر، به چالش کشیدن مبانی سیاست‌های اقتصادی است؛ اقتصاد و بازرگانی و تجارتی که هم‌اکنون شاهدیم بر اثر کرونا در افقی مه‌آلود فرو رفته‌اند. در این جنبه نیز طبعاً کیفیت زیرساختها با کیفیت مدیریت دولتها رابطه مستقیم دارد.

از آنجا که اقتصاد سیاسی همواره تابعی از مدیریت سیاسی است، نظام آخوندی در عمر چهار دهه خود اثبات کرده که انحصارطلبی در دو بال سیاسی و اقتصادی، باعث نابودی مبانی سیاسی و اقتصاد و محیط‌زیست شده است. مبانی نابود شده‌ای که در بالا نشان داده شد هیچ ربطی به تحریم نداشته‌اند. اکنون این مبانی بر باد رفتهٔ سیاسی و اقتصادی هستند که در بحبوحه‌ٔ کرونا و پساکرونای اجتناب‌ناپذیر، گریبان نظام را تا مرحله تعیین‌تکلیف خواهند فشرد:

«یکی از چالشهای بزرگ ایران بازسازی اقتصاد سقوط کرده در اثر کووید-۱۹ خواهد بود. کار ایران بسیار دشوارتر است. اقتصاد ایران از سال‌ها پیش در اثر مدیریت ناکارآمد تحت فشار گسترده بوده و در بحرانی‌ترین حالت خود قرار دارد».(روزنامه ابتکار، ۱۱اردیبهشت۹۹)

اپیدمی چالش در چالش

از هم‌اکنون شاهد هستیم که دولت آخوندها در بی‌آیندگی مطلق نسبت به فروپاشی اقتصادی، تنها سیاست «از این ستون به آن ستون فرج است» را پیشه خواهد کرد. سیاستی که فقط جنبهٔ اقتصادی هم نخواهد داشت و به‌ناگزیر منجر به اپیدمی چالش در چالش اجتماعی خواهد شد:

«جمهوری اسلامی با چالش جدی کمبود بودجه دولتی مواجه خواهد شد. بودجه‌یی که تا پیش از کرونا امید داشت آن را با فروش یک میلیون بشکه نفت در روز بتواند تأمین کند. احتمالاً این پدیده با چاپ اسکناس و افزایش تورم همراه خواهد بود و شرایط زندگی را برای مردم ایران سخت‌تر خواهد کرد. بعضی کارشناسان اقتصادی معتقدند که گذشت تورم از ۴۰درصد، با سیر صعودی بیشتری همراه خواهد بود».(همان منبع)

کمینگاه انفجاری پساکرونا

چالشهای اجتماعی به‌دلیل شتاب گرفتن و عمق یافتن فاصلهٔ طبقاتی در ایران، هرگز خصلت پیشاکرونایی نخواهند داشت. همین چالشها در قبل از کرونا موجب قیام‌هایی بزرگ شدند که نظام ولایت فقیه را تا لب پرتگاه بردند. لذا خصلت این چالشها بنا بر اعتراف نمایندگان رسانه‌یی نظام ــ که نمونه‌هایی از آنها یادآوری شد ــ در دوران پساکرونا، کمینگاه انفجاری با خصلت شتاب و گسترش خواهند بود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/074a7c65-887f-43be-a322-a9f18a19773c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات