با ایران در آینهٔ چند پرسش
سفر تاریخی مردم ایران برای نیل به آزادی، دموکراسی و حقوقبشر به کجا انجامیده است؟
موقعیت کنونی و شرایط سیاسی ـ اجتماعی ایران چه ویژهگیهایی دارند؟
سیر تحولات بر گرد ایران به چه سمتی پیش خواهد رفت؟
اصلیترین سرخطهای رقمزنندهٔ تحولات آینده چه خواهد بود؟
مواضع نیروهای دستاندرکار تحولات اخیر ایران چیست؟
موقعیت کنونی حاکمیت ولایتفقیه و از سویی دستاورد مقاومت ایران که بزرگترین هماورد این حاکمیت است، چیست؟
و بالاخره اینکه منافع ملی و تاریخی ایران در این برهه از زمان، کدام عناصر هستند و وظیفهٔ مبرم ملی و میهنی ما چه باید باشد؟
همانطور که محتوا و مضمون پرسشها گویاست، ما با یک سیر تاریخی در هماوردی نیروهای چندگانه روبهرو هستیم. نیروهایی که فقط هویت ایرانی ندارند، بلکه شامل صاحبان منافع در سیاست و اقتصاد و تجارت ایران هستند. از این رو پاسخ به این پرسشها نیاز به یک تسلط و اشراف تاریخی، سیاسی و اجتماعی نسبت به ۴۰سال گذشته دارد.
در کانون شناخت شرایط ایران که بین حاکمیت ولایت فقیه، مقاومت ایران و صاحبان منافع در غرب جریان داشته است، باید بر عنصر مقاومت و پایداری در برابر رژیم آخوندی انگشت تأکید گذاشت. این معنا گویای این واقعیت است که هر که در برابر این حاکمیت بیشتر نبرد و ایستادگی کرده است، آن را بهتر شناخته است. بنابراین باید این پرسش را نیز اضافه نمود که این شناخت از چه مراحلی عبور کرده است؟
پاسخ پرسشها در یک سخنرانی
برای پاسخ به پرسشها، به کنکاش در سخنرانی مریم رجوی در ۸تیر ۹۸میپردازیم. این سخنرانی در جریان کنفرانسی در آلبانی (در اشرف ۳) با حضور شخصیتهای سیاسی و فرهنگی از کشورهای مختلف برگزار شد.
در آغاز باید به یکی از ویژهگیهای این شرایط اشاره کنیم و آن برگزاری کنفرانس در اشرف ۳است. نام «اشرف» در ادبیات سیاسی دو دهه اخیر مرادفٍ کانون مبارزه و پایداری برای سرنگونی نظام آخوندی بوده است. این اسم یا عنوان، دارای تاریخچهای طولانی در نبردی به قدمت بیش از سه دهه میباشد. این نام یا عنوان در سفری تاریخی و در مبارزهیی برای آزادی از تهران تا عراق و آلبانی و سراسر اروپا و آمریکا طی طریق نموده است. پس این نام و تداعی مفهوم آن، از جایگاهی خاص در مبارزه با دیکتاتوری ولایتفقیه برخوردار است. لذا برگزاری کنفرانس در اشرف ۳با حضور شخصیتهای سیاسی و فرهنگی از اروپا و آمریکا و استرالیا مؤید نقش و جایگاه آن در شرایط کنونی میباشد.
در نخستین نگاه، بهعنوان این کنفرانس برمیخوریم؛ عنوانی موجز که خود یک تاریخچهٔ ۴۰ساله را با تمام نیروهای رقمزنندهٔ آن بیان میکند: «رژیم آخوندی منبع جنگ و بیثباتی در منطقه ـ مقاومت ایران پیامآور صلح و آزادی».
شناسنامه و نمایندهٔ ایران در جهان
مریم رجوی نخست بر بزرگترین سرمایهٔ کنونی ایران و دارایی ایرانیان تأکید کرد؛ سرمایهای که هویت و شناسنامهٔ ایران را در جهان نمایندگی میکند. هویتی و وجودی که در این ۴۰سال آبدیده گشته و حاصل آن به مردم ایران بازگشته است: «کشور ما ایران نه با یک حکومت قرونوسطایی در حال زوال، بلکه با مردم و قیامآفرینانی شناخته میشود که آزادی و دموکراسی و برابری را اراده کردهاند. از این نظر جای اشرف در قلب ایران است: ایران بهپاخاسته، گهوارهٔ قیام و انقلاب و سرزمین کانونهای شورشی و شهرهای شورشی».
دشمن ایران کیست و کجاست؟
در ادامه بر یک شناسایی و معرفی انگشت میگذارد که زبان حال و فریاد کنونی مردم ایران در شهرها و خیابانهاست. فریادی که تمام رشتههای دجالیت و عوامفریبی سالها سالِ آخوندها را پنبه کرده است: «مردم ایران با ۴۰سال تجربه برآنند که دشمن جای دوری در آنسوی اقیانوسها نیست؛ بلکه همین آخوندهای حاکمند که رودرروی مردم ایران هستند».
چه کسی جنگطلب است؟
تاریخچهٔ مماشاتگری با آخوندها توسط غرب به موازات مبارزه و پایداری برای آزادی توسط مقاومت ایران، از فصلهایی هستند که باید بسیار دربارهشان روشنگری نمود. این مماشاتگری در شرایط سرنوشتساز فعلی هم میخواهد از جیب مردم ایران به آخوندها سوخترسانی کند. از این رو این سیاست، بیشترین ضربهها را به نبرد برای آزادی زده است. ویژهگی آن را برای مشوش نمودن این شرایط به نفع نظام آخوندها، از قول مریم رجوی میخوانیم: «مماشاتگران و لابیها و عوامل و مزدوران رنگارنگ این رژیم، سالها مقاومت ایران و پشتیبانان آزاده و انساندوست آن را به جنگطلبی متهم میکردند. گویا کسانی که از حقوقبشر و آزادی در ایران دفاع میکنند، جنگطلب هستند و میخواهند آمریکا لشکرکشی کند! چه دروغ مفتضحی! بله، دفاع از فاشیسم دینی در زرورق ضد جنگ، بهواقع شرمآور است و البته کسی را نمیفریبد».
پرسش و پاسخ اصلی دربارهٔ حق ایران
۴۰سال گذشتهٔ ایران را که مرور کنیم، بر هر عنصری از سیاست و فرهنگ و اجتماع که انگشت بگذاریم، میبینیم ملتی با رنج و درد و عشق مشترک به جانب سه اصل بنیادین برای زیستن کرامتمند، در تکاپو بوده است: «آزادی، دموکراسی، حقوق بشر». سه اصلی که نظام آخوندی حتی با رعایت نسبیِ هر کدامشان، سرنگون خواهد شد. یادآوری میشود که خامنهای در حرفهای سه روز گذشتهاش، از دلایل مذاکره نکردن با آمریکا، بر نابودی «سرمایههای اقتدار نظام» اسم برد. این عناصر مورد نظر خامنهای کدامند؟ آیا جز سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی رژیم برای جنایت در کشورهای منطقه؟ آیا سرمایهها و عناصر اقتدار نظام، «آزادی و دموکراسی و حقوق بشر» هستند؟
مریم رجوی پرسشی را جلو همگان بهخصوص مماشاتگران با خامنهای میگذارد که بیان تاریخچهای از حیات پر رنج و خون و عشق و ایثار مردم ایران است.: «سؤال اصلی این است که آیا آزادی و دموکراسی و حقوقبشر، حق مردم ایران نیست؟ آیا جهان میداند که در زندانهای رژیم آخوندی از قبیل زندان و شکنجهگاه فشافویه بر زنان و جوانان ما چه میگذرد؟ کسانی که اینقدر دلواپس تجارت با رژیم آخوندها هستند، چرا یکبار برای بازدید از زندانها و اطلاع از وضعیت دستگیر شدگان قیام ـ بهویژه زنان ـ یک هیأت به زندانهای این رژیم نمیفرستند؟».
پرتو همهجانبه بر وضعیت کنونی
یکی از جامعهشناسان ژاپنی جملهای در وصف گذار انسان اجتماعی از ابتلائات زندگی دارد که گویای ویژهگیِ مردم و مقاومت ایران در عبور از جنبشها و قیامها و پایداریهاست: «از توفان که درآمدی، دیگر آدم قبلی نیستی». تداعی این توصیف را در شرح و تحلیل کوتاه مریم رجوی از موقعیت کنونی مردم و مقاومت ایران در چهل و یک سالگیِ یک سفر توفانی شاهدیم: «امروز ما با یک جامعه ملتهب، بپا خاسته و آماده براندازی فاشیسم دینی مواجهیم: توفانٍ خواستهای سرکوب شدگان، غارتشدگان و تهیدستان و جنبشی که در دل خود، کانونهای شورشی را رویان و شکوفا کرده است». و بلافاصله آثار چنین مختصاتی را بر بنبست حاکمیت آخوندی در مواجه با قیامهای مردم و اعتلای مقاومت بیان میکند: «همین موقعیت انفجاری است که آخوندها را عمیقاً به بحرانسازی نیازمند کرده است. رژیم خود را به هر دری میکوبد. به طرحهای تروریستی علیه مجاهدین رو میآورد. یک روز و حتی یک روز نیست که از دروغپراکنی و شیطانسازی علیه این مقاومت دست بردارد».
مریم رجوی، بنبست سیاست داخلی و خارجی خامنهای را در شرایط کنونی، با دو رویکرد ناگزیر از جانب آن توصیف میکند: «در داخل حکومت، خط انقباض و تکپایه کردن را در سیاست و در اقتصاد ادامه میدهد. البته رژیم در این میان باز هم به سیاست مماشات دولتهای اروپایی چشم دوخته است تا امدادرسان شیطانسازی و تروریسم و جنگافروزیاش باشد».
مبانی قدرت فاشیسم مذهبی در کجاست؟
نیوتن در مثالی که قرنهاست زبانزد همهٔ معلمان فیزیک و دانشآموزانشان بوده است، نسبت توان و نیرو برای جابهجایی اشیاء را اینطور عنوان نمود: «یک اهرم به من بدهید تا کرهٔ زمین را با آن بلند کنم». مصداق معکوس این مثال را در رابطه دو عنصر «مماشات با ملایان» و «شیطانسازی علیه مقاومت ایران» باید اینطور عنوان نمود: مماشات با ملایان را قطع کنید و از شیطانسازی علیه مقاومت ایران دست بردارید تا قدرت واقعی جمهوری اسلامی را ببینید! تا ببینید که حداکثر ۶ماه هم سر پا نخواهد ماند. این واقعیت تردیدناپذیر را با زبان توصیف دقیق مریم رجوی اینطور میخوانیم: «قدرت آخوندها در داخل ایران، اعدام و شکنجه و سرکوب مردم بیدفاع است و در خارج ایران از آنجایی است که کسی در مقابل جنگافروزی و تروریسم آنها نایستاده است. این سیاستی است که گرد و خاکها و هیاهوی جنگطلبانه آخوندها را بهحساب قدرت آنها گذاشته است. سیاستی است که به شیطانسازی و دروغپراکنی علیه مجاهدین و مقاومت ایران میدان داده است، با این هدف که از شکلگیری جبههای علیه فاشیسم دینی با محوریت این مقاومت جلوگیری کند».
کس نخارد پشت ایران ـ جز خودٍ انگشت ایران
آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت همواره بر دو اصل استقلال و آزادی ایران تأکید داشته و با همین دو عنصر هم سالهای مبارزهای طولانی را در مصاف با ارتجاع آخوندی و افشاگری و روشنگری علیه مماشاتگران غربی رقم زده است. سرمایهٔ شورا و مجاهدین هم توشهای جز حمایت مردمشان و تشکل سازمانیافتهٔ نیروی وفادار به آرمان آزادی نبوده است. پویایی و ماندگاریاش هم در توفانیترین و سختترین شرایط منطقهای و بینالمللی ناشی از استقلال سیاسی و مالی و وفاداریاش به سوگند با خواست تاریخیِ مردم برای تحقق آزادی بوده است.
در شرایط کنونی نیز مقاومت ایران بر همین دو عنصر پافشاری میکند و با همین سرمایه و گنجینهٔ ملی و میهنی هم تلاش میکند موقعیت سرنوشتساز کنونی به سود منافع مردم ایران و علیه حاکمیت ولایتفقیه رقم بخورد. رقمزنندگان این شرایط را هم مردم و مقاومت ایران میداند. این واقعیت را مریم رجوی بار دیگر در یک عبارت جامع و مانع یادآوری کرد: «بهقول مسعود رجوی: کسی از بیرون ما و یاران ما و خلق ما، قرار نبوده و نیست که برای ما آزادی یا حقوقبشر بیاورد».
رابطه تحریم استبداد مذهبی با منافع مردم ایران
تحریم حاکمیت ولایتفقیه محصول چیست؟ هر ناظر آگاه به حداقلهای مبانی استراتژی رژیم، گواهی خواهد داد که اساس تحریم این حاکمیت علیه دو پایه «توسعهطلبی منطقهای» و «سیاست بمبسازی و کسب توان هستهای» شکل گرفته است. از طرفی هر ناظر منصف گواهی خواهد داد که اگر هوشیاری و روشنگریهای مقاومت ایران نبود، آخوندها در رسیدن به بمب هستهای و تهدید جهان به صدور ارتجاع، گامهای بلندی برداشته بودند و هرگز در «تلهٔ اتمی» گرفتار نمیشدند. بنابراین رسیدن به نقطهٔ کنونی علیه حاکمیت ولایت فقیه، ورق زدن برگی از سیاست جهانی به سود مردم ایران برای خلاصی از یک دیکتاتوری توتالیتاریستی است. مریم رجوی اهمیت مفهوم تحریم نظام آخوندی را در سه عبارت خلاصه کرده است: « تحریم استبداد مذهبی، کمکرسانی به مردم ایران در مبارزه علیه این دیکتاتوری است. هرکس با این رژیم برای دور زدن تحریمها همدستی میکند، در حفظ یک دیکتاتوری ضدبشری مشارکت دارد. همه کشورها را به مشارکت در جبهه بینالمللی علیه فاشیسم دینی فرامیخوانم».
گواهی بر یک پایداری و قدرشناسیِ تاریخی
میگویند قدرشناسی تاریخ از عناصر رقمزنندهٔ پویشها و جنبشهایی که خود، تاریخسازند، معمولاً در زمان و قوعشان صورت نمیگیرد. زمان، قدرتی است که همیشه حقیقت را از ضد حقیقت سوا کرده و به نسلهای پیاپی ارائه خواهد کرد. این گمان یا نگرش به پویش بشری در بستر تاریخ را وقتی با رخدادهایی چون جنبش مشروطیت یا تکاپو و مبارزات مصدق و نمونههای مشابه در ایران و جهان محک میزنیم، درستی آن را گواهی میدهیم.
یکی از این نمونهها را باید در زندگی مقاومت ایران و حامیان داخلی و بینالمللی آن مثال زد. این مثال را باید بهطور خاص در سالهای پایداری در اشرف و لیبرتی و نیز وقایع پس از کودتای استعماری ـ ارتجاعی ۱۷ژوئن ۲۰۰۳علیه مقاومت ایران در پاریس یادآوری نمود. سالهای پیموده شده در این ۱۵سال توفانی، بدون وفاداری بر پیمان با آزادی مردم ایران در درون مقاومت و نیز حمایت همهجانبهٔ ایرانیان و حامیان غیرایرانی مقاومت، غیرممکن مینمود. از این رو رسیدن به موقعیت غرورانگیز کنونی، شایستهٔ قدرشناسی تاریخی است که مریم رجوی در پایان سخنرانیاش، خطاب به مهمانان کنفرانس در اشرف ۳ابراز داشت: «امروز ثمرهٔ کوششهای بیدریغ خود را در اینجا میبینید؛ در صفوف متحد و مصمم و پرانگیزهٔ زنان و مردانی که خود را وقف آزادی ایران کردهاند. صفوفی که تا تهران و اغلب شهرهای ایران امتداد دارد. امروز حقانیت مواضع شما را شکوفایی اشرف۳و فردا، آزادی ایران گواهی خواهد کرد».